< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیات26الی28 /تبیین سه اراده خداوند در این آیات

﴿يُرِيدُ اللّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[1]

﴿وَاللّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلًا عَظِيمًا﴾[2]

﴿يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا﴾[3]

1- گزیده آیات گذشته

در آیات گذشته قانون نظام خانوادگی و ازدواج و همسرگزینی بیان شد. نکاح دائم، نکاح موقت و نکاح با کنیزان سه راه تشکیل نظام خانوادگی است. حضرت حق فرمود اگر مشکلات اقتصادی شما را اذیت می‌کند و توانایی ندارید همسران دائم انتخاب، و دو قسم نکاح گذشته را انجام دهید، سراغ نکاح با کنیزان بروید. آنها را با خصوصیت ایمان انتخاب کنید. دقت خوبی در آیه شریفه است. دیگر اینکه اُجور و مهریه آنها را بدهید و نگویید کنیز هستند هر طور شد مهم نیست. و نیز فرمودند اینها هم باید محصنات باشند و به سراغ هر کس نروید. باید پاکدامن باشد. اهل گناه نباشند. سفاح در مقابل نکاح بود. خصوصیت مهم اینکه دوست پسر نداشته باشند. قرآن چقدر ظریف حرف می‌زند. اینها تمثیل است هرچند در ازدواج با کنیز مطرح شده است ولی مختص به کنیز نیست. در کل نظام همسرداری در اسلام باید رعایت شود.

این برای کسانی است که نگرانی مشقت دارند؛ ولی اگر صبر کنند، بهتر است. خداوند بخشنده و مهربان است.

2- ارتباط آیه 25 و 26

پس از بیان این قوانین خداوند فلسفه و انگیزه این قوانین را بیان می‌کند. جعل قانون برای چیست؟

3- اهمیت تبیین مسائل مختلف در خانواده

یرید الله: خداوند اراده کرده است که برای شما بیان کند. مقام معظم رهبری حفظه الله در سال‌های اخیر به جهاد تبیین تأکید دارند. ما در تمام مسائل باید تبیین داشته باشیم. اینکه در نظام خانوادگی تبیین باید صورت گیرد. اعضای خانه و پدر و مادر خانه برای بچه‌ها تبیین می‌کنند. نباید افراط و تفریط کرد و باید اعتدال داشت. یکی از کارهای انبیای الهی تبیین است.

و یهدیکم: خدا می‌خواهد تبیین کند و شما را به سنتی که قبل از شما بود، هدایت کند. ما در احکام الهی نظرمان این است که جز در مواردی که دلیل خاص داشته باشیم، احکام الهی تأسیسی و الا امضایی هستند. اولیای الهی اموری که بین مردم بوده را یا تأیید یا تثبیت یا محو و یا اصلاح کردند. در برخی موارد شارع مقدس بدواً جعل قانون کرده است؛ حتی در قانون حج و صلات که قبلاً در بین مردم و طور دیگری بود و تصحیح شد.

کار انبیای الهی تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفوس مستعده است.

4- محفوف بودن توبه انسان به توبه خداوند

و یتوب علیکم:خداوند اراده کرده است که بر شما توبه کند و از شما بپذیرد. توبه انسان محفوف و مقرون و همراه به دو توبه خداوند است؛ یک توبه توفیقی برای قبل و بعد از توبه انسان، پذیرش آن است. عبد نیز یک توبه توفیقی دارد و یک توبه جبرانی؛ که همان ندامت و جبران گناهان است.

5- علم و حکمت عامل هدایت به سنت گذشته

و الله علیم حکیم: خداوند دانا است و فلسفه احکام را به حکمت می‌داند. هدایت به سنت‌های گذشته به خاطر علم و حکمت باری تعالی است.

6- تبیین تکرار یرید

وَاللّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلًا عَظِيمًا: یرید و یتوب دوباره تکرار شد. یکی توبه مقدماتی بود و یکی توبه پاداشی. چون غفور و رحیم و عالم و حکیم است، توبه می‌پذیرد. در ارتباطات روزمره هم انسان باید سریع عذرخواهی کند و از سوی دیگر عذر را سریع بپذیرد.

7- مراد از میل عظیم

کسانی که می‌خواهند دنبال شهوات باشند دنبال میل عظیم هستند. میل توجه از چیزی به چیز دیگر است؛ به حق یا باطل، مادی یا معنوی. میل عظیم این است که انسان از نقطه‌ای منصرف می‌شود به نقطه‌ای متوجه می‌شود و از نقطه دوم بر نمی‌گردد. به شهوت توجه می‌کند و به شهوت توقف می‌کند. به قول امروزی‌ها انسان شهوت‌ران می‌شود. دو مطلب است که رهزن انسان‌ها است؛ یکی شبهه علمی و دیگری شهوت عملی.

8- اراده سوم خدا: تخفیف به بندگان

يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا: اراده سوم خدا این است که به شما تخفیف دهد. اراده خدا هیچ گاه به کارهای مشکل نیست. دین خدا سهله و سمحه است. سلیقه‌های ما دین را مشکل می‌کند. در امور ابتدایی طهارت، برخی سخت می‌گیرند. امام صادق علیه السلام با نصف لیوان وضو می‌گرفتند و با نصف پارچ غسل می‌کردند. در زندگی‌های خانوادگی و اجتماعی عدّه‌ای دین را سخت نگیرند. شست و شوهای مکرر لزومی ندارد. امام صادق علیه السلام وقتی می‌خواستند برای قضای حاجت بروند، گاهی دستشان را خیس می‌کردند و به لباسشان می‌ریختند تا اگر هم رطوبتی دیدند، گمان نکنند نجس شده است. می‌دانستند عدّه‌ای بعداً وسواس می گیرند.

9- وسواس نوعی میل شهوانی

وسواس‌های فکری وسواس‌های عملی هم میل شهوانی است. اینها جزو شهوت‌پرستی است. برخی متیدنین گمان نکنند این عبادت است. میل نفس است که بیشتر شست و شو کن. عقل چنین دستوری ندارد. دین سهل و سمح است و خداوند متعال اراده سختی ندارد.

10- راهکار مبارزه با گناه

راهکار مبارزه با گناه، همان اوائل گناه است. هنوز گناه سنگین و ثابت نشده است، باید از نفس خود خارج کنیم. اگر کسی حساس به شست و شو شد، در همان قسمت شیطان او را وسوسه کرده که از ابتدا باید جلوگیری کند.

11- استدلال جالب در مورد وسواس

عزیزی تحصیل کرده دانشگاه بود. گفت غسل من گاهی یک ساعت طول می‌کشد. اهل وجوهات و مقیّد بود. گفتم تا به حال شده است دو مرتبه خمس در سال بدهی؟ گفت: خیر. شیطان از این جهت می‌داند مورد شک نیست. هر موقع خواستی سراغ تکرار طهارت بروی بدان در مواردی که تکرارش راحت است، شیطان می‌آید ولی در موارد دیگر نمی‌آید. وسواس شهوت‌رانی و رضایت نفس در یک جهت است. اضطراب، نفس را ضعیف و بی‌اراده می‌کند. علت این بی‌ارادگی این است که انسان به آوازهای مختلف گوش می‌کند و این آوازها برای او میل درست می‌کند. این میل برای او شخصیت درست می‌کند که نمی‌تواند آن را رها کند. حضرت امام رضوان الله علیه نقل می‌کنند مرحوم شاه‌آبادی در جواب سؤالم که پرسیدم چه چیز اراده را ضعیف می‌کند، فرمودند: تغنیات؛ هر آوازی که ما را از حق منصرف کند. ممکن است در مسائل اسلامی هم باشد، ولی رهزن شود.

12- ابعاد ضعف انسان

و خلق الانسان ضعیفا: و انسان ضعیف آفریده شده است. این که انسان ضعیف آفریده شده است حدود 60-70 مورد است که نسبت به ضعف انسان نکاتی گفته شده است. ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا* إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا* وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا﴾؛[4] انسان حریص است. شری برسد جزع می‌کند و خیری برسد منع می‌کند.

﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا﴾؛[5] این به آن معنا نیست که انسان افسرده و ناتوان است و کاری از او بر نمی‌آید بلکه مراد چیز دیگری است که انسان ناتوان است و ناتوان‌ترین نوزاد حیوانات برای انسان است. جوجه کبک چقدر سریع می‌رود و صیاد به او نمی‌رسد).گاه چهل جوجه کبک را نمی‌شود از زیر یک بوته گرفت.

13- ناتوانی اولین قدم برای توانایی

خلق الانسان ضعیفا؛ گرچه بیان ناتوانی انسان است ولی بیان تعظیم انسان است. گاهی درعین ناتوان بودن انسان می‌فرماید: ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا﴾؛[6] ناتوانی اولین قدم توانایی است. اگر انسان احساس قدرت کرد، قوی نمی‌شود. اگر احساس ضعف کرد، قدرت را می‌جوید. انسان تا به نقصش نرسد، به کمال نمی‌رسد. این ضعف انسان، کمال است. یعنی در عین حال که ضعیف هستید، توانایی دارید.

خدا درجات علامه حسن زاده قدس الله نفسه الزکیه را متعالی کند، فرمودند: باقی این الهی نامه با شما. عرض کردم به قصد انشاء بفرمایید. دعای بزرگ این است. آن یک دفتر استاد الان 15 دفتر شده است.

سعی نابرده در این راه به جایی نرسی مزد اگر می‌طلبی طاعتِ استاد بِبَر[7]

انسان را انسان می‌گویند به جهت سه انس؛ با خدا با خودش و با دیگران. انس با خدا انسان را متهجّد می‌کند، و انس با خودش انسان را عارف می‌کند، و انس با دیگران ما را متخلّق می کند. انسان مدنی بالطبع است. دوست دارد مراوده داشته باشد. کی می‌تواند انسان توانا شود؟ وقتی خدا خدایش بلند شود. برای ارتباط با خدا برنامه‌ریزی کنید.

14- تمسک به اسمای الهی، اولین گام قدرت نمایی انسان ضعیف

اولین گام قدرت‌نمایی و به قدرت رسیدن به انسان ضعیف تمسک به اسمای الهی است. جامع‌ترین آیه اسمای الهی هم آیه شریفه ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ است. روزی به حضرت علامه عرض کردم شما اول بیداری‌تان را با چه آغاز می‌کنید؟ می‌خواهیم راه بیفتیم. بیش از سی سال مباشرتا در محضرشان بودیم. فرمودند آقاجان من شروع بیداری شما با بسم الله الرحمن الرحیم باشد. خوشا به حال کسی که به خواب برود که عالم برزخ است و می‌گویند با طهارت بخوابید و با بسم الله الرحمن الرحیم باشد.

آغاز دفتر دل انسان بسم الله الرحمن الرحیم است. تا می‌توانید این ذکر را بگویید. بسم الله الرحمن الرحیم در هر جای قرآن معنای خاص خود را دارد. الفاظ تکرار است ولی معنا تکراری نیست. هر بسم اللهی که انسان بگوید برای او یک شخصیت می‌سازد. کمال است که ما از ضعفمان به قدرت برسیم.

الهی ما غنی نیستیم اما مستغنی هستیم. ضعف ما، ما را به غنی متصل می‌کند. آیا داراتر از انسان کسی هست؟ اصلاً و ابداض. داراتر از انسان کسی نیست. چون این انسان همانند خدا دارد.

الهی آنکه تو را دارد چه ندارد و آنکه تو را ندارد چه دارد؟ امام حسین علیه السلام نیز در دعای عرفه نیز همین را گفتند.

15- تنوین ضغیفاً دال بر تنویع

ضعیفا؛ تنوین دارد چرا که ضعف‌های انسان متعدد است. تنوین دلیل بر تنویع است. ضعف اقتصادی، خانوادگی، جسمی و ... . ضعف‌های انسان قابل شمارش نیست. این ضعف‌ها باعث می‌شود انسان به کمالات برسد. آیه بعدی بحث تجارت را مطرح می‌کند. انسان در تجارت هم ضعیف است. اگر بخواهد به قدرت برسد در آن باید آدابی رعایت کند. تمام آیات مانند رشته به هم متصل هستند.

اگر عنایت داشته باشید سوره نساء سجع مسجعی هست که همه کلمات با تنوین آیاتش به پایان می‌رسد.


[7] . حافظ، غزلیات، غزل شماره ۲۵۰.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo