< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1401/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/عقود بانکداری اسلامی (عقد شرکت) /نظر استاد در شرکت مفاوضه - راهکارهای امام ره برای تصحیح شرکت مفاوضه

 

1- بحث اخلاقی (علت قبض مؤمن)

حدیث اخلاقی امروز، یکی از احادیث بسیار با عظمت کتاب شریف کافی است.

عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: «تَقَبَّضْتُ بَيْنَ يَدَيْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ رُبَّمَا حَزِنْتُ مِنْ غَيْرِ مُصِيبَةٍ تُصِيبُنِي أَوْ أَمْرٍ يَنْزِلُ بِي حَتَّى يَعْرِفَ ذَلِكَ أَهْلِي فِي وَجْهِي وَ صَدِيقِي فَقَالَ نَعَمْ يَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ طِينَةِ الْجِنَانِ وَ أَجْرَى فِيهِمْ مِنْ رِيحِ رُوحِهِ فَلِذَلِكَ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْكَ الْأَرْوَاحِ فِي بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ حُزْنٌ حَزِنَتْ هَذِهِ لِأَنَّهَا مِنْهَا».[1]

جابر جعفی می‌گوید: محضر حضرت امام باقر (علیه‌السلام) رسیدم و در محضر امام باقر (علیه‌السلام)، حالت گرفتگی برایم پیش آمد و این سؤال مهم را کردم که گاهی ناراحتیِ بدون دلیل برایم رخ می‌دهد. بی‌جهت احساس می‌کنم ناراحتم. گاهی این حالت، این قدر زیاد است که در صورت من اثر می‌کند و خانواده و دوستان متوجه می‌شوند. حضرت فرمودند: «بله جابر، چنین است» - جابر جعفی از یاران مسن و با وفای حضرت بود - خداوند انسان‌های مؤمن را از خاک بهشت‌ها آفریده است. بهشت‌ها متعدد است. «و أجری فیه من ریح روحه». در میان مؤمنین از بوی خوش روح این انسان مؤمن، جاری کرده است - در برخی از نسخه‌های کتاب کافی به جای ریح، روح دارد - برای همین است که مؤمن، از جانب پدر و مادر، برادر مؤمن است. ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾.[2] برادرِ پدر و مادری، در عالم سرشت هم هست. هر گاه این روح از ارواح در هر شهر از شهرها که ناراحتی‌ای بر او وارد شود، دیگری ناراحت می‌شود. برادران مؤمن ما آزردگی‌ای دارند که ناخواسته در ما تأثیر می‌کند. این روح انسان مؤمن از ارواح است.

1.1- 1،تأثیر دعای علقمه در رفع ناراحتی‌ها

در زمان ما در برخی کشورها چقدر مؤمن‌کُشی هست! چقدر انسان‌های صالح، گرفتار و ناراحت می‌شوند! یکی از دعاهای روزانه باید برای رفع هموم و غموم باشد. دعای علقمه و صفوان در این جهت دارد: «فَرِّج هَمَّه و اکشِف کُربَه». امیدواریم هیچ مؤمن و مؤمنه‌ای، هیچ کجا گرفتار نشود.

1.2- 1،تجربه شخصی استاد در ارتباط قبض مؤمنین با یکدیگر

تجربه‌ی شخصی ما این است که گاهی قبض عجیبی رخ می‌داد، بعد می‌دیدیم برخی اساتید که به خدمت‌شان مشرف می‌شدیم، در حالت قبض هستند. درس‌ها که شروع می‌شد، می‌دیدم از همان ساعتی که آن‌ها در قبض قرار گرفتند، ما هم در قبض بودیم.

1.3- 1،ارتباط قبض مؤمنین با قبض ولیّ خدا

این را سرایت بدهید به امام زمان (علیه‌السلام). اگر نورانیت ولیّ خدا در عبودیت ما قرار گیرد، اگر ایشان ناراحت شوند، ما هم ناراحت می‌شویم. چطور اگر اختلالی در مرکز اتفاق افتد، موبایل‌های ما هم قطع می‌شود و با قوطی و اسباب‌بازی بچه و ... یکسان است و ارزش دیگری، جز ظاهر ندارد.

ان‌شاءالله در قبض و بسط ما، قبض و بسط ولیّ خدا باشد و این همراهی قبض و بسط مؤمن با قبض و بسط ولیّ خدا، مقامی است. قابض و باسط که در درس تفسیر گفتیم، در هر موجود زنده‌ای هست.

2- خلاصه جلسات گذشته

در اقسام شرکت به شرکت مفاوضه رسیدیم. اینکه برخی همه‌ی اموال‌شان را به مشارکت بگذارند. شرکت مفاوضه، گاهی قبل از قرارداد است که همه‌ی آنچه داریم، به نصف، شریک باشیم و گاهی چنین نیست و ضمن عقد می‌آورند.

3- چند استثناء در شرکت مفاوضه

اکثر قائل به عدم صحت شرکت مفاوضه بودند. غذا و مئونه و مسکن را استثنا کردند و برخی غرامت‌ها مانند مهریه‌ی خانم‌ها و هزینه طلاقِ خُلع را استثنا کرده‌اند.

حضرت امام (رضوان‌الله‌علیه)، شرکت عقدیه را فقط منحصر در عنان می‌دانند و شرکت وجوه و مفاوضه را صحیح نمی‌دانند.

4- نظر استاد در صحت شرکت مفاوضه

با کمال معذرت از امام و برخی بزرگان دیگر، عرض ما این است که عقود، تابع قصود است. عرض ما این است که کسی به مصالح شخصی، قراردادی می‌بندد و برخی اموالش را به مشارکت می‌گذارد. اگر عاقلانه این کار را کند، شاید نیاز به برخی راه‌های پیشنهادی نداشته باشد.

5- عدم لزوم توجیهات دیگر برای مشروعیت‌دادن به شرکت مفاوضه

برخی برای راه حل مشروعیت‌دادن به این شرکت می‌گویند که مازاد بر تصرفات را هبه کنند و یا از راه عقودی، مانند مصالحه پیش بروند. گاهی می‌گویند همین که می‌بینی معامله می‌کنم و کم و زیاد را مصالحه کنیم. به نظر ما این جا صحیح است؛ چون عقود، تابع قصود است و قصدشان چنین است.

6- تفصیل در شرکت مفاوضه

دو فرع اساسی در مسأله است: گاهی صرفا برای مشارکت، حرف می‌زنند؛ اینجا شرکت مفاوضه، صحیح نیست، ولی گاهی قرارداد می‌بندند که این قرارداد نشانه برای قصد آن‌ها است؛ اینجا شرکت مفاوضه، صحیح است؛ چه ایجاب و قبول را در عقود، لازم بدانیم و چه ندانیم.

7- کثرت معاملات معاطاتی در زمان معاصر

در زمان ما معاملات معاطاتی بیشتر از معاملات لفظی است. در زمان ما معاملات معاطاتی زیاد است. کمتر معامله‌ای است که «بِعتُ» و «إشتَرَیتُ» و ایجاب و قبول داشته باشد. معاطات را خاص بیع نمی‌دانیم. در اینجا هم هست. هر قصدی کنند، عقد منعقد می‌شود. به عبارت بهتر انعقاد شرکت معاطاتی، یا شرکت لفظی، یا شرکت مفاوضه‌ایِ لفظی بر اساس این شرایط باشد. گاهی خانم و آقا از قبل، حرفی زدند و زمان انعقاد عقد نیاوردند، این عقد بر اساس آن شروط، منعقد نمی‌شود. ولی الآن در زمان ما قرارداد می‌بندند و محکم‌تر از ایجاب و قبول است؛ مانند شرایط ضمن عقد.

اطلاق آیه‌ی ﴿أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾،[3] شامل این شرکت مفاوضه می‌شود.

8- صحت شرکت مفاوضه به‌عنوان اجاره و حیازت از نظر حضرت امام رحمه‌الله

«(مسألة 6): لو آجر اثنان نفسهما بعقد واحد لعمل واحد باجرة معيّنة، كانت الاجرة مشتركة بينهما. وكذا لو حاز اثنان معاً مباحاً، كما لو اقتلعا معاً شجرة، أو اغترفا ماءً دفعة بآنية واحدة، كان ما حازاه مشتركاً بينهما. وليس ذلك من شركة الأبدان حتّى‌ تكون باطلة. وتقسم الاجرة وما حازاه بنسبة عملهما، ولو لم تُعلم النسبة فالأحوط التصالح».[4]

حضرت امام رحمه‌الله این مورد را صحیح می‌دانند که اگر دو، یا چند نفر، خود را برای یک کار، مثلا کار مشترک ساخت‌وساز، اجیر کنند و در مقابل، مزد خاصی بگیرند. ما می‌گوییم آیا شرکت مفاوضه، غیر از این است؟ تبدیل لفظ، حقیقت را عوض نمی‌کند. مفاوضه هم، همین است. چه فرقی است که در اجاره، قائل به صحت بشویم و باقی را خیر.

همچنین حضرت امام رحمه‌الله می‌فرمایند: اگر دو نفر با هم حیازت کردند؛ مثلا برای ماهی‌گیری، توری را با هم در آب اندختند، یا مانند دو نفر که درخت را با هم کندند، یا با هم آب از چاه درآوردند و مزد را تقسیم می‌کردند، اشکالی ندارد؛ چه اجاره و چه حیازت و آب‌کشی و مانند آن، مشترک بین آن‌ها خواهد بود. این شرکت ابدان هم نیست که باطل باشد. شرکت اعیان است و صحیح است. اجرت به نسبت کاری که کردند، تقسیم می‌شود. اگر هم نسبت کار را نمی‌دانند، احوط به مصالحه است.

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo