< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1401/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیات53الی 55 /تقابل نظام حق و باطل تا قیامت

﴿فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ 52رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ﴾[1]

﴿وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾[2]

﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۖ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾[3]

1- تقابل نظام حق و باطل تا قیامت

نظام حق و باطل تا قیام قیامت مقابل یکدیگرند. چون حضرت عیسی علیه السلام احساس کردند و احتمال دادند عده‌ای رسالت ایشان را نپذیرند و این قاعده دنیا است، گفتند چه کسانی مرا به سوی خدا یاری می‌کند.

2- مراد از احس

احساس درک همراه با حس ظاهری است. ولی اینجا اعم از احساس ظاهری و باطنی است.

3- مراد از الی الله

برخی الی الله را مع الله می‌دانند. و این که مع الله شرک نیست؟ خیر دلیل بر عظمت است و خداوند گاهی کنار اسم خود مطرح می‌کند.

4- مراد از حواریون

علامه مصطفوی می نویسد: « حور... الحور أن تسودّ العين كلّها مثل الظباء و البقر... و يقال لأصحاب عيسى (عليه السّلام) الْحَوَارِيُّونَ‌ لأنّهم كانوا يُحَوِّرُونَ‌ الثيابَ أي يبيّضونها، هذا هو الأصل، ثمّ قيل لكلّ ناصر حَوَارِيٌّ».[4]

حورایون از حور می‌آید به معنای دگرگونی و از حالتی به حالت دیگر رفتن. اینها در حال تزکیه و سلامت نفسانی بودند. چه کسانی مرا نسبت به خدا یاری می‌کنند. حواریون گفتند ما انصار الهی هستیم. به خدا ایمان آوردیم و تو شهادت بده که ما مسلم هستیم. این اسلام بعد از ایمان است. اسلام بعد از ایمان قوی‌تر از ایمان است و به معنای تسلیم واقعی است.

5- حواریون پیامبر نبودند

بحثی است که اینها پیامبر بودند یا خیر؟ برخی احتمال دادند ولی به نظر ما خیر اینها پیامبر نیستند و تابع پیامبر و تالی و تلو آنها هستند.

6- مراد از الرسول

ربنا آمنا بما انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین؛ خدایا ما ایمان آوردیم به آنچه تو نازل کردی از تورات و انجیل و پیروی کردیم. الرسول را که الف و لام عهد ذکری دارد، یعنی حضرت عیسی علیه السلام . پس ما را جزو شاهدان این رسالت قرار بده. اینها پیروان رسول بودند نه رسول. و اتبعنا الرسول ظاهرش این را می‌رساند.

رسول، نبی، محدّث و ولیّ داریم نباید خلط شود. هر رسولی ولیّ نیست.

7- مراد از مکر

علامه مصطفوی می نویسد: « مكر مصبا- مَكَرَ مَكْراً من باب قتل: خدع... و التحقيق‌ أنّ الأصل الواحد في المادّة: تدبير و تقدير للإضرار من غير أن يعلم و يعلن إضراره».[5]

مکر، کارهایی است که مدبرانه انجام می‌شود. ظاهراً معنای منفی دارد که حیله و فریب است. یعنی تدبیر کردند و خدا هم تدبیر کرد که بهترین تدبیرکنندگان است. این به معنی راه‌های بیراهه رفتن نیست. مکر یعنی تدبیر کردن. بهترین وعده برای عیسی بن مریم علیه السلام همین است. احساس مخالفت کردید، حواریونی برایت قرار دادیم. آنها هم کارهایی انجام می‌دهند و شما نیز، ولی کارهای شما تحت تدبیر الهی است. کافر هم البته به قدرت باری تعالی کفر می‌ورزد ولی کار به خود انسان‌ها نسبت داده می‌شود.

غلط مشهوری است که آن چنان حضرت عیسی علیه السلام را پیامبر سازش و صلح قرار می‌دهند که هیچ گونه جدیتی در او نیست. عده‌ای بد استفاده کردند.

8- مراد از متوفیک

غلظ مشور است که بگوییم فلانی فوت کرد؛ توفی یا وفات یافت. در عرب و قرآن آنچه به کمال برساند، اطلاق توفی می‌شود. چون انسان با مرگ به کمال می‌رسد. متوفی یعنی به کمال می‌رسانیم با مرگ یا بدون آن هرچند مانند حالت مرگ است. بزرگ‌ترین پاسخ در این جهت داده می‌شود که ایشان زنده است یا مرده؟ روایات ما این را بیان می‌کنند.

9- رفعت، اعم از ظاهری و باطنی است

و رافعک الیّ؛ ما تو را بالا می‌آورم. اعم از رفعت مکنتی و مکانی است. خداوند رفیع الدرجات است و اعم از رفعت ظاهری و باطنی است. یعنی ما توی عیسی علیه السلام را به مقام بالاتری بردیم.

10- مراد از رَافِعُكَ إِلَيَّ

مقام بالاتر این است که ایشان ذخیره دوران آخر الزمان هستند. بین اولیاء و انبیاء عمر طولانی برای حضرت نوح علیه السلام و نیز حضرت عیسی علیه السلام است و ایشان جزو خدمه امام زمان علیه السلام می باشد.

رفعت الیّ خیلی مهم است و تو را از کسانی که کفر می‌ورزند نجات دادیم. خدا ایشان را از دسترسی کافران به ایشان نجات داد. ما تو و پیروانت را از کافران بالاتر قرار دادیم. مکتب شما کلمة‌الله است که هی العلیا.

همه شما به سوی من بر می‌گردید. فاحکم بینکم فی ما کنتم تختلفون؛ من خدا در مواردی که شما اختلاف دارید حکم می‌کنم. اختلاف قبل از علم ممدوح است ولی بعدش مذموم است. اینجا شاید بعدش باشد. اختلاف بعد از علم مذموم است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo