< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت (قسمت بین شرکا با قرعه) /کلام فقها در مورد لزوم یا عدم لزوم رضایت بعد از قرعه

 

1- بحث اخلاقی (اخلاص)

1.1- لزوم رسیدن از ظاهر دنیا به باطن آن

ماه شعبان است. ماه شعبان، مقدمه‌ی ماه مبارک رمضان است. کشیک نفس‌کشیدن و مراقبت را فراموش نکنیم. اعمالمان را طوری مراقبت کنیم که بردنی باشد. دنیا تمام‌شدنی است. دنیا ظاهر است و خاصیتش، افول و نابودی است. باطن است که باقی می‌ماند. ﴿هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ﴾.[1] وقتی اوّلیّت و آخری‌ات و ظاهری‌ات و باطنی‌ات با هم باشد، به باطن که برسد، باقی است.

1.2- اخلاص، مقدمه‌ی جوشش حکمت در قلب انسان

امام رضا (علیه‌السلام) از امام باقر (علیه‌السلام) به نقل از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله)، خصوصیت بقای کار را بیان می‌کنند. چه کاری برای انسان مفید است؟ «ما أَخلَصَ عَبدٌ للهِ عزّ و جلّ أربعین صباحاً إلّا جَرَت یَنابیعُ الحِکمَةِ مِن قَلبِهِ عَلَی لِسانِهِ».[2] اگر چهل روز مراقبت داشتیم، می‌توانیم به نقاط حِکَمی برسیم. این کار در یک صورت میسر است که علم ما به عمل ما منتهی بشود و عمل ما به خلوص و اخلاص ما منتهی بشود. اگر کاری به اخلاص رسید، ماندنی است. کاری که به اخلاص رسید، جز خدا چیز دیگری در نظرش نیست. معیار مهمی است که اگر انسان برای رضایت مخلوق کاری را انجام دهد، ولو در غضب خالق، بدترین کارها است.

1.3- منظور از اخلاص در روایات

امام صادق (علیه‌السلام): «الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِي لَا تُرِيدُ أَنْ يَحْمَدَكَ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»؛[3] کار بااخلاص آن است که انسان درباره‌ی آن اراده نمی‌کند، جز خدا از او تشکر کند. اگر شکرگزاری از کار را به دست حضرت حق سپرد، یعنی توجه تام به باری‌تعالی داشت، خالصانه است، ولی اگر دنبال تعریف و تمجید مخلوق بود، خالصانه نیست. توجهش این باشد که خدا تشکر کند، نه غیر او. ﴿لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ﴾.[4] نعمت سلامت و نعمت امنیت در ایران، همه جای شکر دارد. برای باطن دنیایمان برنامه‌ریزی کنیم. ظاهر که گذراست. ان‌شاءالله آنچه رضا و اراده‌ی باری‌تعالی در آن است، واقع شود. توجه تام به این است که انسان برنامه‌ریزی کند. هر کسی عوامل عدم توجهش متفاوت است. هرچه انسان قوی‌تر باشد، تعلقاتش قوی‌تر است. قایق را باید با یک چیزی بست و کشتی را با یک لنگر قوی‌تر. نهنگ، دریا طلب است و ماهی، برکه طلب. اگر قدرت علمی و عملی بیشتر شود، مراقبت او بیشتر است. آسیب‌ها را بزداییم. اگر آسیب‌ها را کم کنیم، توجه حاصل می‌شود و گاهی به توجهش، توجه ندارد.

1.4- خاطره شهید مطهری (رحمه‌الله) در موردتوجه در نماز

استادمان مرحوم علامه مطهری (رحمه‌الله) می‌فرمودند: «به مرحوم شیرازی - که مسائل نهج‌البلاغه خدمتشان بودم - گفتم: در نماز توجه دارم چه می‌گویم. فرمودند: به توجهتان، توجه نکنید». «إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ اَلاِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ»[5] که در مناجات شعبانیه است، همین مرحله‌ی توجه تام است. نیاز به تمرین دارد. ایمان با عمل صالح، به همین جهت همراه است.

2- خلاصه جلسه گذشته

در مباحث مشارکت و تعیین سهام و قسمت در مسأله‌ی قرعه بودیم. مشروعیت قرعه و ادله‌ی آن را بیان کردیم. رسیدیم به اینکه آیا رضایت بعد از قرعه‌کشی لازم هست، یا خیر؟ روایات مختلفی را محضرتان تقدیم کردیم. در بین فقها بحث شده است که بعد از قرعه، نیاز به رضایت داریم، یا خیر؟

3- کلام فقها در مورد لزوم یا عدم لزوم رضایت بعد از قرعه

3.1- کلام امام (رحمه‌الله)

مسأله‌ی 15:

«الأقوی أنّه تتمّ القسمة بإیقاع القرعة کما تقدّم و لا یحتاج إلی تراض آخر بعدها فضلا عن إنشائه و إن کان أحوط فی قسمة الرد».[6]

به نظر امام با صِرف قرعه، قسمت محقق می‌شود؛ و لو بدون رضایت.

گرچه در تقسیم ردّ که مابه‌التفاوت را می‌دهیم، رضایت شرط است؛ چون برخی معتقدند این، یک معامله‌ی جدید است.

احتیاط ایشان، احتیاط واجب است.

3.2- کلام صاحب‌جواهر (رحمه‌الله)

«فالمشهور على ما قيل الاحتياج إلى رضى بعد القرعة، خصوصا في قسمة الرد لاشتمالها على المعاوضة المتوقفة على ما يدل على الرضا بذلک».[7]

مشهور رضایت بعد از قرعه است؛ به خصوص در قسمت ردّ.

3.3- کلام صاحب مفتاح‌الکرامة (رحمه‌الله)

مفتاح الکرامة ج 10 ص 186

«(قوله قدس‌اللّٰه‌تعالی‌روحه: یقف اللزوم علی الرضا بعد القرعة)
کما فی المبسوط و التحریر و غایة المرام و اشترطه فی الإیضاح و الدروس مع اشتمالها علی الرد و استحسنه فی المسالک و ظاهر الإرشاد و المجمع عدم الاشتراط کما هو ظاهر المصنف هنا».[8]

(مراد از مصنف، صاحب شرایع است).

سهام هر یک را مشخص کردیم، متوقف بر قرعه است. لزوم، یعنی قابل‌فسخ نیست.

3.4- کلام علامه حلی (رحمه‌الله)

«يشترط في قسمة الرضا، التراضي بعد القرعة، و لا بدّ فيه من اللفظ، نحو «رضيت» و ما أدّى معناه، و لا يكفي السكوت، أمّا قسمة الإجبار فلا يشترط فيها الرضا بعد القرعة، لأنّ قرعة قاسم الحاكم بمنزلة حكمه».[9]

مرحوم علامه (رحمه‌الله) در تحریر، فرق بین قسمت اجبار و غیر آن گذاشتند. رضایت معاطاتی و فعلی هم کافی نیست؛ بلکه باید صیغه‌ی «رَضیتُ» و مانند آن باشد. اما سکوت، کافی نیست. قرعه‌ی حاکم به منزله‌ی حکم اوست.

4- جمع‌بندی اقوال فقها در مورد رضایت بعد از قرعه

یک. عدم نیاز به رضایت

دو. نیاز به رضایت

سه. نیاز به رضایت قولی

5- نظر استاد در این مسئله

با کمال معذرت وقتی قرعه را دلیل شرعی دانستیم، خود قرعه، نوعی رضایت است. نوعی تن‌دادن به نحوه‌ی مشخص‌کردن سهام است. قرعه، روشی برای جلب رضایت است؛ چه قرعه‌ی ابتدایی باشد و چه مسبوق به اختلاف باشد؛ به‌خصوص وقتی مسبوق به نزاع است. رافعیت نزاع به وسیله‌ی قرعه، دلیل بر این است که قرعه، بیان رضایت است. خود قرعه، دلیل حقوقی برای احقاق حق است. قرعه، وسیله‌ی تثبیت حقوق است. گاهی سالبه به انتفای موضوع می‌شود؛ بله اگر در قرعه‌ای رضایت هم بیاید، بهتر است؛ نه اینکه لازم باشد و احتیاط در گرفتن رضایت است؛ به‌خصوص رضایت قولی. با قرعه، علم خداوند به سهام برای صاحب سهام مشخص می‌شود. این خودش، رضایت آور است. قرعه، یک سیره‌ی عقلایی است. اینکه قرعه را چه کسی انجام دهد، مواردش مختلف است. در برخی موارد، آن‌قدر مهم است که حاکم یا نایب امام باید انجام دهد. باید واگذار به عرف کرد. در اینکه شاهد در قرعه لازم است، یا خیر، اختلاف‌نظر است. برخی گفتند در خفا باشد. ما معتقدیم باید جلب رضایت طرفین شود و خود قرعه، وسیله‌ی آن است و اگر رضایت طرفین باشد، اولی است و نه ضروری. در قسمت رد و اجبار، فرقی بین قرعه نیست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo