< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/03/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت /راه حل عدم امکان انواع قسمت - شرکتهای اَزمانی - جبر ناراضی به قسمت

 

1- بحث اخلاقی (خصوصیات دختران)

به مناسبت اینکه این ایام، متبرک به ولادت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) هست و روز ولادت ایشان، روز دختر نامیده شده است و نام‌گذاریِ خوبی است، ان‌شاءالله دختران عالم، ایشان را الگوی ادبی، معرفتی و حجاب و عفت خود قرار دهند.

1.1- دلسوزی، کمک کار و برکت بودن دختران

پیامبر (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند:

«البنات هنّ المُشفِقاتُ المُجَهَّزات المُبارَکاتُ».[1]

حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، بهترین تعبیر را برای دختران دارند. شفیق، یعنی رفیق مهربان و کسی که دلسوزی می‌کند. آن که دلسوز و مهربان است، زیادتر در معرض آسیب است. ریحانه است و گلی است که با کوچک‌ترین وزشی، آزرده می‌شود. رفیق شفیق، زود آزرده می‌شود.

«المجهزّات»، یعنی کمک‌کار و مددکار هستند. کارهایی که نیاز به هم‌یاری دارد، وقتی به زنان سپرده می‌شود، به بهترین نحو انجام می‌شود؛ مانند پرستاری. کارهای ظریف را دختران بهتر انجام می‌دهند.

تعبیر سوم حضرت این است: «المبارکات». دخترخانم‌ها باعث برکت هستند. برکت، چیزی است که بر شخصیت انسان می‌افزاید. مبارک باشد، یعنی روزی باشد که آن روز بر انسان افزوده شود و باعث کمال و رشد باشد. بیان زیبایی دارند.

1.2- آثار اُخروی وجود یک دختر یا بیشتر در خانه

در روایت دیگری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند:

«نِعْمَ الْوَلَدُ الْبَنَاتُ الْمُخَدَّرَاتُ مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ وَاحِدَةٌ جَعَلَهَا اللَّهُ لَهُ سِتْراً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ اثْنَتَانِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ بِهِمَا الْجَنَّةَ».[2]

«من کانت عنده واحدة جعلها الله له سترا من النار»؛ اگر کسی یک دختر داشته باشد، یک پوشش از آتش دارد. دختران عالم، پوشش‌ها و پرده‌هایی هستند که ما را از آتش دوزخ، دور نگه می‌دارند. خدا نکند این پرده و حجاب از آن‌ها برداشته شود که در این صورت، این حجابی که ستر آتش است، خود آتش می‌شود.

«من کانت عنده إثنتان أدخل الجنة بهما»؛ کسی که دو دختر دارد، به سبب آن دو وارد بهشت می‌شود. وجود نازنین آقا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، بزرگ‌ترین کسی هستند که بزرگ‌ترین ستایش را برای دختران آوردند. به دختران عالَم تبریک می‌گوییم. این‌ها حامل رحمت الهی هستند.

1.3- حکمتِ زودتر به تکلیف رسیدن دختران نسبت به پسران

رمزی که دختران، حدود شش سال زودتر به بلوغ می‌رسند، برای این است که حامل رحمت الهی است. باید خودش زودتر به رحمت برسد که بتواند پخش کند. مقام مادری، مقام شأنیِ این دختر است. این باعث عظمت دختران است. این که می‌گوییم مبارک باشد، مبارکه وصف دختر خانم‌ها است. روزشان مبارک و هر روزشان نوروز. مراقب باشند که شیطان، شیطنت می‌کند. ما هم قدردان این طایفه‌ی دلسوز و مراقب و بابرکت باشیم.

2- خلاصه جلسه گذشته

در مباحث شرکت به بحث مهم قسمت رسیدیم. در عبارات حضرت امام (رحمه‌الله) بودیم. گاهی در قسمت، لازم نیست شرکا علم به کیفیت یا کمیت قسمت‌شان داشته باشند. گاهی با کیلی، یا صبره‌ای از طعام، تقسیم می‌شود؛ اینجا هم قسمت، صدق می‌کند.

3- قسمتِ به ارزش‌گذاری، راه حل عدم امکان سایر انواع قسمت

گاهی قسمت به نحو تعدیل، باعث عدم ارزش‌گذاری آن تقسیم‌شده‌ها می‌شود. گاهی خود قسمت، منجر به ضرر می‌شود. اگر منجر به ضرر شد، یا باید شرکت، سر جای خود باشد و یا اگر خواستیم تقسیم کنیم، باید به غیر از اِفراز، تعدیل و ردّ پیش برویم. به نحو اعتبار و ارزش‌گذاری برویم.

4- نقش قسمت به ارزش‌گذاری در آبیاری و کشاورزی

در قنات‌ها و چاه‌ها، گاهی یک دِه در چاه شرکت دارند. تقسیم‌شان به صلاح‌شان نیست. اگر بخواهد هر کس سهمش را بگیرد، آبیاری نمی‌شود. با هم توافق می‌کنند و شرکت‌شان را تا همیشه پابرجا نگه می‌دارند. بر اساس روز و شب، تقسیم می‌کنند. هر کس طبق سهمش از آبِ کُلّی استفاده می‌کنند.

زمان قدیم که هر کس گاو و گوسفند داشت، برای اینکه شیرِ کم فایده‌ای نداشت، چند فامیل، گوسفندهای‌شان را می‌دوشیدند. طبق کَیل و ظرف، همه، شیر را به یک نفر می‌دادند. در کشاورزی هم، همین طور بود. آن روزی که نوبت مزرعه‌ی روحانی بود، تمام دِه برای جمع کردن محصولات روحانیِ ده می‌آمد؛ به‌گونه‌ای‌که که کارگر‌ها اضافه بود. به جای یک روز با دو ساعت کار، خرمن روحانی را به نتیجه می‌رساندند. شرکت، جزو ضروریات است. بهترین راه قسمت و گسترده‌ترین قسمت، همان قسمتِ به ارزش‌گذاری است. اگر بخواهند زمین را تقسیم کنند، به هر نفری نیم متر می‌رسد، ولی اگر قیمت را گذاشتند، هر کس بهتر به سهمش می‌رسد.

5- پیشنهاد صلح در صورت عدم رضایت طرفین قسمت در کلام امام (رحمه‌الله)

مسأله 4 تحریر

آیا می‌توانیم شخصی را مجبور به قسمت کنیم، یا تراضی لازم است؟ اگر تراضی داشت، آیا معامله‌ی جدید است؟

حضرت امام هم پیشنهاد صلح دادند. بهتر است مصالحه کنند. به نظر ما قسمت، جزو معاملات نیست. یک عنوان مستقل است.

6- صحت و مشروعیت شرکت‌های اَزمانی از نظر استاد

امروز شرکت‌هایی داریم؛ مانند شرکت اَزمانی که در طول زمان، تاریخ‌بندی می‌کنند. مثلا 12 نفر در خانه‌ای شریک هستند و به اجاره می‌دهند. هر کس از شرکا، یک ماه، خانه در تصرفش باشد؛ آیا این شرکت اَزمانی صحیح است، یا خیر؟ اگر طلاب نتوانند مستقلا یک دوره کتاب بخرند، در صورتی که بخواهند با هم یک دوره بخرند، درست است؟ اوضاع اقتصادیِ طلاب خوب نیست. اگر کتاب در یک ماه تا آخر ماه دست کسی باشد، سپس در ماه دیگر، دست دیگری باشد، آیا صحیح است، یا خیر؟

نظر برخی این است که شرکت اَزمانی صحیح نیست. با کمال معذرت، عرض ما این است که صحیح است. برخی گفته‌اند که شرکت اَزمانی، منجر به غرر می‌شود؛ ولی به نظر ما چنین نیست. اگر مطلع شدند و راضی شدند، مانعی ندارد. از راه ارزش‌گذاری بروند، یا صلح - به نظر حضرت امام - و یا قرعه. تصرف به رضایت است و اکل مال به باطل نیست؛ در نتیجه وجه شرعی دارد.

7- صحت مجبور کردن ناراضی در صورت تساوی اجزای شرکت و عدم ضرر در کلام مرحوم خوانساری (رحمه‌الله)

آقاسیداحمد خوانساری – صاحب کتاب «جامع المدارک» - که حضرت امام (رحمه‌الله) در مورد ایشان فرمودند: «ایشان، نمونه‌ی تقوا است». قرار بود عمل جراحی چشم، یا معده کنند. نظرشان این بود که اگر بیهوش شوند، رابطه‌ی مُقَلِّد و مرجع، قطع می‌شود. با هماهنگی خودشان، ایشان را بیهوش نکردند. اذکاری گفتند و فرمودند که حالا شروع کنید. و پِلک نزدند.

آقاسیداحمد خوانساری در جامع المدارک می‌فرمایند:

«وأما جبر الممتنع من القسمة عليها مع تساوي الاجزاء مع عدم الضرر من جهة القسمة، فالظاهر عدم الخلاف فيه، وذكر في وجهه قاعدة وجوب إيصال الحق إلى مستحقه، مع عدم الضرر والضرار، والإنسان له ولاية الانتفاع بماله، ولا ريب أن الإنفراد أكمل نفعا».[3]

اگر خرمنی را شریک هستند و راضی به تقسیم نمی‌شوند؛ ظاهر این است که مجبور به قسمت می‌کنند. جایی که تقسیم ضرری ندارد، تقسیم کردن جایز است؛ ولو یک نفر رضایت نمی‌دهد. گاهی قسمت، اجباری است؛ ولو برخی تن ندهند. در مِثلیات و عدم ضرر، مجبور کردن کسی که ناراضی است، بلا اشکال است؛ اما نظر ما این است که تقسیم به مساوی، اگر باعث ضرر به شریک بشود، فرق دارد. گاهی جابجایی، باعث ضرر است. در کلام مرحوم خوانساری، ظاهر، عدم خلاف است. راضی نبودن یک طرف از قسمت، مورد قبول نیست و قاعده‌ی لاضرر هم می‌آید.

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo