< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1400/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾.[1]

﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾.[2]

1- ادامه تفسیر آیه 127

1،1- لزوم قصد تقرب به خداوند در کارها

دعا مقرون به اسمای الهی است. یکی از نکته‌هایی که در این آیه کریمه به عنوان یک روش و شیوه دعا مطرح است، این است که حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) پس از ساختن بنای کعبه توسط خودشان و حضرت اسماعیل (علیه‌السلام)، تقاضای قبولی کارشان را کردند. همین بنای کعبه نیز در آن قصد تقرب بوده است. این درسی است برای ابراهیم مسلک‌ها که اعمال‌شان را برای قبولی حضرت حق انجام دهند. این یک شیوه است. ایشان هنگام بنای خانه خدا، قصد تقرب کردند.

1.1- 1،توجه به اسماء خداوند در دعا، خصوصا دو اسم «سمیع» و «علیم»

«ربنا تقبل منا». محکم‌کاری و اتقان کار و اِحکام (محکم‌کردن) سعی‌شان، یک طرف و صحت عمل‌شان، یک طرف و قبولی عمل‌شان در درگاه خدا یک طرف دیگر. اقتران و همراهی دعا با اسمای حضرت حق را بیان کردیم. دو اسم «سمیع» و «علیم». برای رسیدن به دعاها باید به این دو اسم، دقت کرد. خداوند متعال، دانا و شنوا است. این دو، دو اسم باری‌تعالی برای قبولی اعمال بشری است. خداوند می‌شنود و می‌بیند. ما در محضر او هستیم. عالم، محضر خدا است و درمحضر او معصیتی صورت نمی‌گیرد.

2- تفسیر آیه 128

2.1- 2،اسلام تکلیفی و اسلام تشریفی

دعای دیگری که مطرح کردند بعد از قبولی اعمال، تقاضای اسلام و تسلیم کردند. ما دو اسلام داریم: یک اسلام تکلیفی که همه مکلف به انجام آن هستند. و یک اسلام تشریفی و تشرفی؛ یعنی اینکه باید تسلیم باری‌تعالی باشیم.

 

2.2- 2،نسبت بین تسلیم و تفویض

تسلیم، مرحله‌ی بالاتر از تفویض است. ﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ﴾.[3] پس از اینکه راضی به مقدرات و قضا و قدر الهی باشیم، باید تسلیم اوامر باری‌تعالی باشیم. جناب ابراهیم (علیه‌السلام)، تقاضای‌شان این است.

2.3- 2،مقرون بودن دعاهای قرآنی با اسم رب

مقرون بودن دعا با اسم «رب»، از لطایف دعاهای قرآنی است. «ربنا» در قرآن، قابل بررسی است. «ربنا و اجعلنا مسلمین لک»؛ خدایا هر دو نفر ما را تسلیم خودت قرار بده. یکی از مراحل سیر و سلوک، مرحله تسلیم است.

2.4- 2،شیوه حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، دعا برای نسل و ذریه

«و من ذریتنا امة مسلمة لک». شیوه دیگری که حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) و ابراهیم‌صفتان دارند، این است که دعای ذریه را هم فراموش نمی‌کنند؛ خدایا از ذریه ما که بعد از ما می‌آیند، امت مسلمی قرار بده. کسانی که اهل تسلیم هستند، خلف آنها هم امت مسلمه هستند. خواستند که امت مسلمه در ذریه و نسل‌شان باشد. «و أرنا مناسکنا و تب علینا». دعای بعدی اینکه خدایا مناسک ما را نشان بده.

2.5- 2،دو عبادت مشترک همه انبیاء: نماز و مناسک حج

«مناسک»، جمع «نسک»، یعنی اعمالی که انجام می‌شود.[4] اعمال حج که قربة‌ إلی‌ الله انجام می‌شود. اینجا حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، تقاضای قبولی اعمال و تسلیم حقیقی و اهل اسلام بودن خود و ذریه و تقاضای آموزش مناسک می‌کند. حال که کعبه بنا شده است، جایی است که باید اعمال انجام شود. ارائه مناسک حج در زمان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، انجام شد. دو بحث عبادی را همه انبیا داشتند: یکی نماز و دیگری حج؛ مانند دو اصل اعتقادی که همه انبیا تاکید داشتند: توحید و معاد.

خدایا راه پرستش و نیایش و طاعت ما را به ما ارائه کن و نشان بده و راهنمای ما باش.

2.6- 2،مراحل توبه

خواسته بعدی: «و تب علینا». در توبه؛ سه مرحله است: یکی اینکه خدا توانایی می‌دهد که انسان برگردد. توبه دوم از جانب عبد است که برگردد. سوم اینکه خدا توبه را بپذیرد. عبد، تائب است، ولی خدا توّاب است. توبه عبد، حداقل مقرون به دو توبه از جانب خداوند است. اگر خدا به من و شما توانایی و قدرت و اراده ندهد، نمی‌توانیم همه حرف‌ها را بشنویم. این هم بازگشت ما به حضرت حق است. هر توبه عبد، مقرون به دو توبه ربّ است. یک توبه اولیه که اراده می کند که عبد توبه کند. عبد که توبه کرد، اراده ثانویه خداوند به قبول توبه عبد است. «إنک أنت التواب الرحیم». «إن»: حرف تحقیق. کاف، برای خطاب است. «أنت»: برای تأکید است. به درستی و تحقیق، تو ای حضرت حق، پذیرنده هستی. بسیار توبه را قبول می کنی و رحمت داری. «رحیم»: صفت مشبهه است. صفت مشبهه، دلیل بر تداوم توبه است. رحیم، مانند شریف، صفت مشبهه است؛ یعنی شرافتش ادامه دارد. «رحیم»، یعنی رحمتش ادامه دارد. هست که هست.

2.7- 2،وجه تسمیه کعبه به کعبه در روایات

روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) است که از ایشان سؤال شد: «لم سمّیت الکعبة»؟ حضرت فرمودند: چون کعبه آن است که چند سطح دارد و مربع است. فرمودند: «لأنّها مربّعة»؛ چون چهار گوشه دارد. مربّع اگر جسم بشود، می‌شود مکعب. بعد از ایشان سؤال شد: «و لم صارت مربعة؟ قال: لأنها بحذاء البیت المعمور و هو مربع». درست است که این کعبه به حسب ظاهر پیش چشم من و شما است. نماز و ذبح و خوراک، باید رو به کعبه باشد، ولی به حذای بیت المعمور است که مربع است. سوال کردند: چرا بیت معمور مربع است؟ حضرت فرمودند: «لأنه بحذاء العرش و هو مربع». سؤال شد: «چرا عرش مربع است»؟ حضرت فرمودند: «لأن الکلمات التی بُنِیَ علیها الاسلام أربع». همان اسلامی که گفتند ما را مسلمان قرار بده، چهار رکن و کلمه دارد. «سبحان الله و الحمدلله و لا إله إلا الله و الله اکبر».[5] کعبه، شش سطحی و مکعب. اگر مکعب است، چون مربع است. چرا مربع است؟ چون کلمات اسلام و تسلیم، این چهار تا است.

2.8- 2،تسبیح مقام عصمت و تسبیح مقام ولایت

این اسماء و این ذکر شریف «سبحان‌الله» را را قدر بدانید. در این ذکر شریف، صحبت تسبیح است. تسبیح مقام عصمت و تسبیح مقام ولایت داریم. تسبیح عصمت، تسبیح حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است که بر هر تعقیبی مقدم است؛ 34 مرتبه، الله اکبر، 33 مرتبه، الحمدلله و 33 مرتبه، سبحان الله و یک بار لا اله الا الله. جامع این چهار کلمه شد. تسبیح حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، 30 مرتبه، سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر است. تسبیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم نماز که یا باید یک بار این ذکر را بگوییم، یا یک بار، حمد بخوانیم. برابری با یک سوره حمد می‌کند. تسبیحات، مربع است. کلمات، مربع است. کعبه اگر مکعب است، چون مربع است. چون کلمات الهی این چهار کلمه است.

2.9- 2،کعبه، نشانه حضرت حق

هر وقت رو به کعبه بودیم، بدانیم رو به خانه‌ای هستیم که تنها گِل نیست. گِل، نمادی است که دل، راه را گم نکند. نشان است. صاحب نشانه، حضرت حق است. نشانه، تسبیحات اربع است.

2.10- 2،سیره پیامبر (ص) در بوسیدن حجرالأسود و رکن یمانی

ارکان کعبه را که نام‌گذاری می‌کنند، از حجرالأسود شروع می‌شود. «نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، رکن حجر که برای تکبیر است و رکن یمانی که برای تهلیل است، را می‌بوسیدند».[6]

2.11- 2،معنای «الله أکبر» در روایات

الله اکبر من أن یوصف. بعد از شهادت حضرت امام حسین (علیه‌السلام)، امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) فرمودند: «لا شیء أکبر من الله».[7] وقتی در اذان شام که اذان ظاهری بود، قرار بود واکنش نشان دهند، اذان ظاهری را آوردند، تا اذان حقیقی را محو کنند می‌خواستند قهرمان توحید، یعنی امام حسین (علیه‌السلام) را به فراموشی بدهند. و امام صادق (علیه‌السلام) هم می‌فرمایند: «الله أکبر من أن یوصف».[8] «الله اکبر من أن یوصف»، یعنی در این جلسه حتی از وصفی هم، بالاتر است.

حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، حالات خوشی دارد و توحید را نهادینه کرد. آیاتش، شنیدنی و دیدنی است. ان‌شاءالله شنیدن، مقدمه دیدن باشد. «شنیدن کی بود مانند دیدن».

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo