< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیه 3و4 /تبیین واژگان

﴿وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ﴾[1]

﴿وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا﴾[2]

1- پاسخ یک شبهه

گاهی شبهاتی مطرح می‌شود که آیا اسلام با تجویز چندهمسری نظام خانواده را متزلزل نموده است و ترویج شهوت‌گرایی نیست؟

پاسخ در آیه هست که اگر عدالت دارید، سراغ تعدد همسران بروید. این آیه خطاب به مسئولان نیز هست؛ نه فقط افراد. کسانی که شرایط خدمت اقتصادی و خانوادگی را دارند، باید انجام دهند. خطابات قرآن به تمام مکلفین می‌خورد چه مخاطبان و چه غیر آنان. به قول میرزای قمی خطابات قرآن عام است. به طبیعت افراد بر می‌گردد که در زمان‌های مختلف متعدد هستند. اگر اینان نگران قسط هستند نباید سراغ تعدد بروند.

ابتلای جامعه آن زمان این بود که با زنان یتیم ازدواج می‌کردند و بازیچه هواهای خود قرار می‌دادند و اموالشان را می‌گرفتند و خدا از این نهی فرمود. گاهی قبل از بلوغ با آنها ازدواج می‌کردند و بعد آنها را رها می‌کردند. آیه شریفه در مقام جلوگیری از شهوت‌رانی و لاابالی‌گری است. از زن به عنوان کالای شهوت‌رانی و حرمسرایی استفاده می‌کردند؛ که قرآن این را محدود کرده است. در میان حاکمان ایران و روم و عربستان عدد ده حداقل عددی بود که میان خانواده‌ها مطرح بود. نظر فقهی این است که اگر کسی یقین داشته باشد که احراز عدالت نمی‌شود، برایش تعدد جایز نیست و اگر عاقدی می‌خواهد عقدی را برای همسر دوم تا چهارم منعقد کند، اگر بداند فرد عدالت را رعایت نمی‌کند، اجرای عقد اشکال شرعی دارد. البته تفحص و تجسس لازم نیست و احراز عدالت هم لازم نیست؛ ولی احراز عدم اگر شد حکم عدم جواز است.

اسلام نظام خانوادگی را برای حفظ و بقای نفس و خانواده داشتن تعدیل کرد. هدف خانواده ارضای نیاز جنسی نیست. این حاشیه در ازدواج است. برای همین عده‌ای نسبت به ازدواج راه تفریط را رفتند. یکی از شرایط کشیشان در برخی مکاتب ازدواج نکردن است؛ این تفریط است. برخی هم افراط کردند و هیچ حدی نداشتند. اسلام بر اساس اعتدال حرکت کرد. اصل بر تک همسری است و اگر ضرورت اقتضا کرد می‌تواند چند همسر داشته باشد. مانند مسجد النبی و مسجد الحرام و مسجد کوفه و قبه امام حسین علیه السلام که می‌تواند در این موارد مسافر نماز را تمام بخواند؛ نه اینکه باید تمام بخواند. تجویز، مساوی با اباحه است. استحباب و وجوب و کراهت و حرمت این ازدواج ممکن است پیش بیاید. مثلا آقایی رعایت عدالت در خانواده را نداشت. شرطی را که قرآن داشت، نداشت و به ظلم و تعدی افتاد، جایز نیست. ذلک ادنی ان لا تعولوا؛ این برای آن است که ظلم نکنید. چند همسری را خدمت به خانم‌ها است نه اینکه جفای به آنها باشد. حمایت آنها است. چند همسری تخریب طبقه زن نیست بلکه تکریم و خدمت به آنها است.

﴿وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا﴾

2.1- صدقات

صدُقات جمع صدُقه است. مهریه را مهر می‌گویند چون در آن دوستی است. صداق می‌گویند چون در آن صداقت و راستی است. غرفه و غرفات داریم و به وزنش صُدقه و صدقات گفته شده است. آنچه در توان انسان است با صفا و صداقت خدمت می‌کند. عرب رفیقی را صدیق می‌گوید که راست‌گو و همراه است. وقتی اهل مدارا بود و امتحان شد، رفیق صدیق می‌شود. آن قدر تمرین می‌کند که در جانش می‌نشیند و می‌شود صدّیق؛ مانند امیر المؤمنین علیه السلام.

2.2- نحله

نحله از نحل است به معنی زنبور عسل. معمولاً شیرینی رایگان در اختیار مردم قرار می‌دهد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: المؤمن كالنحلة تأكل طيبا وتضع طيبا وقعت فلم تكسر ولم تفسد.[3] زنبور عسل خوش نشین است و روی گل‌ها می‌نشیند و خوش خوراک است و سعی می‌کند چیزهای خوب بخورد. مؤمن هم حلال‌خوار است. زنبور وقتی روی شاخه‌ای از گل می‌نشیند آرام می‌نشیند و آرام بلند می‌شود. برخی پرنده‌ها شاخه را می‌شکنند. حضرت علامه حسن زاده قدس الله نفسه الزکیة نزدشان صحبت از زنبور عسل شد. فرمودند این زنبور خوش نشین است و خوب توالد می‌کند. اگر زنبوری روی گل‌های بد بنشیند، نگهبان‌های کندو راهش نمی‌دهند و قیچی‌اش می‌کنند.

مهریه خانم‌ها را بدهید و به عنوان پاداش و هدیه و دست‌مریزاد به آنها هم داده شود. نگاه بده بستان نداشته باشند. اگر مهریه طوری زیاد شود که غیر عقلایی باشد، جایز نیست. اگر مهریه مشخص نشد، عقد باطل نیست. بی مهریه نمی‌شود ولی باید به مهر المثل مراجعه کنند. در آن فامیل و منطقه چقدر معمولاً مهریه قرار می‌دهند. باید مثل هم نوعش باشد. از این سو مهر المثل است. همان که رواج دارد. در عادات ماهیانه خانم‌ها اگر مضطربه شوند یک وجهش مراجعه به فامیل است.

نحله یعنی هدیه رایگان. در آن نباید نکوهش باشد.

2.3- مریئا

اگر اینها چیزی از آن مهریه و سرمایه خود بخشیدند، برای شما گوارا است. مریئ از مرء می‌آید. مرء‌ مرد است و مرأة زن است. یعنی سهل الوصل است. مرئ را مرئ می‌گویند چرا که غذا در آن سهل و آماده هضم است. مهریه به عنوان صداق و نحله آمده است.

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo