< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت (قسمت بین شرکا) /نظر امام (ره) و فقها در مورد قسمت دکانها بین شرکا و نظر استاد در این مسئله

 

1.1- ممتحنه بودن ایشان قبل از خلقت ظاهری

در آستانه‌ی شهادت ام الائمه - حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) - هستیم. وجود نازنین حضرت، عامل رضای حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و حضرت حق هستند. حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، اسوه‌ی هستی هستند و تمام عالم و آدم باید به ایشان اقتدا کنند. اولین خصلت‌ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) این است که قبل از آفرینش، ممتحنه هستند. خیلی حرف سنگینی است. سلام بر ممتحنه‌ای که خدا شما را پیش از خلقت‌تان امتحان کرد.

1.2- اُمّ بودن ایشان نسبت به مافوق و مادون خود

خلقت نوری حضرت، تقدم بر همه‌ی آفرینش‌ها دارد. چون چنین است، حضرت تنها انسانی هستند که جامع اُمَّین هستند. غیر از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) کس دیگری این خصلت را ندارد. هم امِّ سلسله‌ی مافوق باشد و هم امّ ِسلسله‌ی مادون باشد. این مطلب مهمی است. «والله فاطر و هذه فاطمة».[1] ان‌شاءالله فردا عرایضی محضرتان تقدیم خواهیم کرد.

1.3- الگوی امام زمان (علیه‌السلام)

تعبیر عجیبی از وجود امام زمان (علیه‌السلام) آمده است که ایشان می‌فرمایند: «فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ».[2]

خاتَم و خاتِم اولیای الهی فرمودند: «در دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای منِ مهدی، اسوه‌ی حسنه است». همان که در آیه‌ی قرآن آمد: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾.[3] روایات ما تفسیر آیات قرآن است.

معنای معرفتی این حدیث این است که خاتِم و خاتَم اولیا هم مانند خاتِم و خاتَم انبیا هم بر محور حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌چرخد. این ایامی که ایام شهادت حضرت است، مغتم بشمارید. زندگی‌تان را با زندگی حضرت تطبیق دهید. ببینیم چقدر می‌توانیم حضرت را اسوه قرار دهیم. کتاب «فاطمة من المهد الی اللحد» یا کتاب «عوالم» و یا بخش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از کتاب «بحار» را مطالعه بفرمایید.

2- خلاصه جلسه گذشته

در مسأله‌ی گذشته نظر حضرت امام (رحمه‌الله) را خواندیم. بخشی از فرمایش ایشان، مورد پذیرش قرار گرفت. مسأله‌ی قبلی، مسأله‌ی هشتم بود و الآن به مسأله‌ی نهم رسیدیم. این موارد از مصادیق قسمت است.

3- نظر امام (ره) در مورد تقسیم دکان‌ها بین شرکا

«مسألة 9 - لو كانت بينهم دكاكين متعددة متجاوزة أو منفصلة فإن أمكن قسمة كل منهما بانفراده وطلبها بعض الشركاء وطلب بعضهم قسمة تعديل لكي تتعين حصة كل منهم في دكان تام أو أزيد يقدم ما طلبه الأول ويجبر عليها الآخر إلا إذا انحصرت القسمة الخالية عن الضرر بالنحوي الثاني فيجبر الأول».[4]

«لو کانت بینهم دکاکین»؛

اگر چند نفر شریک شدند و دکان‌هایی دارند.

«متعدّدة متجاورة»؛

چند دکان زیاد و کنار هم و بازارچه‌ای را شریک هستند.

«أو منفصلة»؛

یا در چند بازار مختلف با هم شریک شدند.

این مورد، مبتلابه است.

فإن أمکن قسمة کل منهما بانفراده و طلبه بعض الشرکاء و طلب بعضهم قسمة تعدیل لکی تتعین حصة کل منهم فی دکان تام أو أزید»؛

اگر هر دکان را می‌توانند قسمت کنند و ضرری وارد نمی‌شود و برخی هم طلب سهم خود را کردند. – قسمت تعدیل و افراز و رد داشتیم. - اگر کسی تعدیل را طلب کرد، تا اینکه سهم هر یک از آنها در یک دکان کامل یا بیشتر مشخص شود.

اگر در هر مغازه سهم هر یک را می‌توانستیم بدهیم و از سویی یک شریک گفته سهم مرا در فلان مغازه به صورت تعدیل بدهید.

«یقدّم ما طلبه الأول و یجبر علیها الآخر»؛

طالب اول را مقدم می‌کنیم و باقی مجبور به همان هستند؛ چرا که اول کسی است که تقاضای جدایی سهم کرده است. طالب اول هم اِفراز را طلب می‌کند که مقدم بر طالب دوم در مسأله بود که تعدیل بود. سایر شرکا را به قبول این مدل تشویق می‌کنیم.

«إلّا إذا انحصرت القسمة الخالیة من الضرر بالنَّحوَیِ الثانی فیجبر الاول»

مگر جایی که تقسیمی که ضرر ندارد به نحو دوم باشد، یعنی تعدیل [یا ردّ باشد که] در این صورت، اولی [طالب قسمت اِفراز] را اجبار می‌کنیم؛ چرا که قانون و ملاک، جلوگیری از ضرر است. ما نمی‌توانیم به صرف اینکه یک کسی می‌خواهد جدا شود، تضییع حقوق دیگران را کنیم.

4- تأمل استاد بر کلام امام (ره)

فرض مسأله، دکان‌های مختلف کنار هم یا جدا از هم بود. با کمال معذرت از حضرت امام (رحمه‌الله) چند سؤال داریم:

دکان‌ها مجاور هستند، یا غیر مجاور؟ به لحاظ قیمت فرق دارند، یا خیر؟ گاهی یک دکان در یک بازار به خاطر رفت‌وآمد و مشتری، ده برابر جای دیگر ارزش دارد.

اگر دکان‌ها مجاور هم هستند، می‌توان اِفراز کرد؛ وگرنه باید سراغ تعدیل برویم. این مسأله، مطلق نیست. بهتر است بین مجاور و غیر آن فرق بگذاریم. ارزش داشتن یا نداشتن را باید رعایت کنیم. اگر افراز امکان دارد، سراغ آن می‌رویم؛ ولو نفر دوم بگوید؛ چرا که جدایی، اولویت در اموال دارد.

5- کلام صاحب مفتاح‌الکرامة (ره) در مورد تقسیم دکان‌ها بین شرکا

کتاب مفتاح الکرامة، شرح قواعد علامه است. حضرت علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله) فرمودند: «کسی که از پس بحث قبله‌ی قواعد بر آید، مجتهد است. در تولیت مدرسه‌ی مروی این شرط گذاشتند که باید کل قواعد علامه را بفهمد». این بحث قبله‌ی ایشان، نیاز به علم هیئت و نجوم دارد.

«و لا تقسم الدکاکین المتجاورة بعضها فی بعض قسمة إجبار»؛[5]

باید دکان‌های مجاور را به صورت تعدیل و اجباری تقسیم کنیم. مفتاح برای نقل اقوال خوب است. ایشان فرمودند: «ما اجبار را انتخاب می‌کنیم».

6- نظر استاد در مورد تقسیم دکان‌ها بین شرکا

با کمال معذرت از فرمایش‌های بزرگان، نظر ما آن است که روایت و آیه‌ی خاص نسبت به این مسأله نداریم. سراغ قواعد که برویم، بر اساس قاعده‌ی «الناس مسلطون علی أموالهم»،[6] و قاعده‌ی «لا ضرر و لا ضرار فی الإسلام»[7] باید حکم کنیم.

معیار ما آن است که هر تقسیم که به عدالت نزدیک‌تر است، مقدم می‌شود.

اگر نشد، در انتخاب یا تعدیل به سراغ قرعه می‌رویم.

به نظر ما اگر رضای همه به رضایت تقسیم بود که اَولَی در قسمت است. اگر شرکا همه به تعدیل راضی بودند، مقدم می‌شود.

اگر مال دور از هم بود و ارزش‌های مساوی داشت، باز همان تقسیم انجام می‌شود.

اول قسمت افراز است و بعد تعدیل و بعد رد؛ و اگر نشد، سراغ قیمت‌گذاری می‌رویم و عوض را تقسیم می‌کنیم. در مواردی سراغ قرعه هم می‌رویم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo