< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1400/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات 195-196) /سه توصیه مهم در آیه

﴿وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[1]

﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ ۚ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ۖ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ ۚ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ ۚ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ۚ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ ۗ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ۗ ذَٰلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[2]

1- مراد از تلقوا

لا تلقوا از لقی و لقاء و ملاقات. رو در رو بودن. معمولاً افکندن در مقابل است. بعداً برای کل القائات مطرح شد. ابتدا رو به رو شدن با دیگری است.

علامه مصطفوی می نویسد: لقى‌... كلّ شي‌ء استقبل شيئا أو صادفه فقد لَقِيَهُ‌. و التحقيق‌ أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو مقابلة مع ارتباط، فلا بدّ من وجود القيدين. و أمّا مفاهيم التصادف و الرؤية و المواجهة و التوافى: فمن آثار الأصل.[3]

2- مراد از تهلکه

تهلکه از مصدر باب هلاکت است.

در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن آمده است: هلک... و التحقيق‌ أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو ما يقابل الحياة، و هو أعمّ من الممات و الفناء، و هو سقوط عن الحياة، أى انقضاء الحياة، و الحياة في كلّ شي‌ء بحسبه.[4]

3- ادبیات باید منطبق بر قرآن باشد

سؤالی است که اگر کلمه‌ای در قرآن بود که با قوانین ادبیات عرب سازگاری ندارد، در قرآن یا در ادبیات دست ببریم؟ ما واژه‌هایی در قرآن داریم که در ادبیات عرب استعمال نشده است. مصدری بر وزن تهلکه در لغت‌نامه عربی نداریم. تنها استعمالی که شده در قرآن است. از واژه‌های خاص قرآن کریم است که خاص به خودش است. همان‌طور که قرآن کتاب حاکم و مهیمن بر کتاب‌های دیگر است، ادبیاتش هم همین است. ادبیات را باید منطبق بر قرآن کنیم.

4- سه موضوع مهم در این آیه

    1. انفاق در راه خدا؛ مالی، اجتماعی، خانوادگی، واجب یا مستحب فرقی ندارد.

    2. به هلاکت خود را نیندازید.

    3. اهل احسان عام باشید.

5- مراد از اتمام حج و عمره

وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ... حج و عمره را برای خدا تمام کنید. اتمام در اجزاء و ذاتیات است ولی اکمال در اوصاف و عرضیات. حج و عمره را برای خدا تمام کنید. اجزایش را قربة الی الله بیاورید. اولین نکته این است که باید برای خدا باشد. واجب تقربی و تعبدی معنایش این است.

احصرتم هم محصور و هم مصدود فقهی را در بر می گیرد. گاهی خودش مریض شده و گاهی دشمن بیرونی جلوی او را گرفته است. حصر اعم از سد و حصر اصطلاحی و فقهی است.

اگر نتوانستید آنچه که میسر است از قربانی انجام دهید؛ هدی دهید. هدی می‌گویند چون هدیه برای حضرت حق می‌شود. قربانی می‌گویند چون قربة الی الله انجام می‌شود. عید قربان هم عید تقرب است.

سرهای خود را نتراشید تا قربانی شما به مکانش برسد. محل را روایات گفتند یا مکه یا منی.

اگر کسی مریض بود یا دردسر یا مریضی‌ای داشت که مجبور بود موهایش را بزند با وجود حرمت در احرام، باید به جایش روزه بگیرد یا صدقه بدهد؛ شش مسکین را طعام دهد یا کار عبادی انجام دهد. وقتی ایمن از اینها شدند آنچه امکان دارد باید قربانی انجام دهد.

6- امر به عمره تبعی است یا استقلالی؟

حج و عمره امر استقلالی دارند یا تبعی؟ گفتیم عمره تمتع امر تبعی دارد که باید اعمالش مستقل انجام شود. در حج و عمره واجب‌هایی هستند که گاهی به وجوب انجام می‌شود. باید در عمره نیت ما فی الذمه کند که اگر واجب یا مستحب بود، درست باشد. اگر به استحباب وارد شد باقی را باید به وجوب انجام دهد. مانند اعتکاف است که به استحباب وارد می‌شود ولی در ادامه باید به وجوب اعمالش را انجام دهد.

کسی که دسترسی به قربانی نداشت و سرش را تراشیده است، یا توانایی قربانی در حج ندارد یا کمبود قربانی بود، این فرد باید سه روز در مکه روزه بگیرد. هفتم، هشتم و نهم ذی الحجه را باید روزه بگیرد. روز دهم که حرام است. بعد از روز عید 7 روز دیگر را بگیرد. سه روز باید پیاپی باشد. هفت روز را وقتی بازگشت انجام می‌دهد.

7- مشار الیه ذلک در آیه

ذلک دو مشار الیه دارد یکی وجوب قربانی و دیگری بدلش که روزه است. این وجوب قربانی برای کسی است که اهلش در مسجد الحرام و اطراف آن ساکن نباشند. اگر 96 کیلومتری بودند باید حج تمتع انجام دهند. تمتع برای نائی است؛ یعنی کسی که از مکه دور است. حج قران و افراد برای کسی است که در مکه است. از 96 کیلومتر شعاع کمتر اطراف مکه است.

این احکام برای تمتع است. تقوا داشته باشید و بدانید خدا عقابش شدید است. حج، فردی سیاسی اجتماعی است. کنگره جهانی اسلام است. سالی یک بار باید انجام شود و نباید تعطیل شود. حج برای اغنیاء است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo