< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1400/08/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره (آیه 105) /انواع رحمت و تفاوت آن و راه های کنترل حسادت

﴿مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾[1]

1- مراد از یودّ

ماده اصلی یودّ، ودّ است. ودّ دوستی است؛ ولی نه هر دوستی. مودت برای دوستی‌هایی است که علاوه بر محبت برای دوستی هزینه کند. محبتی که هم آرزوی سلامتی فرد را دارد و هم سعادت او را. مودّت و محبت یکی بر دیگری اطلاق می‌شود. اذا اجتمعا افترقا و اذا افترقا اجتمعا. اگر جدا باشند شاید یکی به دیگری اطلاق شود ولی اگر با هم بیایند هر یک معنای خودش را دارد.

راغب می نویسد: « الودّ: محبّة الشيء، وتمنّي كونه، ويستعمل في كلّ واحد من المعنيين على أن التّمنّي يتضمّن معنى الودّ، لأنّ التّمنّي هو تشهّي حصول ما تَوَدُّهُ».[2]

2- مراد از اهل کتاب

کسانی که کافر شدند از اهل کتاب و مشرکین را می‌فرمایند. این اهل کتاب یعنی یهود چون سخن درباره آنها بود که از کلمات مشابه استفاده می‌کردند. این خصلت درباره حسادت آنها است. که نمی‌خواهند رحمت و خیر بر مؤمنین و مؤمنات نازل شود. این قدر نژادپرست بودند که می‌گفتند نبوت و رسالت باید میان یهود باشد؛ به خصوص آخرین پیامبر. اینها منتظر بودند و از جاهای دیگر به مدینه و یثرب مهاجرت کردند. چون در کتاب‌های آنها بود که ایشان مکی و مدنی است.

3- تفاوت رقابت و حسادت

رقابت در جایی است که می‌گوید ما هم پیشرفت کنیم او هم همین‌طور؛ ما هم قبول شویم او هم هم چنین؛ ولی حسادت یعنی بگوید او زمین بخورد ما جلو بیفتیم. دو دونده اگر یکی برای دیگری مانعی بگذارد که زمین بخورد، حسادت است؛ ولی اگر کنار هم دویدند رقابت است.

حسادت اینها این بود که خیری از جانب پروردگارشان بر اینها نازل شود. بر نبوت و رسالت خیر اطلاق شده است. خیر ببینید یعنی با رسالت و با نبوت باشید.

4- انواع رحمت

و الله یختص برحمته من یشاء؛ رحمت خداوند به هر کس که بخواهد اختصاص می یابد. خدا هر ویژگی به هر کس بخواهد می‌دهد. متعلق یختص برحمته است. ما دو رحمت داریم: رحمت رحمانیه و رحمت رحیمیه. نبی و رسول صلی الله علیه و آله صاحب هر دو رحمت هستند.

5- تفاوت رحمت رحمانیه و رحیمیه

گرچه رحمت رحمانیه عام است و بر غضب تقدم دارد ولی منافات با عمومیت رحمت رحیمیه به مؤمنین و مؤمنات ندارد. رحمت رحیمیه همیشه با خصوصیت و خاصیت سر و کار دارد. استعداد اشخاص موضوعیت دارد.

قرآن معجزه جاودان است. برخی از این نعمت استفاده می کنند و برخی فقط می‌دانند قرآن هست. ضلالت یک قسم بیشتر ندارد ولی هدایت مقابل آن دو قسم دارد. گاهی نقیض هدایت ضلالت است یعنی گمشده راه است. گاهی مقابلش غوایت است که ابتدا رفت ولی بعد راه را گم کرد. در فلسفه می‌گویند امکان استعدادی به دو چیز استعداد را از دست می‌دهد یکی اینکه به نتیجه برسد و فعلیت یاید یا اینکه به خاطر مانعی به مقصد نرسد.

برحمته یعنی رحمة الله که عام است. هر کسر را بخواهد اختصاص می‌دهد.

6- مشیت انسان فرع بر مشیت خداوند است

مشیت الله فرع بر مشیت الانسان است. شاء الله بعد از شاء الانسان است. تا ما حرکت نکنیم از خدا برکت نیست.

الهی در قسمت ‌آباد وجود، از این بیشتر قسمت ما نبود. این قسمت آباد را می‌شود با قسمت مقدری که داریم طور دیگری قرار دهیم. یا ابالقاسم مددی. او پدر قسمت است. هر چیزی را که می‌خواهد تقسیم کند، بین اولاد به تساوی تقسیم می‌کند. ولی بچه گاهی نا قسمتی می‌کند. هر نقصی هست از جانب ما است. هر کسی به استعداد وجودی خودش ظرف و مظروفی دارد. امام علی علیه السلام در حکمت 205 می فرماید: «کُلُّ وِعَاءٍ یَضِیقُ بِمَا جُعِلَ فِیهِ إِلاَّ وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ؛[3] هر ظرفی چیزی در آن نهاده شود پر می‌شود مگر ظرف علم که افزون می‌شود». تنها یک ظرف است که چنین نیست. ظرف برای مادیات است و وعاء برای مجردات است. علم مجرد است. ظرف علم پر شدنی نیست چون خیر است و خیر هیچ گاه کم نمی‌آورد.

و الله ذو الفضل العظیم؛ می‌توانست بفرماید و هو ذو الفضل العظیم. عظمت فضل الهی به عظمت انسان است. ظرافت‌های اخلاقی ایشان این قدر باز است که تفضل می‌آورد. یا دائم الفضل علی البریة ذو الفضل درست می‌کند و سفره وجودی انسان را برای خودش باز می‌شود.

7- فضل چیست؟

امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «من آثر علی نفسه استحق اسم الفضیلة».[4]

هر کس دیگری را بر خود مقدم کند در تفضل است. کسی که جان‌فشانی می‌کند که چیزی را بخواند، تا ایثار نکند به فضیلت نمی‌رسد. بالاترین مراحل اخلاقی ایثار است به تعبیر امیر المؤمنین علیه السلام: الایثار اعلی المکارم.[5] تمام دارایی و وقت خود را می‌دهد تا دیگری بماند.

8- راه‌های کنترل حسد

چه چیزی حسود را به حسد وادار می‌کند؟ نشر نعمت برای دیگران. همانی که باعث مریض شدن فرد حسود است، همان باعث درمانش است. راه درمان این است که از امور مورد حسادت اطلاع نداشته باشند. وقتی یهود رسالت نبی معظم صلی الله علیه و آله را دیدند گفتند کاش ایشان نمی‌آمد.

جلوگیری از نشر نعمت داشته باشیم. حسود باید ایثار داشته باشد. مشاوران باید عوامل از خودگذشتگی را برایش فراهم کنند.

9- کفر در آیه عملی است

این کفر در آیه اعتقادی است یا عملی؟ به نظر ما کفر عملی است؛ گرچه به کفر اعتقادی هم می‌کشاند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo