< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیه19الی21 /راه حل نارضایتی زوجین پس از صبر

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا﴾[1]

﴿وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا﴾[2]

﴿وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا﴾[3]

1- خلاصه جلسه گذشته

در آیه گذشته پس از بیان توبه و فوریت آن، حضرت حق فرمودند زن‌ها را به ارث نبرید و آنچه به آنها دادید از آنان نگیرید. ملکیت زنان را نفی کرد و تعظیمی برای آنان قرار داد. تنها در صورتی که کسی کار زشتی انجام دهد، در محدودیت می‌تواند باشد.

بعد فرمودند عاشروهنّ بالمعروف؛ این گرچه برای همسران است ولی اطلاق دارد که نسبت به خانم‌ها معاشرت معروف و عاقلانه و عارفانه باشد. معروف چیزی است که شرع می‌پسندد و عقل تأیید می‌کند.

اگر احیانا برخی چیزهای مورد پسندتان نیست، صبر کنید. گاهی مرد یا زن برخی کارها را نمی‌پسندند ولی خیر کثیری در آن قرار داده شده است. نظام وجود بر اساس خیر اداره می‌شود. دعای عاقبت به خیری جز این چیز دیگری نیست. حضرت علامه حسن زاده رضوان الله علیه می‌فرمودند خیر غایت هستی است. برای همین وجود نازنین آقا رسول الله صلی الله علیه و آله نسبت به حضرت صدیقه زهرا سلام الله علیها فرمودند: انت علی خیر. با علی فرمودند. یعنی بر خیر مسلّط است، نه تنها به آن رسیده است. علی دلیل بر علوّ است. ما هم باید بکوشیم برای نظام خیر و خیرداری برنامه‌ریزی کنیم. با توجه به این آیه عرض ما این است که نظام خانوادگی فلسفه‌ی رسیدن به خیر است. هر کس در این جهت سعه صدر داشته باشد، هم روان‌تر است و هم راحت‌تر. در کلیه مسائل به ویژه مسائل خانوادگی چیزی که انسان را کمک می‌کند، ایثار است. با حق نمی‌شود خانواده را اداره کرد. هر یک گوشه‌ای بایستد بگوید حق من. این نشدنی است. اگر نپسندید ولی صبر کرد میدانی برای خودسازی است. زندگی را یک میدان سیر و سلوک بدانند. یک میدان سیر و سلوکی است که اگر از اول مسائلی باشد، انسان ورزیده می‌شود. بنا نیست تمام مسائل روان باشد. مگر همه چیز به وفق مراد بزرگان ما بود؟ در دنیا چیزی به وفق مراد ما نیست. باید بر وفق مراد خود انجام دهد. اگر ناملایمات را روان کرد، مهم است.

2- راه حل نارضایتی زوجین پس از صبر

وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ؛ اگر تصمیم به جایگزینی همسری را جای دیگری گرفتید، و به یکی اموال زیادی دادید، چیزی از او نگیرید.

در مواقعی که ضرورتی اقتضا کند و راه دیگری نباشد، تغییر همسر مجاز است. با توجه به آیه قبلی که مشکلاتی پیش می‌آید باید صبوری کنید ولی راه دیگرش ادامه ندادن است. اگر نشد و به آخر خط رسیدید و اموال زیادی دادید آن را پس نگیرید.

استحباب به مهریه کم است؛ ولی مهریه زیاد این طور نیست جایز نباشد. از این آیه این فهمیده می‌شود. بله مبنای فقهی این است که اگر روزی مهریه‌ای قرار داد که خارج از توان و استعداد فرد است و او هم می‌داند در وسعش نیست و با این وجود انجام می‌دهد غرر و ضرر نیست؟ بحث دیگری است.

در نظام گذشته‌ها و ظلمی که به خانواده‌ها و زنان می‌شد این بود که ازدواج می‌کردند و ثروتی که داشتند یا به زنان داده بودند با آزار آنها کاری می‌کردند اموالشان را بگذارند و بروند. همین که می‌گویند: مالم حلالت جانم آزاد. خداوند فرمود از اینها چیزی نگیرید. چشم به اموال آنها نداشته باشید.

3- حیله برای بازپس گیری مال زن

أتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا؛ آیا این اموال زیاد را با بهتان و تهمت به آنان می‌گیرید؟ یکی از راه‌های گرفتن مال زن، بهتان بود. این یک حیله قدیمی است. آن فرد با همسرش اختلاف داشت، عده‌ای آمدند خواستند به زن نسبت‌هایی بدهند، نگذاشت و بعد جدایی هم گفت ما اختلاف داریم ولی حق ندارید علیه او حرف بزنید. برخی حرف‌ها یا غیبت است یا تهمت. غیبت چه در حضور و چه در غیاب اوست به گونه‌ای که ناراحت شود. حتی اگر جلوی روی او گفته شود. غیبت در او هست و تهمت در آن فرد نیست.

این کار شما گناه آشکارا است. زن‌آزاری و مردسالاری نداشته باشید. چشمتان به اموال زنان باشد که آن را بگیرید.

4- عدم جواز بهتان در صورت ناسازگاری زوجین

وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا؛ چطور این قنطار را می‌گیرید؟ افضی از فضا است. فضا به معنای وسعت است. افضا یعنی دو نفر در یک فضایی با هم قرار گیرند. چقدر قرآن مؤدبانه حرف می‌زند. اگر حرف‌های زشتی که نباید به زبان آورد قرار است سخن گفته شود، به کنایه باشد. این کنایه از رابطه زناشویی است. با هم رفت و آمد داریم و برخی رسیدید به برخی دیگر. همین که گفته می‌شود زن و شوهر تن یکدیگرند. بعضی به بعضی رسیدید و در یک فضا قرار گرفتند کلی را تشکیل می‌دهند. شما در یک فضا زندگی کردید و مهربان بودید، چطور با هم چنین رفتار می‌کنید. این خانم‌ها نیز از شما پیمان محکمی گرفتند. حضرت حق بر عقدی که بین زن و شوهر برقرار می‌شود، تعبیر به پیمان محکم می‌کند. مردسالاری می‌کند و زن آزاری. مراد از میثاق غلیظ، عقد نکاح است.

غرض اینکه اگر کسی به ضرورت خواست در خانواده همسر دیگری بگیرد، حق بهتان و اذیت همسر خود را ندارد؛ چرا که روزی در زیر یک سقف زندگی می‌کردند و سر روی یک بالش می‌گذاشتند و تن یکدیگر بودند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo