< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1401/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت /اقسام مشارکت و ملکیت اعتباری

 

1- بحث اخلاقی (توصیه‌های اخلاقی به مناسبت ماه رجب)

عن محمد بن علی الباقر (علیه‌السلام): «سارعوا الی طلب العلم».[1]

1.1- احترام ماه رجب در زمان جاهلیت

فرمان زیبایی و دعوت بسیار شایسته و بایسته‌ای است. حلول ماه رجب بر شما رجبیون،‌ فضلا و همه کسانی که برای این ماه برنامه دارند، مبارک باشد. ماه رجب، ماه برنامه‌ریزی است. نه تنها از الآن که از قبل از اسلام، امت‌ها برای این ماه برنامه‌ داشتند. حداقل، جنگ و نزاع‌ها را خاتمه می‌دادند. اولین گام در رحمت الهی بوده و هست. رجب به عنوان محور و آغاز فیصله دادن دعاوی از قدیم الأیام در میان مردم مطرح بود.

1.2- تأکید انبیا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به عظمت این ماه

انبیا و اولیای الهی به خصوص حضرت رسول مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که مبعوث شدند، بر این ماه، تأکید کردند و حدودی معین کردند.

1.3- لزوم شناخت مبدأ و مقصد خود و حرکت در این مسیر

راه خدا و انسانیت و حقیقت و طریقت و شریعت، پایان ندارد و هست که هست. عالَم، کهنه کتابی است؛ نه اینکه آغاز و انجام ندارد؛ بلکه آغاز و انجامش افتاده است. ما در این میانگین باید خود را به آغاز و انجام خود وصل کنیم. اگر توانستیم خود را به آغاز و مبدأ خود و غایت و مقصدمان متصل کنیم، می‌توانیم بگوییم سائر در مسیرِ ﴿إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ﴾[2] هستیم؛ چون مسیر، مشخص است، در هر زمانی که در این حلقه‌ی متصله و در این نظام پیوسته‌ی عالم و نظام احسن می‌رسیم، نباید جایگاه خود را از دست دهیم. جایگاه خود را بیابیم.

روزها فکر من این است و همه شب سخنمکه چرا غافل از احوال تن خویشتنم

اگر خود را نتوانیم بشناسیم، به یقین خدای‌مان را هم نمی‌توانیم بشناسیم. «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ».[3] در فضیلت این دعا آمده که انسان را عاقبت به خیر می‌کند. تلقین عملی و اجمالی است؛ آن را بخوانید.

1.4- برنامه داشتن اولیای الهی در این ماه رجب

ماه عظیمی است. ماه رجب، ماه «أصبّ» است.[4] نیاز دارد که ما با این ماه، همراهی و هم‌گامی کنیم. اولیای الهی برای ماه رجب، برنامه‌های خاصی دارند.

1.5- تولد امام باقر (علیه السلام) در اول این ماه، سبب مزید شرافت این ماه

به خصوص که با ولادت امام باقر (علیه‌السلام) شروع می‌شود. خلف صالح و باقی‌ای که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به باقر بودن ایشان تصریح کردند. حوزه‌های علمیه به ایشان می‌نازد. مفتخریم که آن حضرت، شاهد حماسه و عرفان و جامع این دو بود.

1.6- لزوم برنامه‌ریزی برای این ماه شریف

عرض من این است که برای خود، برنامه‌ریزی کنید؛ همانند اطفالی که برای کودکستان و دبستان خود برنامه می‌نویسند، برای خود برنامه بنویسید. اگر برنامه‌نویس خود بودید، برای دیگران هم می‌توانید برنامه‌نویس باشید. کاغذ و قلمی دست بگیریم و برنامه‌ی این ماه را مکتوب کنیم. ساعت‌به‌ساعت و لحظه‌به‌لحظه بررسی کنیم که انجام شد، یا نشد. چند مطلب را رعایت کنید:

1.7- برخی از برنامه‌های ماه رجب به توصیه‌ی استاد (دامت‌برکاته)

1.8- تلاوت و ختم قرآن

یک. تلاوت قرآن داشته باشید. اگر یک ختم کنید، نورٌ علی نور است.

1.9- ختم منظم ماهانه‌ی قرآن توسط علامه حسن‌زاده آملی (رحمه‌الله)

خیلی وقت‌ها محضر حضرت علامه حسن‌زاده (قدس‌الله‌نفسه‌الزکیة) می‌رسیدم که نسبت ایشان با دیگران، عموم و خصوص مطلق بود. اثبات شیء، نفی ما عدا نمی‌کند. هرچه خوبان همه دارند، تو تنها داری. ساعت‌ها شک می‌شد که چندم ماه است. قرآن کنار دست‌شان را بر می‌داشتند می‌فرمودند چندم ماه است. روزانه به عدد جزءهای قرآن، ختم قرآن داشتند. روزانه مقیّد بودند و منظم بودند و ختم قرآن داشتند. اولین تعبدی که دارید، تعبد به قرائت باشد. ختم ترتیبی قرآن را داشته باشید. ختم قرآن، نورانیت خاصی به انسان می‌دهد. کسانی که ختم قرآن در خانه نداشته باشند، خانه‌های‌شان خالی است و گویا موجود زنده‌ای در آن‌ها نیست. اینکه مردم متشنج [عصبانی] می‌شوند، به دلیل این است که آیات قرآن در خانه تلاوت نمی‌شود. بزن بکوب‌های دیگر در آن است و زمینه‌ی ورود شیاطین در خانه می‌شود. عزیزی آمد و گفت: «بچه‌ی ما شب‌ها نمی‌خوابد». گفتم: «دو مجسمه در فلان نقطه‌ی خانه هست که رو‌به‌روی هم گذاشتید؛ آن‌ها را بردارید». بعد گفت: «الحمدلله درست است». حضرت عیسی (علیه‌السلام)، اِخبار از خانه‌ی دیگران می‌کرد. قرآن، اعجاز است.

1.10- روزه گرفتن

دو. روزه بگیرید.

1.11- صدقه برای جبران روزه

سه. صدقه وارد شده است. گفتند: «کسانی که نمی‌توانند روزه بگیرند، برای هر روزی صدقه بدهند». این‌قدر [روزه‌ی ماه رجب،] موضوعیت دارد.

1.12- سرعت‌گرفتن در طلب علم

فرمایش امام باقر (علیه‌السلام) که اول جلسه بیان شد، این بود: «سارعوا إلی طلب العلم»؛ در طلب علم، سرعت بگیرید. وادی علم، وادی مسابقه است. همه‌ی ما در مسابقه‌ی علمی هستیم. تمام نظام وجود در این مسابقه هستند، تا چند نفر برگزیده شوند: ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾،[5] ﴿أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾.[6] ان‌شاءالله ندای داعی را در این ماه بشنویم و جزو رجبیون باشیم.

2- خلاصه مباحث گذشته

در مشارکت به اقسام مالکیت رسیدیم. گفتیم مالکیت حقوقی داریم. مالکیتِ شخصیت حقوقی - نه حقیقی - یا شخصیت معنوی را مطرح کردیم. اینکه شرکت‌هایی در زمان ما احداث شده و متداول است، می‌شود تأیید کرد، یا خیر؟

3- اقسام مشارکت و ملکیت اعتباری

3.1- شرکت در انجام کار

یک. برخی از مشارکت‌ها هست که به صِرف صورت گرفتن فعل، شخصیت معنوی تحقق می‌یابد. وجود این شخصیت، نفسی است، نه تبعی. گاهی وجود خارجی هم دارد، ولی قطعا فی‌الخارج هست؛ مثلا چند نفر جمع شدند و یک نماینده انتخاب کردند. نماینده‌ی یک کار جزئی، یا کار مهمی؛ مانند: نماینده‌ی مجلس و... اینجا ملکیت‌هایی رخ می‌دهد.

3.2- شرکت‌های اسمی

دو. گاهی افرادی جمع می‌شوند و شرکت‌هایی را برای یک روستا، شهر، کشور و یا شرکت‌های جهانی تأسیس می‌کنند. برای هر یک از هیئت امنا و هیئت مؤسس، یک سری اختیاراتی مشخص می‌کنند. جالب اینجا است که شرکت‌های این‌گونه جز اسم، چیز دیگری ندارد. این شخصیتی است که روی آن بحث می‌شود. اگر آمار را هم دلیل بر کارها قرار دهیم، رقمِ این نوع از شرکت‌ها، از اشخاص طبیعی بسیار بیشتر است. هر اتفاقی در این‌سوی دنیا در آن‌سو قابل اظهار نظر است.

3.3- شرکت در شرکت

نکته‌ی مهم دیگر این است که این شرکت‌ها گاهی خود شرکت دارند. در یک نقطه‌ای، تصمیم‌گیری برای شرکتِ کلی می‌شود که شرکت‌های دیگر، تابع این نظام شرکتی است. یکی از عقود بانک‌داری، عقد مشارکت است.

4- نظام اقتصادی داشتن اسلام

برخی می‌گویند که اسلام، نظام اقتصادی ندارد. بله، اینکه ما آگاهی نداریم، یا مبتلابهِ ما نبوده و کم بحث شده، چیز دیگری است؛ [و الا اسلام، نظام اقتصادی دارد]. در برخی کتب فقهی، مباحث گسترده است و در برخی، اجمالی بیشتر نیست. برخی کتب فقهی هست که باید به کتاب‌های ما اضافه شود. هر یک از ما مأموریم که بخشی از فقه را جلا بدهیم. هر یک از ما مسائلی داریم که دیگری ندارد. فقه پویا، یعنی «علینا إلقاء الاصول و علیکم التفریع».[7] ابان‌بن‌تغلب‌ها و محمدبن‌مسلم‌ها باید زوایای فقه را مشخص کنند.

5- شرکت‌های دولتی و غیرانتفاعی

در تابعیت این شرکت‌ها، شرکت‌هایی است که منابع عامه، یا خاصه دارد. گاهی شرکت‌ها، غیرانتفاعی نام می‌گیرد.

6- اعتبار عقلا، پشتوانه‌ی واحدهای پولی

این گونه، شخصیت اعتباری یا حقوقی تحقق می‌یابد. به نظر ما به محض اینکه شخص اعتباری تشکیل شود، اعتبار می‌یابد. این اعتبار، یعنی ارزش پیدا می‌کند. تمام معاملات بر اساس این اعتبار بررسی می‌شود و مستند می‌شود. پول، دلار و ریال که معامله می‌شود، نفس آن معتبر نیست؛ بلکه پشتوانه‌اش مهم است. هر کشوری، خزانه‌ای دارد که هرچه پس‌اندازش بیشتر باشد، اعتبارش بیشتر است. اگر عقلا به این اعتبار ارزش دادند، قابل جابجایی است.

7- محصورنبودن معاملات به معاملات فعلی

این شرکت‌ها ارزش می‌یابد. بر حسب این ارزش، ارزش‌گذاری می‌شود. این اول، یک کار عقلایی است و بعد یک کار شرعی. به قول مرحوم سید: «و حصر المعاملات فی المعهودات ممنوع».[8] حصر معاملات، حصر استقرایی است، نه حصر حقیقی. معاملاتی در آینده می‌آید که ما از آن خبر نداریم. در زمان ما هم معاملاتی مبتلابه است که در زمان شارع، موضوعیت نداشت.

8- اعتبارات، سبب ارزش‌گذاری معاملات

عرض ما این است که شرکت، منبع معاملات دیگر و بانک‌داری اسلامی است. شرکت، شرکت می‌آورد. این اعتبار، ارزش دارد و ملکیت‌آور است و قابل خرید و فروش است. گاهی این اعتبارها بِرَند است. تلفنی از بنده‌ی خدا قطع شده بود، رفته بود وصل کند، گفتند باید پول بدهید. چون [این خط و شماره‌ی شماره‌ی شما] رُند است، ارزش دارد. عقلا برای برخی امور، ارزش قائل هستند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo