< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیه 31 /چیستی گناهان کبیره و صغیره

﴿إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا﴾[1]

1- مراد از تجتنبوا

اجتناب از جنب است. جنب یعنی توجه به کنار خود. کسی که به یک طرف متوجه می‌شود، از طرف دیگر روگردان می‌شود. اجتناب به این جهت است. کنار گذاشتن چیزی و انصراف از آن و توجه به امر دیگر است.

بدی‌ها را برای شما جبران می‌کنیم اگر از گناهان دوری کنید و شما را در جایگاه بزرگواری داخل می‌کنیم.

کبائر ما تنهون مطرح شده است. تقسیم جدیدی برای گناهان مطرح شد.

2- چیستی گناهان کبیره و صغیره

چند نظریه در اینجا وجود دارد:

    1. گناهانی که در قرآن ذکر شده است کبیره است و آنها که در غیر آیات است، گناهان صغیره است.

    2. آنها که در آیات و روایات آمده کبیره و باقی صغیره است.

    3. گناهانی که تصریح شده و برایش عذاب وعده داده شده است، کبیره است.

    4. گناهان کبیره و صغیره نسبی است. نسبت به شخص و تجری‌ای که به مولا دارد سنجیده می‌شود. آنجا که انسان نسبت به گناه بی‌توجه شود، گناه کبیره است. اصرار و تکرار گناه باعث کبیره شدن آن است. این تجری بر مولا است. آن اهمیتی که باید بدهد دیگر نیست. مشخص کردن این گناهان نیاز نیست. آیا بی‌تفاوت است یا استغفار می‌کند. در اولین مرحله گناه، نفس لوامه وارد می‌شود. خدا نکند این نفس آسیب ببیند.

3- انواع نفوس

سه نفس وجود دارد: اماره، لوامه و مطمئنه. اماره امر به گناه می‌کند و لوامه میانگین است و در گناه سرزنش می‌کند و مطمئنه جبران می‌کند. اگر نفس لوامه نباشد، فرد راحت گناه می‌کند. نفس لوامه اگر آسیب دید، فرد گناه کبیره انجام می دهد. در اینجا خسران ابدی رخ می‌دهد. نیاز به تحذیر دارد. اجتناب یعنی این. روی خود را از گناه کبیره برگردانید. توجهتان به خدا و ثواب و عقاب باشد.

4- گناه صغیره عامل روی آوری به گناه کبیره

ان الجبال من الحصی؛ ضرب المثل معروفی است که این کوه‌های به این عظمت از سنگریزه تشکیل شده است. گناهان صغیره کوچک هستند، ولی گناه بزرگ درست می‌کنند. حداقل این است که حرمت مولا شکسته می‌شود. حرمت که شکسته شود، انسان هر کاری انجام می‌دهد.

5- حضرت زهرا سلام الله علیها در مقام اجتناب کبیر

اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَ تَدْرِي أَيُّ شَيْءٍ تَفْسِيرُ فَاطِمَةَ قُلْتُ أَخْبِرْنِي يَا سَيِّدِي قَالَ فُطِمَتْ مِنَ اَلشَّرِّ وَ يُقَالُ إِنَّهَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ عَنِ اَلطَّمْثِ؛[2] حضرت فاطمه سلام الله علیها را فاطمه می‌گویند چون از بدی‌ها و ناپاکی‌ها دور هستند. در مقام اجتناب کبیر هستند. از پلیدی‌ها فاصله گرفتند. نفسشان در حصن حصین است. معصومند و این عصمت دارای مراتب مختلف است. به مراحلی از عفت هم معصوم اطلاق می‌شود. مثلاً حضرت معصومه سلام الله علیها عصمت مصطلح نداشتند، ولی عفیفه بودند و مرحله نازله مقام عصمت را دارا بودند. مرحله تامش را فقط معصومین علیهم السلام دارند. برخی مراتبش را اولیای الهی نیز دارند. حضرت معصومه و حضرت زینب سلام الله علیهما مراحل ماقبل عصمت را دارند.

شما قدم بردارید و از گناهان بزرگ دست بردارید، ما بدی‌های شما را پوشش می‌دهیم. سیئات آمده که جمع است و به معنای تکرار شدن است.

6- مراد از «مُدخلاً کریماً»

مدخل کریم جایی است که اصلاً به روی انسان نمی‌آورند که تو از ما فاصله گرفتی. اینجا جایی است که به روی فرد نمی‌آورند و مقامات می‌دهند. تمام مراحل قابل جبران است. الکریم من یؤتی قبل المسألة؛ قبل از اینکه از او بخواهند، عطا می‌کند. سؤال و جواب هم از این فرد نمی‌شود.

 


[2] . المناقب، ج۳، ص۳۳۰.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo