< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

99/05/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: مسائل مستحدثه/مسائل کرونا /نذر منافی با مراقبت بهداشتی

 

1- حدیث اخلاقی

حدیث اخلاقی و سیر و سلوکی امروز حدیثی است که از بسیاری از امامان نقل شده است. در بحار و تحف العقول از امام باقر و امام صادق علیه السلام آمده است.

1.1- تغافل یک سوم پیمانه زندگی

خیلی حدیث عجیبی است که حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

«صلاح حال التعايش والتعاشر ملء مكيال ثلثاه فطنة وثلثه تغافل».[1]

در تعبیر امام باقر علیه السلام در بحار عبارت حدیث این است:

«صلاح شأن الناس التعايش والتعاشر ملء مكيال: ثلثاه فطن، وثلث تغافل».[2]

تعایش زندگی با آسایش و آرامش است و تعاشر همزیستی و معاشرت است.

صلاح آرامش و آسایش و معاشرت انسان سه قسمت دارد که دو قسمت آن زرنگی و تدبیر است و یک سوم آن تغافل و بی‌اعتنایی و نا دیده گرفتن برخی امور است.

حضرت فرمودند اگر قرار باشد زندگی انسان‌ها به نتیجه برسد پیمانه‌ای دارد که پر شدن دو سوم آن با نقشه و مطالعه است. بی‌تدبیری مساوی با شکست است. دو سوم این پیمانه زندگانی با آسایش و آرامش و بدون اضطراب و همزیستی، دو سوم دقت و یک سوم بی‌اعتنایی است.

1.2- تغافل نشانه عقل و کرم

امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند:

«ان العاقل نصفه احتمال و نصفه تغافل».[3]

عاقل نصف عقلش بردباری و نصف آن نادیده گرفتن امور است.

حضرت امیر علیه السلام در سخن دیگری فرمودند:

«اشرف اخلاق الکریم کثرة تغافله عما یعلم».[4]

امروز کارشناسان می‌گویند از اموری که بچه‌ها را تربیت می‌کند چشم‌پوشی کردن و نادیده گرفتن برخی امور است. نشانه بزرگواری اوست. این را باید روان‌شناسان بگویند.

یکی از راه‌های برون‌رفت از ابتلائات و عبور از سختی‌ها و بیماری منحوس کرونا این است که با دقت و برنامه پیش برویم. جهت دیگرش این است که خیلی از امور نادیده گرفته شود.

نباید عده‌ای از جامعه و خانواده به هم گیر بدهند. این خلاف تغافل است. پیگیری آری گیر دادن هرگز. برنامه‌ریزی و دقت و هشیاری آری ولی سهل‌انگاری هرگز. آسیب‌ها بیشتر از مخالفت این حدیث است.

2- خلاصه مباحث گذشته

در بیماری کرونا رسیدیم به بحث تزاحم احکام و حقوق. به این نتیجه رسیدیم که در تزاحم حق الله و حق الناس حق الناس مقدم است. چرا که دو تضییع است هم حق الله و هم حق الناس. اطاعت امر الهی در رعایت حق دیگری را نکرده است. مدیون دیگران هم شده است. در فاصله‌گذاری اجتماعی بیمار و سالم باید دقت کنند حق الناس نشوند. حق اللهی است که حرمت دارد به ترک امر الهی و حق الناس است که ضمانت و دین پیش می‌آید. تا دین را ادا نکند حضرت حق راضی نمی‌شود.

از مباحث مربوط به کرونا که دقت خاصی دارد و باید تحلیل شود عزاداری در آستانه محرم حضرت امام حسین علیه السلام ست.

دو نظر است یکی حفظ شعائر و دیگری تعظیم شعائر. اولی واجب و دومی مستحب است. گاهی حفظ شعائر به اصل نظام اسلامی بر می‌گردد و جزو اوجب واجبات.

به این نتیجه رسیدیم که برای محرم باید تدبیر کرد. اجرای شعائر و حفظ مسائل بهداشتی با هم صورت گیرد.

3- حکم عمل به نذر در ایام کرونا

یکی از مباحث نذر است. اگر روزی نذری انجام شد، ادای نذر واجب است. اگر این نذر با پروتکل‌های بهداشتی یا مراقبت‌های ویژه و بیماری کرونا تزاحم داشت، باید نذر را ادا کرد یا مسائل بهداشتی را رعایت کرد؟

تعریف نذر

نذر در لغت به معنای این است که انسانا خودش را ملزم بر امری کند که قبل از آن الزامی بر انجام آن نداشته باشد. تعهد به انجام کاری. همان طور که انذار هم اصلش نذر است. خوف و پرهیز در آن است. کاری که بر خود لازم کرده از دست ندهد.[5]

3.1- تاریخچه نذر

در تمام اقوام بوده.یهود و نصرانی‌ها و همه امت‌ها. پیشینه انسانی و بشری دارد نه فقط اسلامی. از روزی که بشر آفریده شد و الزاماتی برای خود در نظر گرفت نذر تحقق یافت.[6]

3.2- مشروعیت نذر

مشروعیتش در آیات و روایات مختلف آمده است.

3.2.1- استدلال به آیات

آیه‌ای که می‌توان در نذر گرفت.

نذر مادر حضرت مریم علیها سلام:

﴿إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَکَ ما في‌ بَطْني‌ مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّکَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ﴾[7]

آیات مختلفی داریم که ملاحظه بفرمایید.

حدود 15 تا 16 آیه برای نذر در قرآن هست. با واسطه یا بی‌واسطه می‌توانیم استدلال کنیم.

﴿وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾[8]

﴿يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا﴾[9]

﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا﴾[10]

فریقین اتفاق نظر دارند که این آیات راجع به نذری است که حضرت زهرا سلام الله علیها انجام دادند.[11]

﴿وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ ۗ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ﴾[12]

3.2.2- ادله دیگر

روایات زیادی در این باره هست.

مرحوم شیخ حر عاملی در نذر وسائل کتاب عهد و یمین روایات متعددی هست.[13]

اجماع هم اگر حجت باشد هست.

هیچ شکی نیست که نذر مشروعیت دینی اسلامی و قرآنی دارد و حتی در ادیان دیگر.

3.3- دیدگاه فقها درباره نذر

فقها در نذر نظریات مختلفی را بیان کرده‌اند.

3.3.1- نظر حضرت امام

ما اول سراغ تحریر می‌رویم:

القول في النذر مسألة 1 - النذر هو الالتزام بعمل لله تعالى على نحو مخصوص، ولا ينعقد بمجرد النية، بل لا بد من الصيغة، وهي ما كان مفادها جعل فعل أو ترك على ذمته لله تعالى، بأن يقول: لله علي أن أصوم أو أن أترك شرب الخمر مثلا، وهل يعتبر في الصيغة قول: " لله " بالخصوص أو يجزي غير هذه اللفظة من أسماء المختصة كما تقدم في اليمين؟ الظاهر هو الثاني، ولا يبعد انعقاده بما يرادف القول المزبور من كل لغة خصوصا لمن لا يحسن العربية، ولو اقتصر على قوله: " علي كذا " لم ينعقد وإن نوى في ضميره معنى " لله " ولو قال: " نذرت لله أن أصوم " مثلا أو " لله علي نذر صوم يوم " مثلا لم ينعقد على إشكال، فلا يترك الاحتياط.[14]

نذر التزام به عملی است برای خدا به نحو مخصوص. به صرف نیت حاصل نمی‌شود و باید حتما صیغه داشته باشد. اینکه صیغه مخصوص دارد یا خیر ایشان می‌گویند عربیت شرط نیست با هر لغتی.

3.3.2- نظر علامه حلی

علامه حلی در شرایع می‌فرمایند:

و أما الصيغة فهي إما بر أو زجر أو تبر 1) فالبر قد يكون شكرا للنعمة كقوله إن أعطيت مالا أو ولدا أو قدم المسافر فلله علي كذا و قد يكون دفعا لبلية كقوله إن برئ المريض أو تخطأني المكروه فلله علي كذا.2) و الزجر أن يقول إن فعلت كذا فلله علي كذا أو إن لم أفعل كذا فلله علي كذا.

3) و التبرع أن يقول لله علي كذا.[15]

متعلقات صیغه نذر بری (شکری و دفع بلیه) و زجری و تبرعی است.

3.3.3- نظر فاضل مقداد

فاضل مقداد در کنز العرفان که آیات الاحکام را تفسیر می‌کند و فقه بر اساس قرآن است

النذر قد يكون مطلقا كقوله « لله عليّ أن أفعل كذا من الطاعات » وقد يكون مشروطا بحصول أمر واجب أو مندوب أو مباح أو انزجار عن محرّم أو مكروه فيقول : إن كان كذا فعليّ كذا من الطاعة الواجبة أو المندوبة.[16]

نذر گاهی واجب گاهی مستحب گاهی مباح و گاهی انزجار از حرام یا مکروه است.

می‌تواند متعلق نذر احکام خمسه باشد. نذر کند کار مکروهی را انجام ندهد یا مستحبی را انجام دهد.

3.3.4- نظر مرحوم سید مرتضی

به نظر آقای بروجردی اگر حرفی از مانند سید مرتضی ثابت شود، مانند اصول متلقات از معصومین علیهم السلام است.

اگر واجب را با خصوصیات نذر کند اشکال ندارد ولی اصل واجب نذر بردار نیست.

وذهب المرتضى إلى بطلان النذر المطلق طاعة كان أو معصية، وادعى عليه الاجماع، وقال: إن العرب لا تعرف من النذر إلا ما كان معلقا كما قاله تغلب والكتاب والسنة وردا بلسانهم والنقل على خلاف الاصل.[17]

طریحی در مجمع این کلام را می‌آورد که به نظر سید مرتضی ما نذر مطلق نداریم باید حتما مشروط باشد.

3.4- دیدگاه استاد عباسی خراسانی درباره نذر مطلق

با کمال معذرت از مرحوم سید که ادعای اجماع کرده‌اند ما آن را دلیل مستقل نمی‌دانیم و این اجماع هم بر فرض حجیت اینجا قابل استناد نیست چرا که کاشف از قول معصوم علیه السلام نیست.

آیه 35 آل عمران مطلق است و مشروط و مطلق را می‌گیرد. دلیل خاصی بر خروج نداریم. اینکه عرب‌ها نذر مطلق ندارند فیه تأمل.

در صحیح بخاری از رسول مکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است:

«مَنْ نَذَرَ أَنْ يُطِيعَ اللَّهَ فَلْيُطِعْهُ، وَمَنْ نَذَرَ أَنْ يَعْصِيَهُ فَلاَ يَعْصِهِ».[18]

اگر کسی نذر کند که اطاعت خداوند را کند باید این کار را انجام دهد.

برخی برای عدم انعقاد نذر مطلق به صحیحه منصور بن حازم استناد کرده‌اند.

أبو علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان، عن منصور بن حازم، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: «إذا قال الرجل: علي المشي إلى بيت الله وهو محرم بحجة أو علي هدي كذا وكذا فليس بشئ حتى يقول: لله علي المشي إلى بيته. أو يقول: لله علي أن أحرم بحجة. أو يقول: لله علي هدي كذا وكذا إن لم أفعل كذا وكذا».[19]

با توجه به این روایت داریم که اگر مردی نذر کرد پیاده به بیت الله برود، در صورتی که درست صیغه نذر را بخواند و مشروط بیاورد نه مطلق، باید برود.

این روایت دلیل بر نفی اطلاق در نذر نیست بلکه بیان شقی از شقوق نذر است. اثبات شیء نفی ما عدا نمی‌کند.

در سیره معصومین علیهم السلام نذر مطلق داشته‌اند.

علامه امینی 34 نفر از علمای اهل سنت نام می‌برد که در سوره انسان گفته‌اند این نذر واقع شده‌ است.[20]

از همه استفاده می‌شود نذر مشروعیت دارد و هم مطلق است و مقید هم دارد.

نذرها باید نسبت به متعلقش صحت داشته باشد.

اگر کسی نذر کند واجبی را انجام ندهد یا حرامی را ترک کند نذر محقق نمی‌شود چرا که تکلیف ثانوی است و نباید با تکلیف اولی منافات داشته باشد. قید و قیود یا تأکید اشکالی ندارد.

ما از نذر می‌توانیم قاعده استفاده کنیم: لزوم الوفاء بالمنذور.

4- طرح بحث جلسه بعدی

حال آیا می‌توانیم بگوییم نذر مانند قاعده لا ضرر یا اضطرار یا حرج برخی از عناوین اولیه را کنسل می‌کند یا بی‌تأثیر می‌کند؟

پزشک‌ها موضوع را مشخص کرده‌اند که کرونا فراگیر است و باید مراقبت شود. فقها هم وجوب مراقبت و حرمت ترک آن را بیان کرده و حکم وضعی ضمان را تایید کرده‌اند.

اگر کسی نذر کرد وارد اجتماعی شود و با وجوب مراقبت‌ها منافات دارد، آیا نذر می‌آید وجوب مراقبت را بر می‌دارد؟ آیا باید وفای به نذر کند و در اجتماعات وارد شود ولو خود یا دیگران مبتلا شوند؟

برخی روایات وسایل را ملاحظه بفرمایید.

در تزاحم نذر با تزاحم برخی واجبات، اگر قابل جمع باشد بهتر است و اگر تزاحمی داشت و جمع ممکن نبود، باید ببینیم وجوب اولی است یا ثانوی؟ فعلا به این نتیجه رسیدیمم که نذر مطلق و مشروط هر دو مشروعیت دارد.

 


[1] تحف العقول، ابن شعبة الحراني، ج1، ص359.. تعايش القوم: عاشوا مجتمعين على الفة ومودة. وتعاشر القوم: تخالطوا وتصاحبوا

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo