< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1401/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه 79الی82 /تحریف های دیگر یهود

﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ﴾

﴿وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾

﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ ۚ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِي ۖ قَالُوا أَقْرَرْنَا ۚ قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾

﴿فَمَنْ تَوَلَّىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[1]

1- خلاصه مطالب گذشته

در آیه 78 گفتیم یکی از کارهای یهود، تحریف کتاب بود. آنچه خدا نازل نکرده بود، به حضرت حق منتسب می‌کردند. به خداوند تبارک و تعالی دروغ می‌بستند در حالی که علم هم داشتند. می‌دانستند اینها از تورات و انجیل نیست، ولی به آن منتسب می‌کردند.

2- افتراء دیگر یهود(دعوت عیسی به خود)

یکی دیگر از کارهای آنها این بود که می‌گفتند جناب عیسی بن مریم علیه السلام مردم را دعوت به خود می‌کند. مردم را به راهی می‌برد که راه حضرت حق نیست و راه خودش است. نسبت به حضرت عیسی بن مریم ع.. عده‌ای افراطی بودند می‌گفتند ابن الله است و عده‌ای تفریطی می‌گفتند دعوت به خود می‌کند.

3- مراد از بشر

بشر را بشر می‌گویند چون از بِشر و پوست است و جنبه ظاهری را در نظر دارد.

راغب می نویسد: «بشر : البشرة ظاهر الجلد والأدمة باطنه... وعبر عن الانسان بالبشر اعتبارا بظهور جلده من الشعر».[2]

این بشر یعنی پیغمبر صلی الله علیه و آله. خدا حکم و نبوت و کتاب داده است. نمی‌شود چنین فردی دعوت به خودش کند و بگوید عبد من باشید.

4- مراد از ربانیون

ربّانیون جمع ربّانی است. منسوب به ربّ است. یعنی کسی که با حضرت حق ارتباط دارد؛ طوری که امر ربوبی برایش جزو برترین امور است و مقدّم است. ولات امر شما کسانی هستند که جزو علمای ربّانی هستند و فرقی بین آنها و خدا نیست الا اینکه اینها عبد هستند.

5- مراد از تدرسون

تدرسون از ماده درس است. به معنای چیزی است که بر اثر استفاده کهنه و قدیمی می‌شود. مندرس به همین جهت است. از کیفیت قبلی از دست رفت.

در المفردات آمده است: «درس : درس الدار معناه بقي أثرها وبقاء الأثر يقتضى انمحائه في نفسه فلذلك فسر الدروس بالانمحاء».[3]

6- تفاوت درس و علم

درس غیر از علم است. علم فراگیری و آموزش است و درس تکرار آموزش‌ها است. آن قدر تکرار می‌کند که مطالب برایش قدیمی می‌شود. آن قدر تکرار شود که گویا قدیمی می‌شود و جزو اندوخته‌ها می‌شود. مدرّس نیز کسی است که آن قدر تکرار علوم دارد که گویا همه چیز برایش قدیمی است. العلم مرّة و الدرس الف مرّة. ضرب المثل است که علم یک بار و درس هزار بار است.

7- تحریف دیگری از یهود(دعوت به گرفتن رب)

هیچ گاه پیامبر دعوت به خود ندارد و نیز اینکه فرشته‌ها و پیامبران را ارباب بگیرید. آیا شما را به کفر امر می‌کند بعد از مسلمان شدنتان.

یکی از کارهای یهود این بود که چنین ادعایی داشتند. می‌گفتند یا به ما منتسب بشوید یا منتسب به فرشته‌ها و آنها را ربّ می‌گرفتند. نوعی شرک دیگر داشتند. توحید را قبول داشتند ولی برای فرشته‌ها هم می‌خواستند اهمیتی قائل شوند.

﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ ۚ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِي ۖ قَالُوا أَقْرَرْنَا ۚ قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾؛ خدا پیمان گرفته است که وقتی پیامبری می‌آید پشتیبانش باشید و کمکش کنید. آیا شما اقرار می‌کنید؟

اصر یعنی زحمت و مشکلات. اینها مشکلات را گردن پیامبر می‌انداختند. شما اقرار کنید و من هم از شاهدین هستیم.

فَمَنْ تَوَلَّىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ کسانی که از نصرت انبیای الهی تخلف کنند فاسق هستند.

8- آخرت، سلب همه نسبت هاست

باید استعداد کسب کرد تا مشیت الهی تعلق گیرد. فرق است بین علم و درس. درس تکراری است که بعد از فراگیری می‌آید. این تکرار با سحر و سحرخیزی است. عالم فرزانه سحر دارد و در سحر اندوخته‌هایش را گذر می‌کند و در این گذر برای آینده درس می‌گیرد. از فراگیری‌های جدید تبدیل می‌شود به اندوخته‌ها؛ که سرمایه است. این اندوخته‌ها می‌ماند. اگر برای دنیا کار کنیم، مانند کاسب می‌شویم. گاهی خسر الدنیا و الآخرة می‌شویم. عزرائیل که می‌آید سلب همه نسبت‌ها می‌کند. به روزی می‌رویم که لا انساب است. انساب متعدد نیست؛ فقط یک نسبت خدایی است. این نسبت را در دنیا به خود مان نسبت دهیم. خدا حفظ کند مقام معظم رهبری حفظه الله را که درباره علامه حسن زاده رحمه الله فرمودند عالم ربانی. عالم ربانی همه چیزش به ربّ منتسب است. علمی که ربانی شود، عالمش ربانی است. شهادت می‌دهیم کسی که عالم ربانی شد، دستش بازتر است. کسی که به علم ربّانی برسد، درس و بحثش تعطیل شدنی نیست. جایگاهش عوض می‌شود. کسانی که جزو علمای ربانی هستند در برزخ در محضر ائمه علیهم السلام هستند و مؤمنین در محضر آنها برای فراگیری هستند. در عالم آخرت شاید عمل دنیوی نباشد، علم و عمل اخروی نیست؛ باید تأمل کرد. هستند که هستند و علمشان تعطیل‌شدنی نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo