< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1400/09/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره)/تفسیر آیه 123 /خصوصیات روز قیامت

 

تفسیر آیه 123

﴿وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾.[1]

1- خصوصیات روز قیامت

پس از حدود 70 آیه درباره بنی‌اسرائیل و خطاب آیه‌ی قبل، درباره یادآوری نعمت‌های الهی به آنان، خداوند در این آیه شریفه، بیان مراقبت و امر به پرهیز و تقوا را دارند. بعد از خصوصیات اقوام و هشدارها و بشارت‌هایی، خداوند امر به تقوا دارد.

1.1- یوم الفصل

گفتیم واژه «تقوا» از «وَقوَی» است،[2] از ماده «وقی»، یعنی خودنگه‌داشتن و پرواپیشگی. مواظبت و مراقبت کنید؛ روزی را مراقبت کنید که می‌آید. قیامت، ظرف ظهور حضرت حق‌تعالی است. روز هم برای آن است که خورشید در آن جلوه‌گری و ظهور دارد. ظرف ظهور حضرت حق‌تعالی، قیامت است. قیامت، خصوصیات مختلفی دارد؛ یکی از آنها ﴿يَوْمُ الْفَصْلِ﴾[3] است. همه موجودات از هم جدا می‌شوند. «یوم الفصل» است. قیامت، فردی است؛ گرچه جمعی است. حشر، جمعی است و برای همه موجودات است، ولی حشر و خصوصیات قیامت، برای افراد است. هر کس کنار سفره‌ی خویش است؛ گرچه خدایش هم خدایی می‌کند. با خصوصیاتی که برای قیامت است. قیامت، روز ظهور حق‌تعالی است. خدا که ظهور کند، هیچ موجودی، بقا ندارد. چیزی نیست، تا خصوصیت داشته باشد.

«یوم» و «یومئذ»، معمولا برای قیامت به کار می‌رود. روز اصطلاحی نیست. الآن آفتاب، بیرون آمده و روز، روشن شده است. «یوم» قیامت، یعنی تجلی حضرت باری‌تعالی؛ به عبارت بهتر روز در قیامت، روز اصطلاحی نیست.

روز قیامتی که روز حضرت حق است، از آن بپرهیزید. در این روز چند اتفاق می‌افتد:

 

1.2- روزی که هیچ کس به جای دیگری جزا نمی‌بیند

اول اینکه هیچ نفسی جای نفس دیگری جزا داده نمی‌شود. جزا استقلالی است. ﴿قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ﴾.[4] روزی که طولانی است و در برخی روایات و در آیات، هزار سال است.[5] در عین حالی که روز عجیبی است، این روز به این عظمت برای انسان مؤمن، به قدر انجام یک نماز واجب می‌گذرد. برای برخی مؤمنین پشت سر گذاشتن آن، همانند زمان یک نماز واجب است. می‌شود این استفاده را کرد که ظاهرا قیامت، روز تجلی نماز آدم است. یعنی مراقبت از واجبات خود، به خصوص نماز را داشته باشید. به قدر انجام نماز واجب است. ما در شبانه‌روز هر وقت نماز می‌خوانیم، وقت قیامت ما است. قد قامت الصلاة، یعنی «حان وقت الزیارة».[6] ما با وقت نماز، قیامت خود را ترسیم می‌کنیم. هرچه حضورمان در نمازمان بیشتر باشد، قیامت‌مان، راحت‌تر است.

«والذي نفس محمد بيده! إنه ليخف على المؤمن حتى يكون أخف عليه من صلاة مكتوبة يصليها في الدنيا».[7]

قسم به جان محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، قیامت مؤمن، سبک‌تر از نماز واجب است. مگر سنگین‌ترین نماز، چقدر طول می‌کشد؟

﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى﴾.[8] هر کس، مهمان سفره‌ی خویش است. خداوند، منّان و حنّان و ودود و غفور است، ولی باید انسان چیزی داشته باشد.

1.3- روزی که برای کسی گرو پذیرفته نمی‌شود

خصلت دوم اینکه عدلی برای او پذیرفته نمی‌شود. عدل، یعنی مثل[9] . جزا و فدیه و گرویی پذیرفته نمی‌شود. کیفیت عمل و کاری که متصل به خود آدم باشد، مفید است. در این دنیا آدم‌ها، گروگذاری می‌کنند؛ مثلا با پول و چیزهای دیگر، ودیعه‌هایی می‌گذارند. فردای قیامت، این گونه نیست.

روز قیامت بر کافرین، ﴿عَسِيرٌ﴾[10] و ﴿غَيْرُ يَسِيرٍ﴾[11] است؛ آسان نیست. حتی جوانان و کودکان را پیر می‌کند.[12] این‌قدر سخت است. خداوند هیچ گرویی نمی‌پذیرد. بزرگ‌ترین مقامات دنیوی - چه علمی و چه عملی و چه سیاسی و اقتصادی - در عالم آخرت، خودشان هستند و خودشان. اینجا مثلا بین استاد و شاگرد و فرزندان و پدران و دوستان چقدر ایثار است و گاهی خود را به جای یکدیگر به کشتن می‌دهند. شهدا جان خود را می‌دهند. ﴿عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾؛[13] شهید و عالم و این امامی که این مقام را دارد، هیچ چیزی از او پذیرفته نمی‌شود.

1.4- روزی که از کسی شفاعت پذیرفته نمی‌شود

سوم اینکه شفاعت و هیچ همراهی‌ هم از او پذیرفته نمی‌شود. «شفیع»، یعنی همراه. در قیامت انسان به جایی می‌رود که سؤال از او می‌شود و نمی‌تواند وکیل ببرد.

1.5- روزی که افراد در آن کمک و یاری نمی‌شوند

چهارم و آخر اینکه کمک هم نمی‌شوند. ﴿فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ﴾.[14] نسب و فامیل برای دنیا است. تعلقات و اضافات، هیچ یک از اینها نیست.

1.6- روز قطع‌شدن نسبت‌ها و عواطف، غیر از نسبت با خداوند

نکته مهمی که آیه‌ی «فلا أنساب بینهم» دارد، این است که بین قیامتی‌ها، نسبتی نیست؛ ولی منافات ندارد همه نسبت‌ها، یکی شود. وحدت نسبت هست؛ نسبت انسان به خدا. اگر در یک اضافه لازم باشد بکوشیم، اضافه‌ی اشراقیه‌ بین ما و خدا است. حسب و نسب، در روز قیامت، قطع می‌شود، ولی حسب الهی روز قیامت، تقویت می‌شود. آیا بین آنها و خدا هم، نسبتی نیست؟ بله این نسبت بین خدا و بندگان هست. روز قیامت، روزی است که فردا است که انسان، فرد وارد می‌شود.

در الهی‌نامه گفتیم: «الهی، تا کنون گمان می‌کردم گذشته‌ها گذشت، ولی اکنون می‌فهمم نگذشت؛ با یوم الجمع چه کنیم»؟

آن روز مال و بنون، فایده ندارد. ﴿إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾.[15] قلب سلیم، قلبی است که خود را از دیگران منقطع کرده و به خدا متصل کرده است.[16] قیامت، روز ظهور نسبت الهی است. بکوشیم این نسبت را تقویت کنیم. در آخرت، عاطفه نیست. عاطفه به نسبت است که نسبت، قطع می‌شود. تمام مهربانی‌های ما به آشنایی و نسبت‌ها است؛ حداقل نسبت انسانیت. قیامت، روز حقیقت و انقطاع نسبت است.

آنجا حمیم از حمیم نمی‌پرسد.[17] روز حرف است، ولی باذن الله سخن گفته می‌شود.[18]

معادل و فدیه و شفاعت و نصرت دیگران نیست. «و لا هم ینصرون». اگر کسی در دنیا در مشقتی باشد، خیلی‌ها به دادش می‌رسند، ولی در قیامت، چنین نیست. در قیامت، تنها شفاعت، یک چیز است و یکی و آن أرحم الراحمین است. در روایت فرمودند: «إرحم تُرحم».[19] اگر سفره مهربانی‌مان را در دنیا پهن کردیم و مانند حضرت حق با مهر بودیم، با مهر محشور می‌شویم. تنها چیزی که پذبرفته است، مهربانی است. مهربان به خودمان و همه موجودات باشیم. اولین مهربانی، آن است که برای فردای قیامت، برنامهی سجود و تهجد داشته باشیم.

2- بعضی از آیات مربوط به شفاعت

﴿فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ﴾.[20]

کیست که شفاعت کند آن روز. شفاعت به اذن الهی است هر که را اراده کند شفاعت می کند. نفی شفاعت به طور کلی و اثبات آن، به اذن الهی است. این آیات بیان این آیه شریفه است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾؛[21]

﴿يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا﴾؛[22]

﴿لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا﴾؛[23]

﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾؛[24]

﴿وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَى﴾.[25]

به قول امروزی‌ها، برخی با ضابطه زندگی می‌کنند و برخی با رابطه. قیامت، قانون حاکمیت باری‌تعالی است و روز ضابطه است، نه رابطه. در برخی روایات داریم که در قیامت، عدلی پذیرفته نیست، منظور از عدل، امور واجب و مستحب است؛ صَرف، نافله و عَدل، فریضه است.[26] باید قبلا در دنیا آورده باشند. آن روز، روز تجلی دیگر و حالات دیگری است.

3- ارتباط با قرآن و اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، عامل نجات در قیامت

ان‌شاءالله دست‌مان آن روز پر باشد. اگر با رسالت و امامت و با این قرآن باشیم، دست‌مان پر است. حداقل امروز در همین آیه، تأمل کنیم. خدایا آیه 123 سوره بقره را خواندیم و فهمیدیم و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم. فرض کنیم الآن در قیامت هستیم. قیامت صغری، مانند کبری است. ما هستیم و قیامت‌مان. برای خود برنامه‌ریزی کنیم. خدایا به برکت نسبتی که با تو داریم، نسبت ما در قیامت، قطع نشود. ان‌شاءالله آن روز وقتی بگویند چه آوردی؟ بگوییم ما مهر شما را آوردیم. «هل الدین إلا الحب». ما محبت می‌فهمیم و دیگر هیچ. کسی که محبت ببرد، خداآزاری و ولی‌ّآزاری و دوست‌آزاری و همسایه‌آزاری و همسرآزاری ندارد و حب و محبت دارد. باید این سفره برای ما پهن شود، تا دست‌مان خالی نشود. امیدواریم کمک‌مان کنند. کسانی که حاکم قیامت هستند، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و اولیای الهی دست‌مان را بگیرند. دست‌مان را بگیرند و ما هم دست دیگران را بگیریم.

در الهی‌نامه گفتیم: «الهی، هادی کودک است و کودک، بهانه‌گیر؛ هرچه گویی: لن ترانی، بگوید: أرنی».

کودک بزرگ‌نما هستیم. اگر خواستیم لجاجت کنیم، در معارف و در شفاعت، لجاجت کنیم.

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo