< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1401/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه 40و41 /عدم تعلق کرامات به امور محال

﴿قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾[1]

﴿قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾[2]

1- عدم تعلق کرامات به امور محال

جناب زکریا علیه السلام با حالت تعجب سخن می‌گویند، ولی نه از روی استناد ندادن این حقیقت به حضرت حق، بلکه از این لحاظ که با اسباب عادی این اتفاق رخ نمی‌دهد. معجزات، محال عقلی نیست. مشیت الهی به ممتنع تعلق نمی‌گیرد. مشیت الهی به ممکن تعلق می‌گیرد. مشیت الهی فعل الله می‌شود و محقق می‌شود. بله این اتفاق می‌افتد که انسان‌ها به لحاظ دید خودشان این را ممتنع می‌دانند. منافات ندارد که چیزی ممتنع عرفی باشد، ولی جزو کرامات باشد. هیچ گاه کرامات و اعجاز به محال تعلق نمی‌گیرد.

سؤال به انّی هم برای زمان و هم مکان است. کجا برای من غلام (یعنی پسر بچه غیر بالغی) است که سن من به پیری رسیده است.

امام سجاد علیه السلام در دعای سیزدهم صحیفه سجادیه می‌ فرماید: وَ يا مَنْ لاتُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسآئِلُ؛[3] حکمت باری تعالی علل را تغییر نمی‌دهد یعنی تعلق به محال نمی‌گیرد. اراده الهی به وسایل تعلق می‌گیرد و آنها علت معلول‌هایی می‌شوند که قرار است محقق شود. تعجب ایشان استبعادی نیست. بلکه مشیت باری تعالی را خواستند مطرح کنند.

﴿قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ﴾؛[4] این عجیب بودنِ عادی است نه عقلی.

﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ﴾؛[5] این آیات قدرت باری تعالی را در آفرینش حضرت عیسی علیه السلام و یحیی علیه السلام مطرح می‌فرماید. حضرت عیسی علیه السلام از اینکه پدر نبود و حضرت یحیی علیه السلام از اینکه زمان پدر و مادر شدن گذشته بود. هر دو دلیل بر اعجاز و کرامت الهی است.

هنوز تدبر لازم در آیات الهی نشده است. حضرت زکریا علیه السلام مشتاق تولد فرزنشان بودند ولی به لحاظ ظاهری امکان نداشت.

2- مراد از عاقر

عاقر یعنی چیزی که از آن انتظار می‌رود حاصل نمی‌شود. خداوند تعالی آنچه بخواهد انجام می‌دهد. یعنی اراده الهی اراده حضرت حق است.

علامه مصطفوی می نویسد: « عقر... و التحقيق‌ أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو تحوّل في مسير الحياة و تغيير الحركة الطبيعيّة بحيث يلغو جريانه الأصيل، و هذا المعنى يختلف و يتفاوت بحسب اختلاف الموضوعات: كتحوّل التوليد في المرأة فيقال انّها عاقر».[6]

3- مراد از ثلاثه ایام

خدایا یحیی را برای من نشانه قرار بده. خداوند فرمود آیه اینکه که سه روز جز با رمز سخن نمی‌گویی. قول یعنی انتقال معنا با زبان یا اشاره یا هر چیز دیگر. رمز هم یعنی پیام پنهان. ثلاثة ایام ظاهرا اطلاق می‌شود بر 24 ساعت ولی در اصطلاح اطلاق بر زمانی می‌شود که خورشید قابل رؤیت است. انسانی سه روز حرف نزند، سخت است.

4- لزوم ترک زیاد صحبت کردن

خیلی از نازایی‌های مردم بر اثر زیاد حرف زدن است. لذا از حضرت امام صادق علیه السلام سفارش می‌خواست، فرمودند زوائد حرف‌هایتان را حذف کنید. آقایان سیر و سلوک هم می‌فرمایند ترک ما لا ینبغی داشته باشید. حرف‌های زائد چقدر داریم؟ به خصوص حرف‌هایی که گوشه و کنایه به دیگران باشد. غیبت و تهمت نداشته باشیم. می‌بینیم جایی غیبت و تهمتی داشته و این علت شده که فعلاً به او بچه ندهند تا این را رفع کند. نظام ملکوت علت و معلول است. علت را مرتکب شود معلول تخلف‌ناپذیر است.

برخی می‌گویند حضرت زکریا علیه السلام روابط عمومی‌اش خوب بود و زیاد صحبت می‌فرمودند. از راه‌هایی که انسان خواسته یا نا خواسته جلوی پیشرفت جوامع را می‌گیرد.

حضرت علامه حسن زاده جانم به قربانشان می‌فرمودند هر آسیبی که داریم از هرزه‌گویی می‌بینیم. اگر هرزنامه برود خردنامه می‌آید. این دو در مقابل هم است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo