< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1401/02/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/عقود بانکداری اسلامی (عقد شرکت) /کلام علما و نظر استاد در مورد صحت یا عدم صحت شرکت مفاوضه

 

1- بحث اخلاقی (خوف و رجاء مؤمن نسبت به خداوند)

عن علی علیه السلام قال:

«خَفِ اللَّهَ خَوْفاً أَنَّكَ لَوْ أَتَيْتَهُ بِحَسَنَاتِ أَهْلِ الْأَرْضِ لَمْ يَقْبَلْهَا مِنْكَ وَ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً أَنَّكَ لَوْ أَتَيْتَهُ بِسَيِّئَاتِ أَهْلِ الْأَرْضِ غَفَرَهَا لَكَ».[1]

1.1- ضرورت حفظ اعمال بعد از ماه مبارک رمضان

در محضر کلمات حضرات معصومین (علیهم‌السلام) هستیم. بعد از ماه مبارک رمضان الحمد لله به برکت ماه مبارک رمضان، حال اکثر، خوش است. این خوش‌حالی را باید نگه داریم. بحمدالله این دعای «غیّر سوء حالنا بحسن حالک»،[2] در چهره و حال خیلی از افراد، مشاهده می‌شود.

یکی از حالاتی که باید بعد از ماه مبارک رمضان برای نگه داشتن دستاوردهای این ماه، داشته باشیم، توجه به سنگینی و سبکی اعمال است. باید مراقبت داشته باشیم. توهم نداشته باشیم. به علم برسیم. از علم گذر کنیم و به یقین برسیم. ما نسبت به خودمان با خدای‌مان، باید خلوت و جلوتی داشته باشیم.

1.2- کیفیت خوف و رجاء نسبت به خداوند

طوری خود را محاسبه کنیم که وقتی به حضرت حق، نگاه می‌کنیم، بگوییم که خدایا کرم و رحمت تو آن قدر مرا امیدوار کرده که اگر به قدر تمام مردم زمین، سیئه داشته باشم، باز هم مرا می‌بخشی و از آن سو آن قدر نابسامانی‌ها مرا درگیر کرده است که اگر تمام خوبی مردم زمین را بیاورم، باز هم کم آوردم. این مرز بین خوف و رجا است. سالک، همیشه بین خوف و رجا است. از یک طرف به رحمت و احسان الهی امیدوار است و از سویی از کرده‌های خود، پشیمان است. این سعی و تلاش، انسان را نگه می‌دارد. حضرت امیر (علیه‌السلام) فرمودند: «از خدا ترسی داشته باشید که اگر تمام خوبی‌های اهل زمین را ببرید، باز هم قبول نکند و به خدا امیدی داشته باشید که اگر تمام بدی‌های اهل زمین را ببرید، باز هم خدا می‌بخشد. این مرز خوف و رجا، ارتباط با حضرت حق است. انسان به خودش نگاه می‌کند، ناامیدِ ناامید است و وقتی به حضرت حق نگاه می کند، امیدوارِ امیدوار است.

1.3- دارایی حقیقی در فرهنگ اسلام، از مظاهر رجاء و امید

در قسمتی از الهی‌نامه گفتیم: «الهی داراتر از من کیست که چون تویی دارم و تو مرا داری. تو من نیازمند را داری و من توی بی‌نیاز را».

و در جای دیگر گفتیم: «اگر روزی بگویی بنده‌ی من، از عرش بگذرد خنده‌ی من».

﴿نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾.[3] این بشارت را خدا به ما داده و با خطاب به‌عنوان بنده‌ی من گفته است.

«إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ».[4] اگر مرا به جرم و جریمه بگیری، ما هم به عفو و گذشت تو چنگ می‌زنیم. واقعا دارای دارا هستیم. کسانی ندارند که توجه به خود دارند. کسانی که توجه به خدا دارند، همه چیز دارند. آن کسی نادار است که به دارایی‌های وجودی‌اش، نادان است. گاهی افراد، دارایی‌ها را دارایی اقتصادی می‌دانند. دارایی در فرهنگ اسلامی، داراییِ معرفتی است.

1.4- حبّ‌الله و نعمت ولایت ولیّ الهی، دو نمونه از دارایی‌های حقیقی مؤمن

حب‌الله، بالاترین دارایی است. انسان با حب‌الله، هیچ کمبودی ندارد. انسان، زمینیِ فرشیِ عرشی و آسمانی است. سیر سماوات برای انسان، راحتِ راحت است. در تفسیر هم عرض کردم. این می‌طلبد که تکانی بخوریم و برخی مراقبت‌ها را شروع کنیم. از نعمت‌های خدا، سرمایه‌ی ولایت است. چرا باید ولیّ تا آخر زنده باشد؟ چون ولیّ، نقطه‌ی ارتباطی است. نقطه‌ی اتصال، نباید قطع شود. «لَولا الحُجّة لَساخَتِ الأرضُ بأهلها».[5] ما تحت اِشراف ولیّ هستیم. به خودتان، توجه نکنید؛ توجه‌تان به حضرت حق باشد، تا همه چیز حل شود. برای خوف و رجای عملی برنامه‌ریزی کنید. خوف و رجای نظری را می‌دانید، برای خوف و رجای عملی و سلوکی‌ برنامه بریزید. «اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ اَلرَّجَاءُ».[6] سرمایه‌ی انسان، امید است. بهترین سرمایه را داریم؛ از این بهترین سرمایه، بهترین درآمد را داشته باشیم.

2- خلاصه جلسات گذشته

در اقسام شرکت بودیم. معامله‌ی وجوه را بر خلاف برخی بزرگان جایز دانستیم.

3- شرکت مفاوضه

4- کلام علما در مورد شرکت مفاوضه و عدم صحت آن

نوع دیگر از شرکت، شرکت مفاوضه است که برخی از علما این نوع از شرکت را هم جایز نمی‌دانند.

4.1- کلام حضرت امام رحمه‌الله

حضرت امام رحمه‌الله می‌فرمایند:

«ولا تصحّ- أيضاً- شركة المفاوضة، وهي أن يعقد اثنان على‌ أن يكون كلّ ما يحصل لكلّ منهما- من ربح تجارة، أو فائدة زراعة، أو اكتساب، أو إرث، أو وصية، أو غير ذلك شاركه فيه الآخر، وكذا كلّ غرامة وخسارة ترد على‌ أحدهما تكون عليهما. فانحصرت الشركة العقديّة الصحيحة بشركة العنان».[7]

شرکت مفاوضه هم به نظر امام صحیح نیست.

دو نفر قرارداد ببندند که هرچه درآمد یا خسارتی دارند، در زمان مشخص، شریک شوند و بعد جدا شوند؛ یعنی از این به بعد هرچه خزانه‌ی آنها وارد شود، با هم شریک هستند. در خسارت و درآمد هم با یکدیگر شریک هستند. نتیجه‌ی نظر امام اینکه از چهار قسم شرکت ابدان و وجوه و مفاوضه و عنان، فقط شرکت عنان صحیح است.

4.2- کلام شهید ثانی رحمه‌الله

شهید ثانی در مسالک می‌فرمایند:

«قوله: "و لا بشركة المفاوضة": هي أن يشترك شخصان فصاعدا على أن يكون بينهما ما يكتسبان و يربحان و يلتزمان من غرم و يحصل لهما من غنم، فيلزم كلّ واحد منهما ما يلزم الآخر من أرش جناية و ضمان غصب و قيمة متلف و غرامة بضمان و كفالة، و يقاسمه فيما يحصل له من ميراث، و يجده من ركاز (یعنی گنج) و لقطة، و يكتسبه في تجارته بماله المختصّ به. و لا يستثنى من ذلك إلّا قوت يومه و ثياب بدنه و جارية يتسرّاها (کنیز)، فإنّه لا يشاركه الآخر فيها. و كذا يستثنى من الغرم الجناية على الحرّ و بدل الخلع و الصداق إذا لزم أحدهما».[8]

هر ضرر و سودی که باشد، بین آنها به شراکت است.

اکثر فقها نظرشان این است که مفاوضه صحیح نیست.

4.3- کلام شیخ طوسی رحمه‌الله

شیخ طوسی رحمه‌الله در کتاب خلاف می‌فرماید:

«مسألة 5: شركة المفاوضة باطلة. و به قال الشافعي، قال: و لها حكم في اللغة دون الشر قال صاحب إصلاح المنطق: شركة المفاوضة: أن يكون مالهما من كل شيء يملكانه بينهما. و وافقه على ذلك مالك، و أحمد، و إسحاق، و أبو ثور.

و قال أبو حنيفة: هي صحيحة إذا صحت شرائطها و موجباتها، فشرائطها أن يكون الشريكان مسلمين حرين، فاذا كان أحدهما مسلما و الآخر كافرا، أو كان أحدهما حرا و الآخر مكاتبا، لم تجز الشركة.

و من شروطها أن يتفق قدر المال الذي تنعقد الشركة في جنسه، و هو الدراهم و الدنانير، فاذا كان مال أحدهما أكثر لم تصح هذه الشركة، أو أخرج أحدهما من الشركة من ذلك المال أكثر مما أخرجه الآخر لم يصح».[9]

ابوحنیفه معتقد است که اگر شرایطش باشد و مشکلی نباشد، صحیح است.

وقتی اموال هر دو به یک اندازه باشد، شرکت صحیح است. اگر درآمدی که هر یک بر می‌دارد، مساوی دیگری باشد، درست است.

4.4- کلام صاحب مفتاح‌الکرامة رحمه‌الله

مفتاح‌الکرامة هم برای اقوال علما خوب است.

«باطلة إجماعاً کما فی «السرائر و الإیضاح و شرح الإرشاد» لولد المصنّف و «المهذّب البارع و التنقیح و جامع المقاصد» و عندنا کما فی «التذکرة و الروضة و إیضاح النافع». و فی «المبسوط» أنّه الّذی یقتضیه مذهبنا و فی «المسالک» أنّها باطلة إلّا عند أبی حنیفة و من شَذّ».

5- ادله‌ی فقها برای عدم صحت شرکت مفاوضه

چند نفر با هم قرارداد می‌بندند که هرچه درآمد و زیان مثلا از این ماه، یا این سال داشتیم، به شراکت تقسیم شود، آیا این درست است، یا خیر؟

علمایی که قائل به عدم صحت شدند، چند دلیل دارند:

دلیل اول: سود و زیانش، هیچ مشخص نیست و غرر و غرامت است. خرید و فروش، باطل است.

دلیل دوم: چون تملیک معدوم است، باطل است. عقد شرکتی به این عنوان نداریم.

دلیل سوم: عقلای عالم، چنین کاری انجام نمی‌دهند.

دلیل چهارم: ادعای اجماع شده است.

6- تفصیل استاد در شرکت مفاوضه

6.1- عدم لزوم وفا نسبت به شروط ابتدایی

آیا شرایطی که می‌گذارند، قبل از انعقاد عقد است، یا بعد از آن، یا در حین آن؟

کسی این چنین قرارداد نمی‌بندد. اگر قبل از انجام هر معامله‌ای قرارداد می‌بندد و این قرارداد هم به عبارت بهتر از قبیل شروط ابتدایی است، این لازم‌الوفاء نیست. شرط ابتدایی، واجب الوفاء نیست؛ چون قراردادی نیست و حرف است. آقا و خانم می‌خواهند ازدواج کنند و یکی مطالبه‌ای دارد و ضمن عقد نکاح نیاورند، لازم‌الاجرا نیست.

6.2- لزوم وفا نسبت به شروطی که در ضمن عقد مطرح می‌شود

ولی اگر با انعقاد عقد، شرط را بیاورند، لازم‌الوفا است. آیا شرط غرامت و تجارت و خسارت، قابل انعقاد عقد است، یا خیر؟ ما شرکت را با همه‌ی اقسامش، جزو عقود می‌دانیم. شرکت وجوه را هم صحیح دانستیم؛ چرا که عقلای عالم، ارزش‌گذاری می‌کنند.

6.3- صحت شرکت مفاوضه به سبب شرط ضمن عقد

عرض ما در شرکت مفاوضه این است که اگر بر اساس خسارت‌ها هم باشد، قائل به صحت هستیم. می‌خواستند از اول، چنین قراردادی نبندند. معامله بر معدوم نیست و خیلی از وقت‌ها قابل پیش‌بینی است.

7- صحت شرکت‌های بیمه بر مبنای صحت شرکت مفاوضه

شرکت‌های بیمه، یک مبنای صحتش، همین بحث امروز است. اگر مفاوضه را درست ندانیم، شرکت‌های بیمه، همه غیر صحیح می‌شود.

خلاصه اینکه، یک مبنا این است که حرفی زدند و شرط ابتدایی است، در صحت آن، تأمل داریم؛ ولی اگر شرکت قراردادی است و قرارداد، اماره بر این است که تعهداتی دارند، در این صورت اگر درآمد، نوسان هم داشته باشد، فرقی ندارد.

کارشناسان حدودش را مشخص می‌کنند و عقلای قوم اگر معامله کنند، اشکالی ندارد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo