< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1401/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه28 /پذیرش حاکمیت غیر اسلامی مساوی با بی بهره بودن از الطاف حضرت حق

﴿لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْ[1] مُؤْمِنِينَ ۖ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ﴾

1- خلاصه جلسه گذشته

در آیات گذشته به خصوص آیه مُلک سخن از احاطه ملک باری تعالی بود. در آیه گذشته مصادیقی از مالکیت مطلقه باری تعالی بیان شد. ورود و خروج شب و روز در هم، مرده را از زنده به وجود آوردن و عکس آن و رزق بدون حساب و کتاب برای موجودات و رزاق مطلق بودن از نشانه‌های الهی است.

2- ارتباط آیه 28 با آیات گذشته

حال که قدرت الهی اثبات و نمونه‌هایی از آن بیان شد، تکلیف میدانی افراد مؤمن باید بیان شود. اکنون که خداوند مالکیت مطلقه دارد، مؤمنین تکالیفی دارند که اولین آن این است که ولایت خدا را بپذیرند نه طاغوت.

3- مراد از اتخاذ

اتخاذ یعنی چیزی را به صورت مستمر پذیرفتن. کاری را پذیرفتن برای ادامه دادن. مِن برای غایت و ابتدائیت است. انسان‌های مؤمن حق ندارند کفار را به عنوان اولیاء خود بپذیرند.

4- پذیرش حاکمیت غیر اسلامی مساوی با بی بهره بودن از الطاف حضرت حق

ولایت هم به معنای حاکمیت است و هم به معنای محبت و دوستی. اینجا هر دو است. ابتدا رابطه کافر و مؤمن از محبت و دوستی شروع می‌شود و بعد به عنوان حاکمیت می‌پذیرد که هر دو منفی است. هم نفی مرتبه محبت و مودت کفار است و هم مرتبه نهایی که ولایت و حاکمیت آنها است. ولایت ایمان بر کفر مطلوب است نه بر عکس. مؤمنین را اولیاء قرار دهید نه کفار را. کسی که حاکمیت غیر اسلامی را بپذیرد بهره‌ای از حضرت حق ندارند. مورد ثواب نیستند؛ بلکه عقاب دارد. این وعیدی است از سوی باری تعالی. این حاکمیت پذیرفته نیست مگر اینکه کسانی به عنوان حفظ و حافظت از آن استفاده کنند. یعنی این که برای تقیه باشد. این حکم اولیه را بر می‌دارد. ما به این نتیجه رسیدیم که تقیه دلیل حاکم است. موضوعات احکام اولیه را تغییر می‌دهد.

اتّقاء یعنی اتخاذ وقایه و گرفتن سپر. کسانی که خود را درحفظ و حفاظتی قرار می‌دهند.

5- شأن نزول آیه

برخی از مؤمنین با عده‌ای از یهودی‌ها دوست شدند و آنها را به عنوان بهترین دوستشان انتخاب کرده بودند که آیه نازل شد. تقیه جایی است جان در خطر باشد. برخی موضوعات احکام خمسه دارد. مباح بودن و عدم ترجیح یک طرف، استحباب، کراهت، وجود و حرمت. تقیه گاهی حرام است. غرض حفظ جان بود و الآن نمی‌تواند. تقیه واجب نمی‌شود. اینها به عنوان تمثیل است. اگر جایی نیاز به حفاظت هست، تقیه لازم است. تقیه قابل سرایت نیست.

6- اطلاق نفس بر خداوند

و یحذرکم الله نفسه؛ خداوند تبارک و تعالی تحذیر می‌کند نفس شما را از نفس خود. بحثی است که نفس بر خدا اطلاق می‌شود یا خیر؟ در منابع اسلامی اطلاق می‌شود. نفس به معنای ذات است. اعم از اینکه نفس مستکمل باشد یا ذات غنی بالذات. نفس موجود نفیس دارای کمالات است. بر خداوند ماهیت اطلاق نمی‌شود، ماهیت او وجود اوست. از این تعبیر آیه و یحذرکم الله بوی تهدید هم می‌آید.

7- مراد از مصیر

مسیر یعنی حرکت از خدا به خداست. مصیر یعنی شدن شما و حقیقت نفس شما. تکامل برزخی هم حق است. الی الله المصیر، حرکت است. حرکت هر چیزی متناسب با اوست. برخی برای عالم برزخ جلسه معارف دارند. اگر کمالی نباشد جلسات معارف معنا ندارد. شدن و رفتن و حرکت همه موجودات الی الله است. ولایت‌ها را هم باید الهی بگیریم. ما من الله الی الله هستیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo