< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت (قسمت بین شرکا) /تأملات استاد بر نظر صاحب‌جواهر (ره) در قسمت تعدیل

 

1- بحث اخلاقی (فضیلت ماه رجب)

1.1- ماه رجب، ماه ریزش رحمت الهی

نبی معظم (صلی‌الله علیه و آله):

«رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ يَصُبُّ اللَّهُ فِيهِ الرَّحْمَةَ عَلَى عِبَادِهِ».[1]

رجب، شهر الله است؛ همانند اینکه ماه رمضان هم شهر الله است. اضافه‌ی اِشراقیه و اِشرابیه است. از مضاف الیه، کسب فیض کرده است. شهر اللّهی است که اصبّ است. رحمت و برکتش بر عباد الرحمن، ریزان و فراوان است. «اَصَبّ»، این باران، قطره‌قطره و مداوم است که تخریب ندارد، ولی آبادی دارد و برای دشت و صحرا مفید است. وصف رجب بعد از شهر الله، اَصَبّ است. برکت فراوان و رحمت ریزان دارد. «یصب الله الرحمة علی عباده»؛ خداوند، رحمتش را بر بندگانش فرومی‌ریزد. در برخی از روایات، رجب را حلقه‌ی وصل بین عباد و حضرت حق قرار داده‌اند. این می‌طلبد که انسان برایش برنامه‌ریزی کند. اولین ماهی که اولیای الهی برایش برنامه دارند، ماه رجب است.

1.2- خصوصیات امام باقر (علیه‌السلام)

آغازش، ولادت امام باقر (علیه‌السلام) است؛ تنها امامی که مورد سلام آقا رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله)، توسط جابر بن عبدالله انصاری قرار گرفتند. با وصفی که نامشان، نام رسول‌الله است و با فرزندی که نامش، نام حضرت و کنیه‌اش، کنیه‌ی پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) است؛ یعنی امام‌زمان (علیه‌السلام). آغاز ماه رجب و ولادت امام باقر (علیه‌السلام)، یعنی ولایتش مستمر است. روز ولادت پدر کسی است که خاتم الاولیاء است؛ یعنی امام عصر (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء).

1.3- توصیه‌هایی از استاد برای بهره‌مندی از ماه رجب

از همین ماه برنامه‌ریزی کنید و از زیارت‌های امام عصر (علیه‌السلام) که از ایشان صادر شده را بخوانید. دعای عهد و دعای سلامتی حضرت و زیارت آل یس را بخوانید. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾.[2] «رابِطوا»، یعنی ارتباط با امام (علیه‌السلام) در روایت است. باید ارتباط با امام را حفظ کنیم. حدّاقلِ ارتباط این است که حرفشان را بزنیم. اگر می‌خواهید مورد عنایت حضرت قرار گیرید، نام حضرت و راه حضرت از زبانتان نیفتد. بهانه‌گیری کنید، تا نام ایشان را ببرید. هرچه خدا به انسان می‌دهد، به اتصال به رحمت الهی است. یکی از نمادهای رحمت الهی این است که یاد ذو الفضل، یعنی امام‌زمان (علیه‌السلام) در این ماه زیاد است. ان‌شاءالله مخاطب به خطاب «یا أیها الرجبیون» قرار بگیریم.

2- گزیده جلسه گذشته

در مسأله‌ی سیزدهم قسمت بودیم. اگر سهام، مساوی یا متفاوت بود، چه کنیم؟ در تعیین سهام چه کنیم؟ حصه و سهم هر فرد در شرکت، به صورت مشاع یا کلی لا علی التعیین است؟ تفاوت در این است که افراد در جزءجزء مال شراکتی سهیم هستند، یا هر کس نسبت به سهمی که دارد، نصیبش می‌شود؛ یعنی اگر سهام به صورت مشاع باشد، شرکا در همه‌ی مال مورد شرکت، سهم دارند، ولی اگر به صورت کلی بدون تعیین باشد، هر فرد نسبت به سهمی که دارد، بهره می‌برد.

3- مبنای صاحب‌جواهر (ره) در مورد قرعه

قرعه برای اخراج و مشخص‌شدن امر مشتبه است، یا قرعه برای این است که مال مشاع مشخص شود؟ در کلی مشاع و کلی معین، متفاوت است. نظر صاحب‌جواهر (رحمه‌الله) این بود که قرعه برای اخراج امر مشتبه است و مصداق را مشخص می‌کند و در واقع مجهولی است که با قرعه اخراج می‌شود و مشخص و تمییز داده می‌شود. اصلا دَوَران حق شریک بین مصادیق است؛ نه اینکه هر جزئی را فرض کنیم، مشاع بین همه است. ایشان می‌گویند سهام به صورت کلی لا علی ‌التعیین است.

فشرده‌ی کلام صاحب‌جواهر (رحمه‌الله) این شد که در جزء لا یتجزّی چه می‌شود؟ گفتیم بحث فلسفی با بحث فقهی نباید تداخل کند.

4- اشکال صاحب‌جواهر (ره) به وقف توسط یکی از شرکا در مال مورد شرکت

اشکال دوم در این بود که اگر کسی با مال موقوفه شریک بود و یکی از شرکا مالش را وقف کرد، اینجا لازمه‌اش این است که هر یک بنا بر ملک مشاع، هر قسمت هم باید وقف باشد و هم نباشد. ایشان می‌فرمودند قسمت بدون قرعه، اینجا هیچ معنایی ندارد.

5- ادامه‌ی کلام صاحب‌جواهر (ره) در مورد قرعه

«وبذلك يتجه اعتبار القرعة في القسمة بعد تعديل السهام، ورضى الشريكين مثلا في تعيين كلي مصداق استحقاقهما بالشخص الخارج، ضرورة كونه حينئذ من مواردها بل لا يتحقق الاقتسام بدونها، والقرعة لاستخراج خصوص ما لكل منهما من المصداق المتردد واقعا، فتكشف حينئذ عن كون حقه في الواقع ذلك، ولو لسبق علم الله تعالى بوقوعها عليه، ولا يحتاج بعد إلى عموم، أو عقد آخر يقتضي الملك أو اللزوم فتأمل جيدا فإنه دقيق نافع».[3]

قرعه در قسمت بعد از تعدیل سهام و رضایت شریکین برای تعیین کلی است، تا مصداق استحقاق هر یک از شریکین مشخص کند. قرعه، آن سهم لا علی التعیین را مشخص می‌کند؛ هرچند در علم خداوند مشخص است. در اینجا هم نیازی به عمومِ «الناس مسلطون علی أموالهم»،[4] یا عقد دیگری، مانند عقد مصالحه نیست.

6- تأملات استاد بر نظر صاحب‌جواهر (ره) در قسمت تعدیل

صاحب‌جواهر (رحمه‌الله) فرمود که در قسمت، قرعه وجود دارد. «القرعة لکل أمر مشکل».[5] و ما مشکل تعیین داریم که با قرعه مشخص می‌کنیم.

6.1- اشکال اول

با کمال معذرت از ایشان که واقعا جواهر و فقه پویا است، این را قبول نداریم. در ماهیت قسمت، قرعه نیست. اگر روزی شرکا به تقسیم و به آنچه مشخص شد، راضی شدند، اصلا نیاز به قرعه پیدا نمی‌شود. قرعه، متفرع بر نزاع نیست؛ بلکه به صورت ابتدایی هم ممکن است؛ مانند صلح که متفرع بر نزاع نیست و از اول می‌توان عقد صلح را منعقد کرد.

6.2- اشکال دوم

مطلب دوم اینکه ایشان فرمودند که سهام به صورت کلی مردّد و لا علی التعیین است و اینکه قرعه، ممیّز شرکا و حقوق است. ایشان منکر اشاعه شدند. قائل به کلی در معین شدند. نفرمودند شرکا در کلی معین شریک باشند. هر جزئی را با هم شریک هستند، مگر دلیلی این را خارج کند. معنای شراکت این است.

6.3- اشکال سوم

مطلب سوم این که جزء لا یتجزَّی را مطرح کردند که به نظر ما خلط بین مباحث فقهی و فلسفی است. به نظر مرحوم امام در فقه هرچه عرفی‌تر شویم که افعال المکلفین است بهتر است. وقتی می‌گوییم قسمت یعنی قابل تقسیم است ولو فرضی و قسمت فرضی جزء لا یتجزَّی را رد می‌کند و ما جزء لا یتجزَّی نداریم. بحث جزء لا یتجزَّی، فلسفی و عقلی است و بحث شراکت و قسمت، امری عرفی و فقهی است.

6.4- اشکال چهارم

مطلب دیگر اینکه ایشان وقف را به عنوان مشکل، مطرح فرمودند که دو شریک اگر قسمتی را وقف کردند، نمی‌شود هم طلق باشد و هم وقف. عرض ما این است که اگر کسی سهم شراکتش را در مال کلی وقف کند، معنایش این است که تا این مال مشخص نشده، در جزء جزء این مال، وقف جریان دارد. اشکالی هم ندارد؛ چرا که مشاع است. بله، اگر با رضایت بعدا مشخص کردند، چه بهتر؛ وگرنه باید قرعه زد. وقف هم مشاع را می‌پذیرد. ولی اینکه باید تبدیل به احسن شود یا خیر، بحث دیگری است.

اشکال پنجم و ششم برای جلسه‌ی بعدی.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo