< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر سوره نساء/آیات 89-90 /شیوه‌ی برخورد با انواع منافقان

 

﴿وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا﴾.[1]
﴿إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَآؤُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا﴾[2]

1- تفسیر آیه 89

1.1- اشاره به آیات گذشته

زمانی که رسول اکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مبعوث شدند؛ چه در مکه و چه در مدینه، یکی از گروه‌هایی که در مقابل ایشان ایستادند - به‌غیر از مشرکین و به‌غیر از ملحدین و معاندین - منافقین بودند؛ چه منافقین مکه و چه مدینه؛ با این تفاوت که منافقین مدینه، گاهی از اوقات با حضرت، بنای جنگ نداشتند و حالت تسالمی داشتند.

حضرت حق در آیه‌ی 88 فرمودند: «ضلالتی که نصیب منافقین شد، این ضلالت به ضلالت الهی منتهی می‌شود»؛ چون‌که اگر ضلالت ابتدایی به نهایت ضلالت برسد، به ضلالت حق می‌رسد. و عرض کردیم که ضلالت حضرت حق، پس از ضلالت خود انسان است. ﴿وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا﴾.[3] چون خودش گمراه شده، خدا او را گمراه کرده است.

1.2- آرزوی پلید منافقین نسبت به مؤمنین

«وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء»؛ این‌ها دوست دارند که کافر بشوید. همان‌طور که عده‌ای که کافر شدند، پس [دوست دارند شما هم کافر شوید، تا با هم مساوی بشوید.] «فَتَكُونُونَ سَوَاء». این‌ها دیگر در مرحله‌ی کفار قرار می‌گیرند و با کفار مساوی هستند؛

1.3- هجرت منافقین، شرط دوستی مؤمنین با آنها

فلذا «فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء»؛ از این‌ها دیگر ولیّ انتخاب نکنید.

«وُدّ»، غیر از محبت است. مودت، به‌غیر از محبت است. محبت، دوستی بدون کاربرد و بدون عملیاتی‌کردن است؛ اما مودت، آن دوستی است که پشت سر آن، اطاعت باشد.[4] و این‌ها به یک مودتی می‌رسند که در مرحله‌ای از کفر قرار می‌گیرند و از کفار، اطاعت می‌کنند.

«فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ»؛ از این‌ها اولیایی انتخاب نکنید، تا این‌ها مهاجر فی‌سبیل‌الله بشوند.

1.4- اقسام هجرت فی‌سبیل‌الله

مهاجر فی‌سبیل‌الله هم دو هجرت است؛ یکی هجرت از شهری به شهر دیگر است. و ما [در آیات و روایات] داریم که [اگر] انسان در یک بلدی نتوانست دینش را حفظ کند، وظیفه‌ی هجرت به بلاد دیگر دارد؛[5] چنان که در صدر اسلام، مردم برای حفظ دین‌شان به حبشه هجرت کردند؛[6] و این، هجرت صغری است و هجرت کبری داریم که باید از زشتی‌ها به خوبی‌ها هجرت بکند.

1.5- لزوم قتال با منافقین در صورت ترک هجرت و عدم دوستی با آن‌ها

«فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ»؛ اگر این‌ها اعراض کردند و ایمان نیاورند و هجرت نکردند، این‌ها را بگیرید و هر کجا که یافتید، بکشید. و عجیب این است که دستور قتل برای منافقین دو چهره‌ای است که وقتی نزد حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌روند، می‌گویند: «ما مسلمان هستیم و مؤمن هستیم»؛[7] ولی وقتی که پشت سر ایشان می‌روند، برای ایشان توطئه می‌کنند.
«وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا»؛ از این منافقین و از کسانی که این حالت را دارند و علیه اسلام سلاح کشیده‌اند و جنگ کردند، از این‌ها ولی و نصیری و نه حاکم و نه یار و مددکار انتخاب نکنید. این‌ها نه می‌توانند حاکم شما باشند و نه می‌توانند مددکار شما باشند.

2- تفسیر آیه 90

2.1- سه استثناء از آیه‌ی فوق

2.1.1- الف: اهل پیمان با مسلمانان

«إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ»؛ مگر کسانی که پیمان‌هایی بستند که اذیت و آزار نکنند، این‌ها در امان هستند؛ وگرنه بقیه را رها نکنید و هر کجا که این‌ها را دیدید، این‌ها را از بین ببرید و بکشید.

2.1.2- ب: کسانی که از جهاد با مؤمنین یا با قوم خودشان خسته شدند

«أَوْ جَآؤُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ»؛ یا کسانی که به سراغ شما مؤمنین آمده‌اند و دل‌های‌شان تنگ شده است و از این وضعیت به تنگ آمدند؛ یعنی دیگر پشیمان شده‌اند. و این، کنایه از این است که پشیمان شده‌اند. این‌ها را هر کجا پیدا کردید، بِکُشید؛ مگر کسانی که با شما ارتباط دارند و پیمان بسته‌اند، آن‌ها در امان پیمان‌شان هستند؛ یا کسانی هستند که از اینکه با شما بجنگند، دل‌تنگ شده‌اند؛ یا اینکه «أَوْ يُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ»؛ [از اینکه] با اقوام‌شان بجنگند، [دل‌تنگ شدند]. خلاصه این که کسانی که از جنگ پشیمان شده‌اند، به این‌ها آزادی بدهید و در عین ‌حال، مراقب این‌ها باشید.

2.1.2.1- مشروعیت یا عدم مشروعیت جهاد ابتدایی در اسلام

«وَلَوْ شَاء اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ»؛ اگر خدا بخواهد، این‌ها را بر شما مسلط می‌کند و این‌ها شما را خواهند کشت. ببیند؛ تعبیر عجیبی است! اسلام، جنگ ابتدایی ندارد؛ مگر اینکه جنگ ابتدایی برای حفظ و حفاظت داشته باشد؛ لذا بعضی از آقایان فقهاء، چون جنگ‌های ابتدایی هم برای حفظ و حفاظت است، اصلاً نظرشان این است که شاید در اسلام، اصلاً جنگ ابتدایی مشروع نشده است؛ اما آنچه که ما به آن رسیده‌ایم، این است که جنگ‌های ابتدایی مشروعیت دارد و جنگ‌های ابتدایی برای حفاظت امت اسلامی است؛ اگرچه در بعضی موارد، حکم دفاع هم بر آن اطلاق می‌شود.

2.1.3- ج: عدم جنگ با مسلمانان و پیشنهاد صلح به مسلمانان از طرف منافقین

«وَلَوْ شَاء اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا»؛ اگر این‌ها گوشه‌گیری را انتخاب کنند و کنار بروند و دیگر به سراغ شما نیایند و با شما جنگ نکنند، پس «فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ» و «وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ» و به شما پیشنهاد صلح بدهند، - سلم، یعنی مسالمت‌آمیزی و صلح - آنهایی که از شما کنار گیری کردند و دیگر جنگ ندارند و خسته شده‌اند و نفاق دارند، اما برای شما مزاحمت ندارند، «فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا»؛ خداوند برای شما بر این‌ها سبیل و قدرتی قرار نداده است؛ یعنی دیگر شما مزاحم این‌ها نشوید. ﴿وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾؛[8] خداوند برای کفار بر مسلمین، سبیل و حکومتی قرار نداده است.

2.2- اسلام ظاهری و کفر واقعی منافقین

می‌توانیم بگویم که منافقین در ظاهر مسلمان هستند، اما در واقع کافر هستند؟ قطعاً این‌طور است. و این آیه‌ی «وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا»، بیان می‌کند که کافران، قطعاً این حکم سبیل و سلطنت را ندارند و منافقان هم اگر قرار باشد نفاق‌شان به تزاحم برسد، این‌گونه هستند؛

3- جمع‌بندی آیات مورد بحث

پس نتیجه این است که منافقینی که تزاحم ندارند، به این‌ها صلح و سلم و سلامتی را القاء کنید و مزاحم آن‌ها نشوید؛ اما آن‌هایی که کینه‌توزی دارند و نفاق‌شان را علنی می‌کنند و اعلام جنگ می‌کنند، این‌ها را هر جا پیدا کردید، باید این‌ها را بکشید؛ چون آیه‌ی شریفه، دارد: «فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ». حکم قتل بر این‌ها ثابت است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo