< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1401/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران(آیه7) /گونه شناسی محکم و متشابه در قرآن

﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴾[1]

1- گونه شناسی محکم و متشابه در قرآن

مقام هویت مقدم بر مقام عزیز حکیم است. هویت مطلقه احاطه بر همه اسماء دارد. من لدن عزیز حکیم. به لحاظ ﴿هو الذی انزل علیک الکتاب﴾، هیچ آیه متشابهی وجود ندارد و همه آیات محکمات هستند. ﴿كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ﴾؛[2] این آیه تشابه را به وجود می‌آورد. تقسیم آیات به محکم و متشابه به لحاظ فرود آیات است نه به لحاظ منشأ نزول آیات. بدان لحاط هیچ آیه‌ای متشابه نیست. چون من الله الی الرسول است که عینیت است و هیچ تشابهی نیست. به لحاظ حقیقت، آیات یک قسم است؛ محکمات ولی به لحاظ انظار و افراد و اخر متشابهات می‌شود.

تقسیم به محکم و متشابه با توجه به نظر کننده به قرآن است. کسی که قرآن را در دست می‌گیرد یا آیات برای او محکم است و یا متشابه. منفصله حقیقیه است. ولی به لحاظ منشأ نزول و کسی که بر او نازل شده تنها محکمات است. به عبارت دیگر زمان که بر آیات می‌گذرد آیات متشابه را به وجود می‌آورد. محکمات آیاتی هستند که دلیلشان با خودشان است. متشابهات نیاز به واسطه دارند و توسط آیات دیگر بیان می‌شود. آیات محکم و متشابه هم قابل تداخل نیستند. این طور نیست که آیه‌ای الی الابد محکم باشد. یا آیه‌ای الی الابد متشابه باشد. شاید برای عده‌ای محکمات و برای قسمی دیگر متشابه باشد؛ به لحاظ افراد متغیر است.

برای همین است که با توجه به منشأ و مبدأ نزول و کسی که بر او نازل شده و کسانی که متحد با ایشان هستند مانند عترت، همه آیات محکم است و متشابه ندارد.

2- آیات محکمات اساس قرآن هستند

چرا امهات الکتاب مطرح نشد بلکه گفته شد هنّ امّ الکتاب؟ امّ اساس و بنیان است. آیات محکمات اساس قرآن هستند چرا که باید محکمات به اصول برگردد. اصول مکتب گرچه سه قسم است ولی همه به توحید باز می‌گردد. محکمات از آن هو است یعنی هویت مطلقه. در مقام احدیت و واحدیت. در مقام واحدیت آیات کثرت پیدا می‌کنند. شبهه تشابه اینجا پیش می‌آید. تشابه ضرورت ناگزیری است. کسانی که در دریای قرآن وارد می‌شوند برخی شناگری بلدند و برخی هنری ندارند. امام صادق علیه السلام می فرماید: كتاب الله على أربعة أشياء العبارة والإشارة واللطائف والحقائق فالعبارة للعوام والإشارة للخواص واللطائف للأولياء والحقائق للأنبياء.[3]

3- فلسفه وجود آیات متشابه

و اخر متشابهات؛ شبیه به یکدیگر در معنا هستند و آدم به زحمت می‌افتد. فلسفه وجود آیات متشابه همین بس که باید ارجاع به محکمات پیدا کند. دامنه مطلقات آن قدر گسترده است که با کسی که بر او نازل شده است اتحاد پیدا می‌کند. متشابهات آن قدر ضیق است که در مرحله نزول متشابهی نیست. متشابه از دسترسی دیگران به آیات الهی به دست می‌آید. ما تا جهان‌بینی نداشته باشیم فروع و اخلاقیات نمی‌توانیم داشته باشیم. فروع تابع اصول است. در فروع تقلید جایز است بر خلاف اصول.

4- مراد از واژه زیغ

زیغ در مقابل حنیف است. حنیف تمایل از باطل به حق است و زیغ تمایل از حق به باطل است.

راغب می نویسد: « زيغ : الزيغ الميل عن الاستقامة والتزايغ التمايل».[4]

فاما الذین فی قلوبهم زیغ؛ یعنی کسانی که تمایل دارند از حق به سوی باطل بروند و زمینه انحراف دارند، آ‌یات متشابه را پیروی می‌کنند. آ‌یات متشابه بشری است؛ گرچه از حق است. تفسیر به رأی اینجا رخ می‌دهد. هرمنوتیک و تعدد قرائت، تعدد مسلک و مذهب به وجود می‌آورد.

فی قلوبهم زیغ همان ﴿ فِي قُلُوبِهِم مَّرَض﴾[5] سوره بقره است. جایگاه آیات، قلب و عمل است. نزول تدریجی که 23 سال طول می‌کشد نیاز به مراقبت دارد. ولی در نزول دفعی قلبی شبهه تحریف اصلا نیست.

5- سرقت علمی از محدث نوری و تحریف آن

در محضر آیت الله العظمی خوانساری بودیم. صحبت از کتاب فصل الخطاب مرحوم محدث نوری، استاد شیخ عباس قمی شد. استعمارگران آن روز شاگردی را برای مرحوم نوری برگزیدند و آن قدر با ایشان صمیمی شد که نوشته‌های ایشان را قبل از تجزیه و تحلیل گرفت. همین الآن میلیون‌ها جلد از این کتاب فصل الخطاب را برای مسیحیت هزینه کردند و استعمارگران آن را چاپ می‌کنند. شاگردش به عنوان نظریه ایشان کتاب را چاپ کردند. تحریف در مقام تنزیل است نه مقام نزولی کتاب.

6- مراد از واژه ابتغاء

در المفردات آمده است: « بغى : البغي طلب تجاوز الاقتصاد فيما يتحرى ، تجاوزه أو لم يتجاوزه ، فتارة يعتبر في القدر الذي هو الكمية ، وتارة يعتبر في الوصف الذي هو الكيفية يقال بغيت الشئ إذا طلبت أكثر ما يجب وابتغيت كذلك».[6]

7- مراد از فتنه

فتنه یعنی حوادثی که اضطراب‌آور است و عده‌ای مخالف و عده‌ای موافق می‌شوند. فتنه مورد آزمایش است. کسانی که دلشان مریض است برای فتنه‌انگیزی دنبال آیات متشابه هستند. و ابتغاء تأویله؛ از أول می‌آید یعنی بازگشت؛ بازگشت به هدف؛ بازگشت به اغراضش. کسانی که دلشان مریض است مانند منافقین آیات متشابه حربه دست آنهاست. قرائت‌های دینی‌ای که از آیات الهی پیش می‌آید،‌ معنی متشابهات قرآن است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo