< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر سوره نساء/تفسیر آیه 80 و 81 /علم خداوند به گفتگوهای شبانه‌ی منافقین

 

تفسیر آیات 80 و 81:

﴿مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا﴾.[1]

﴿وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلًا﴾.[2]

1- خلاصه‌ی بحث گذشته

پس از اینکه خداوند، دیدگاه افراد سهل‌انگار را درباره‌ی جهاد بیان کردند و اینکه خوبی‌ها را از جانب خدا و بدی‌ها را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دانستند و در جنگ‌ها کاهل بودند، اطاعت از رسول را مطرح می‌فرماید: ﴿مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ﴾.[3]

خوبی‌ها را باید منتسب به حضرت حق کرد و بدی‌ها را منتسب به خودمان. نقص به مخلوق و کمال به خالق بر می‌گردد؛ مانند سخن حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) که عرض کرد: ﴿وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ﴾.[4]

2- تقدم و تأخر اطاعت خدا و رسول در دو آیه

قبلا می‌گفتیم اطاعت خدا و اطاعت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)،[5] ولی الآن می‌گوییم اطاعت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اطاعت خدا. [6]

3- حفیظ‌بودن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای اطاعت‌کنندگان از ایشان

«وَ مَن تَوَلَّی»؛ کسی که نقطه‌ی مقابل اطاعت، سرپیچی کند، «فما أرسلناک علیهم حفیظاً»؛ شما نگهبان این‌ها نیستی. از باب اینکه وصف به شیء، مشعر به علیت است، می‌توانیم بگوییم کسانی که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اطاعت کنند، ایشان برای اطاعت‌کنندگان، حفیظ است. کسانی که مطیع رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشند، مطیع حضرت حق هستند. اطاعت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، مساوی با اطاعت از خدا است و از هم جدا نیست. این، جمله‌ی شرطیه‌ی کلیه است.

4- واژه‌شناسی

4.1- معنای کلمه‌ی «طاعةً»

«و یقولونَ طاعَةٌ»؛

عرب‌ها وقتی می‌خواهند بگویند مطیع هستیم، می‌گویند: «سمعاً و طاعةً». می‌شنویم و اطاعت می‌کنیم. نمی‌گویند مطیع هستیم؛ بلکه کاسه‌ی داغ‌تر از آش می‌شوند و می‌گویند ما عین طاعتیم. وقتی مصدر، جای اسم فاعل به کار می‌رود، یعنی عین آن فعل و کار هستند؛ مانند: زیدٌ عَدلٌ.

4.2- معنای «بَیَّتَ»

«فإذا برزوا من عندک»؛

هنگامی که مطلبی از نزد شما بروز می‌کند، «بیّت طائفة منهم». «بَیَّتَ» را «بَیَّتَ» می‌گویند، چون انسان، شبانه بیتوته می‌کند. «بیتوته» در اشتقاق به معنای آرامش است. اقامت شبانه، بیتوته است. «غیر الذی تقول»؛ غیر از آنچه به شما گفتند، می‌گویند و مطیع نیستند.

5- علم خداوند به اسرار و گفتگوهای شبانه‌ی منافقین

«وَ اللهُ یَکتُبُ ما یُبَیِّتونَ»؛

کتابت، اندیشه‌ی انسان را نگه می‌دارد. آنچه آنها بیتوته می‌کنند و شب را به صبح می‌آورند، خداوند ثبت و ضبط می‌کند. در حضور شما می‌گویند ما اطاعت می‌کنیم، ولی شب، مخالفت می‌کنند.

6- معنای توکل و تفاوت آن با تفویض و رضا

«فأعرِض عَنهُم و تَوَکّل عَلَی الله»؛

از آنها رو گردان. روی گردانی از راه‌های درمان این موضوع است.

«وکیل» هم از ماده‌ی «توکّل» است. توکل، یعنی انسان کارش را به دیگری بسپارد که انجام دهد. در وکالت خودش هم می‌تواند کار را انجام دهد، ولی بهتر از او انجام می‌دهد. در توکل کار به جایی می‌رسد که کار خودش را نسبت به دیگری، ناچیز می‌داند. در مقامات سیر و سلوک، یک توکّل داریم و یک تفویض. منزل توکل آن است که انسان برای خود، ارزش قائل است و خود را هم می‌بیند و حضرت حق و قدرت الهی را هم می‌بیند و کار را به خداوند واگذار می‌کند و می‌گوید: الهی به امید تو. در تفویض، از اول کار خود را نمی‌بیند و کار را واگذار می‌کند. ﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ﴾.[7] از اول، امرش را به خدا واگذار می‌کند. تا به مقام رضا می‌رسد که اصلا چون و چرا ندارد. رضا دو گام دارد: گام اول، رضایت خدا از مخلوق است و گام دوم رضایت مخلوق از خالق. خدا «سریع الرضا» است، ولی سخت‌تر، رضایت انسان از خدا است. چون انسان در کُتَل‌ها و سربلندی‌های نیازمندی است و وسیله‌ی رسیدن هست، ولی گاهی وسیله، سقوط است. نیاز، هم باعث صعود است و هم نعوذ بالله باعث سقوط. رضای مخلوق از خالق، خیلی مهم است.

7- اقسام وکالت خداوند نسبت به بندگان

«و کفی بالله وکیلا»؛

«وکیلاً» تنوین دارد. خدا وکالت‌های مختلف دارد. در امور مادی و معنوی و خانوادگی و در امور اقتصادی و سیاسی، همه نیاز به توکل است. توکل، فقط در امور فردی نیست؛ بلکه در امور جمعی هم توکل لازم است. گروهی می‌خواهند کاری را کنند، باید توکل کنند. انسان، قدرت خود و خدا را می‌بیند و مقایسه می‌کند و ضعف خود را می‌بیند و به خدا می‌سپارد.

«تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری است راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش»[8]

«گفت پیغامبر به آواز بلند با توکل زانوی اُشتر ببند».[9]

8- وکالت خداوند، مقدم بر حفیظ بودن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

شاید وکلای دیگر به کفایت برسد و اثر کند، یا خیر، ولی خداوند در وکالتش، همیشه اثر و کفایت است.

اگر اینها از رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اطاعت کنند، حفاظت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به آنها نمی‌رسد و وکالت خدا برای ایشان کافی است. از آنان اعراض کن و توکل به خدا کن. در مقابل عصیان دشمنان، وکیل انسان، حضرت حق است. از قدرت قدرتمندان و مستکبران نترسید و از آن اعراض کنید. باید در مقابل آنها ایستاد و توکل به خدا کرد.

9- راهکارهایی برای رضایت مخلوق از خالق

برای رضای مخلوق، ادعیه‌ای مانند مناجات الشاکرین و مناجات صابرین از ادعیه‌ی مناجات خمسة عشر و دعای عشرات و ذکر حمد را زیاد تکرار کنید، تا ملکه شود. «فلله الحمد» به انسان توکل و تفویض و مقام رضای مخلوقی می‌دهد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo