< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر سوره نساء / تفسیر آیات 64-68 /اطاعت مؤمنان از حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

1- گزیده‌ی آیات گذشته

کسانی که ‌چهره‌ی نفاق دارند و اظهار ایمان می‌کنند، ولی ایمان ندارند، خصلت‌هایی دارند که بیان شد. از این آیه‌ی شریفه استفاده می‌شود که انسان در گرو اعمال خودش است. مصیبت‌های این‌ها، ﴿بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ﴾[1] است و دستاورد خودشان است. غلط مشهور است که گمان می‌کنند که عمل، دنبال انسان می‌آید؛ و حال‌آنکه انسان، دنباله‌روِ عمل است. عمل، پیش‌فرست انسان است، نه پس‌فرست انسان؛ برای همین هم در روایات داریم: «اول عمل میت وارد قبر می‌شود و بعد خود او».[2]

حضرت حق فرمودند: «این‌ها کسانی هستند که خداوند می‌داند در دل‌های آنها چه می‌گذرد». اگر دو چهره دارند، خدا می‌داند که دو چهره هستند و خدا می‌فرماید: «ای پیامبر! از این‌ها رو بگردان؛ ولی موعظه کن و برای آنها ﴿قَوْلًا بَلِيغًا﴾[3] و سخن رسا داشته باش»؛ سخنی که آنها را متحول می‌کند و متناسب با حالات آنهاست.

2- تفسیر آیه 64

﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا﴾.[4]

2.1- نسبت بین اطاعت تکوینی و اطاعت تشریعی در انسان‌ها

هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر اینکه به اذن خدا اطاعت شود. در اطاعت تکوینی، همه‌ی موجودات مطیع هستند؛ ولی در اطاعت تشریعی، برخی مطیع هستند و برخی مطیع نیستند. یکی از خصلت‌های رسولان الهی، مطاع شدن است.

2.2- نسبت اطاعت با عبادت

اطاعت نسبت به عبادت خاص است و عبادتِ تنها کارگشا نیست و باید عبادت، منتهی به اطاعت بشود، تا راه‌گشا باشد. شیطان، شش هزار سال عبد بود؛ ولی مطیع نبود.[5] آنچه در درگاه الهی مهم است، اطاعت است.

2.3- استغفار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای مؤمنان و اقسام توبه

«اگر این‌ها ظلم به خود کردند و سراغ تو آمدند و به درگاه الهی، استغفار کردند و حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم برای آنها استغفار کرد، خدا را توّاب و رحیم می‌یابند». از آیه استفاده می‌شود که باید به سراغ رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت. این‌ها همانند کعبه هستند،[6] و ما باید به دنبال آنها برویم.

توبه‌ی عبد، مقرون به دو توبه‌ی باری‌تعالی است؛ یک توبه‌ی توفیقی و ابتدایی و یک توبه‌ی نهایی و پاداشی. یکی توفیق توبه می‌دهد و دیگر اینکه توبه را می‌پذیرد. برخی مفسران، نظرشان این است که «الرَّسُولُ»، خاص است و منظور، رسول مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.

3- تفسیر آیه 65

﴿فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا﴾.[7]

3.1- معانی کلمه‌ی «شجر»

«یا رسول‌الله! قسم به پروردگار تو که ایمان به تو نمی‌آورند، تا اینکه تو را در آنچه بین‌شان نزاع شده و اختلاف افتاده است، به‌عنوان حاکم و قاضی قرار دهند». کلمه‌ی شجر را شجر می‌گویند، به‌خاطر انبوه‌بودن برگ‌های درخت و برخورد برگ‌ها با همدیگر.[8] و مشاجره هم به معنای برخورد افراد با هم است که در این برخورد بر علیه یکدیگر یا بر لَهِ یکدیگر برخورد و صحبت دارند.[9]

3.2- مطالب مهم این آیات

پس چند مطلب در این آیات بود:

اول: مطاع بودن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)؛

دوم: باید استغفار باشد؛ مانند ماه رجب، ایامی است که استغفار بیشتری وارد شده است؛

سوم: توبه لازم است؛

چهارم: اگر اختلافی پیش آمد، باید نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و بزرگان برویم؛

پنجم: حکم ایشان، حکم قضایی و نهایی است و قضا را به این دلیل، قضا می‌گویند، به‌خاطر اینکه آخرین حکم را، قاضی می‌دهد.[10]

حضرت علامه حسن‌زاده (روحی‌له‌الفداء) می‌فرمودند: «مجمع‌البیان در لغت و واژه‌یابی، حرف آخر را می‌زند؛ هر مفسری هر چه دارد، از مجمع‌البیان دارد». و می‌دانید که مبنای مجمع‌البیان هم تفسیر تبیان شیخ طوسی است. پس یکی از شئون حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اولوا الامر و مجتهدین، قضاوت است.

3.3- وجه ادبی تنوین «تسلیماً»

«وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا». «تسلیماً» که تنوین دارد، به‌خاطر این است که تسلیم‌ها گوناگون است و از این آیات استفاده می‌شود که حاکم اول و نهایی، رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و منافقان، اطاعت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و قضاوت ایشان را قبول ندارند.

4- تفسیر آیه 66

﴿وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا﴾[11]

4.1- معنای کلمه‌ی «کتب» و «ثبت»

«کتب»، یعنی ثبت‌شده و ضبط‌شده. کتاب را هم به همین جهت کتاب می‌گویند. و حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «قَیِّدُوا العِلمَ بِالكِتابِ»؛[12] علوم‌تان را با نوشتن نگه دارید.

«اگر بگوییم نفس‌های خود را بکُشید؛ یعنی جهاد کنید، یا مبارزه‌ی نفسانی کنید، یا تبعیدتان کنیم که رفتن از دیاری به دیار دیگر برای حفظ دین است، جز عده‌ی کمی از این‌ها این را انجام نمی‌دهند. اگر تبعید شوند و مجازات شوند، باز هم موعظه نمی‌شوند، و اگر این موعظه در آنها تأثیر بگذارد، بهترین تثبیت رخ می‌دهد». و این تثبیت، نتیجه‌ی کتابت است و «ثبت» و «ثبوت» و «اثبات» که از ماده‌ی «ثبت» هستند، یعنی چیزی که انسان آن را تحقیق می‌کند و نگه می‌دارد.[13]

5- تفسیر آیه 67

﴿وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا﴾.[14]

5.1- تفاوت «عِندَ» و «لَدُن»

فرق «لَدُن» با «عِندَ» این است که «لَدُن»، اجناس و اشیای مقارب شیء است؛ ولی «عِندَ»، این‌طور نیست؛[15] لذا مقام «لَدُن»، بالاتر از «عِندَ» است.

«در این هنگام - مؤمنانی که ویژگی‌های آیات قبل را داشته باشند - ما به آنها از نزد خود، اجر عظیمی می‌دهیم».

6- تفسیر آیه 68

﴿وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا﴾[16]

6.1- صراط مستقیم، هدایت نهایی

درست است که در اوایل، راه‌های مختلف به آنها نشان می‌دهیم؛ [همان‌طور که در جای دیگر، خداوند می‌فرماید:] ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾،[17] ولی در آخر باید به صراط مستقیم منتهی شود.

7- لزوم استفاده از ماه رجب و ماه مبارک رمضان

ماه مبارک رجب است. اطاعت و اطاعت از اولیای الهی را دریابید و برای این ماه که مقدمه‌ی ماه خدا، یعنی ماه رمضان است، برنامه‌ریزی بکنید. و هر دو هم وجه جمع‌شان این است که از زمان آیات الهی هستند و می‌توانیم این را استفاده بکنیم که مدیریت زمان به جمع آیات الهی است و این را بارها گفتیم که ذات باری‌تعالی آیات را ارسال کرده‌اند و آیات هم تحویل می‌گیرند. ما باید آیات را در پالایشگاه نفس، پرورش بدهیم و تحویل حضرت حق بدهیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo