< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1400/09/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/ارتباط بانکداری اسلامی با بانکداری غیراسلامی /سه راه مواجهه با بانکداری غیر اسلامی

 

1- حدیث اخلاقی (شبهات دینی، یکی از مسائل مورد محاسبه در قیامت)

حدیث امروز، حدیث نبوی است. از صحابه نبی معظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «إنما یؤتی الناس یوم القیامة عن إحدی من ثلاث إما من شبهة فی الدین ارتکبوها».[1]

فردای قیامت مردم به یکی از این سه کار، محاکمه می‌شوند. اولین مواخذه‌ی خدا از انسان، به شبهات دینی است. رافع و دافع شبهات، علمای دین هستند. ما باید مراقب باشیم. اگر شبهه‌شناس نباشیم، یا بشناسیم و جواب ندهیم، یا جواب بدهیم و اقناعی و قانع کننده نباشد، متأسفانه علمای دین، مجازات می‌شوند. مردم هم به شبهات دینی مواخذه می‌شوند. نباید شبهه داشته باشند. شبهات، منطقه ممنوعه دین است. کسانی که فضای مجازی دست‌شان است، افراد و حکومت‌ها و دولت‌مردان و کسانی که شرکت‌های خصوصی و عمومی دارند، نمی‌توانند هر چیزی را بین مردم پخش کنند. چه بسا شبهه‌ای که مردم را از دین باز دارد. باید مسئولین و علما و مردم، پاسخ‌گو باشند. اگر مرتکب شبهه دینی بشوند، مواخذه می‌شوند.

1.1- 1،علما، پاسخگوی شبهات دینی مردم

علامه‌ حلی‌ها و خواجه نصیرها و شیخ مفید را می‌بینیم که مقابل شبهات، ایستادند و در این زمینه کتب مخلتف نوشتند. در کتاب اَلفَین، با دو هزار دلیل، پاسخ شبهات ولایت را می‌دهند. در زمینه پاسخ به شبهات، کتب علما، کم نیست. دست ما پر است.

1.2- 1،پرهیز از نشر شبهات برای همه افراد

جواب دادن به شبهات دینی، آسان است، ولی نشر شبهات، کار آسان و مطلوبی نیست. شبهات باید برای اهل شبهه پاسخ داده شود. گاهی نباید شبهات، پخش شود. نشر شبهات، مانند نشر کتب ضاله است. ما هر نشریه‌ای را نمی‌توانیم پخش کنیم. استعدادها یکی نیست. هر سخنی برای مخاطبی است. ما نمی‌توانیم هر مجله و نشریه‌ای را در اختیار برخی قرار دهیم. شبهات نزد برخی جواب دارد و نزد برخی کارساز می‌شود و اثر می‌کند. نخستین چیزی که مردم فردای قیامت معاتبه می‌شوند، ارتکاب شبهات دینی است. اگر شبهه‌ای بود، جوابش باید کنارش باشد. اینکه در یک شماره نشریه شبهه را بگویند و در شماره دیگر جوابش بدهند، مطلوب نیست. این دو باید متصل به هم باشند. چه بسا کسی به شبهه دسترسی یابد، ولی به جوابش، خیر.

مراقب باشیم هر حرفی نزنیم، هر چیزی را ننویسیم. قلم‌های زهرآلود، جامعه‌ای را آلوده می‌کند. أعاذناالله إیانا و إیاکم. ان‌شاءالله محفوظ از این جهات باشیم و گرفتار راهزن‌های اعتقادی نشویم.

2- خلاصه جلسه گذشته

الگوی بانک‌داری اسلامی را اجمالا گفتیم.

3- سه راه مواجهه با بانکداری غیراسلامی و نظر مختار

در بحث بانک‌داری اسلامی، برخی ترمیم را قائلند، برخی تطبیق و برخی تأسیس.

راه اول یعنی عقود غیر اسلامی را حذف کنیم و عقود اسلامی را جایگزین کنیم و بانک‌های موجود را تبدیل به اسلامی کنیم. این یک نظر است و خوب است.

راه دیگر اینکه بانک‌داری غربی و شرقی و بانک‌های سنتی را تطبیق بر بانک‌داری اسلامی کنیم؛ یعنی ببینیم کدام قسمتش اسلامی است و کدام قسمت از خدمات این بانک‌داری با عقود اسلامی مطابق نیست که حذف کنیم. برخی بزرگان، قائل به تطبیق عقود اسلامی با بانک‌داری جهانی هستند.

در دومی کاملا عقود بر یکدیگر تطبیق می‌شود. در اولی اصالتی به یک سری عقود می‌دهیم. هر دو نظر به یک دیدگاه باز می‌گردد. یک ریشه دارند؛ یا ترمیم می‌شود، یا تطبیق. تفاوت لفظی این دو لفظ، مهم است.

راه سوم قائل به این است که باید بانک اسلامی را تأسیس کنیم. مؤسس باشیم. نظر سوم، بهترین نظر است؛ یعنی بتوانیم بانک‌داری اسلامی را تأسیس کنیم. منافاتی ندارد که این بانک‌داری، دستورالعمل‌هایی از بانک‌داری غربی، یا شرقی داشته باشد. همیشه بشر در حال تغییر و تحول است. دست ما، باز است. اسلام و نظام اقتصادی و بانکی‌اش، بن‌بست ندارد.

4- مراحل مواجهه با بانکداری غیراسلامی

ما در مرحله اول، مأمور به تأسیس بانک‌های اسلامی هستیم. اگر نشد، باید به حداقل اکتفا کنیم که ترمیم، یا تطبیق است. چه اشکال دارد که مستقلا بانک‌هایی از ابتدا اسلامی باشد. نباید در ممالک اسلامی به خصوص ایران که تحت نظارت یک فقیه اسلامی است، عقود غیر اسلامی رواج یابد و گاهی بیشتر، رواج یابد.

5- ضرورت احداث بانک‌های قرض‌الحسنه

اینکه برخی بزرگان در سابق هم پیشنهاد داشتند، می‌گوییم بانک‌های قرض‌الحسنه‌ای، احداث شود. پول‌ها برای وام‌ها و سرمایه‌ها بین مردم، توزیع نشود، مگر با حساب و کتاب.

6- جواز خرید و فروش ارز به صورت نقد و نسیه

ما می‌توانیم کاری کنیم که افراد، اطمینان کنند و پول‌های‌شان را در اختیار بانک بگذارند و عقود مشارکتی، یا مانند آن داشته باشند و سود ببرند. ما قائل به جواز خرید و فروش ارز هستیم، ولو نقد و نسیه. ما پول را مثلی‌بودنِ در عین قیمی‌بودن، می‌دانیم.

7- ضمانت‌های مدت‌دار و بی‌مدت

چه اشکال دارد که بانک‌داری اسلامی بین متعاملین، همراه با ضمانت‌های مختلفی باشد؛ مُؤَجَّل، یا مُعَجَّل؛ مدت‌دار، یا بی‌مدت. سرمایه‌گذاری کنند و از ابتدا، بنای‌شان بر بانک‌داری اسلامی باشد.

8- لزوم تدوین بانک‌های جهانی بر اساس بانکداری اسلامی

حتی بانک‌های جهانی هم باید بر اساس مدل اسلامی تدوین شود. از بانک‌داری جهانی می‌توان نکات مثبت را گرفت. راه‌کارهای عملیاتی را از بانک‌های غیراسلامی بگیریم، اشکال ندارد. ما در بانک‌داری اسلامی هم نیاز به ترمیم داریم، هم تطبیق و هم تأسیس. ما باید با نظریه‌ی جامع مالکیت اسلامی که در راستای مالکیت خداوند، در اختیار انسان است، نیازهای مالی متقاضیان و صاحبان سرمایه را تأمین کنیم. مالکیت نسبی، دست انسان و ملک مطلق، در دست خدا است. ﴿لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾.[2]

9- راه خروج از خرید و فروش دَین‌به‌دَین

در رشته‌های مختلف خدماتی و فرهنگی و اجتماعی و خانوادگی و... می‌شود خدمات داد. خرید و فروش دَین‌به‌دَین، اشکال داشت، ولی با ترکیبی از قرض و حواله و شراکت و مضاربه و مانند آن، می‌شود عقود را نهادینه کرد. ربا و ضرر و غرر را از بازار اسلامی و جهانی حذف کنیم.

10- مکلف بودن همه (مسلمان و غیرمسلمان) نسبت به اوامر الهی

تمام مکلفین، مأمور به اوامر الهی هستند. مؤمنین، مخاطب قالب هستند، نه منحصر به قالب و ساختار بانک‌داری غیراسلامی. مأموریت اول ما تدوین و تشکیل و تولید بانک‌داری اسلامی است. بر اساس ربا نباشد. غیر از خرید دین‌به‌دین اشکالی ندارد سایر عملیات بانکی را انجام دهیم و تأسیس کنیم.

11- ضرورت ایجاد قرض‌الحسنه و پرهیز از ثروت‌اندوزی

اولین گام، ایجاد بانک‌های قرض‌الحسنه‌ای است. اگر پولی در اختیار دیگران است، سود نیست. نکند اینها هم گاهی از بانک‌های دیگر، بیشتر توی سود و بهره بیفتند. همیشه خطر ثروت‌اندوزی هست. ثروت‌اندوزی، بازار اسلامی را خراب می‌کند. ما نیاز به الگوی تمام عیار بانک‌داری اسلامی داریم. مدیران شایسته و صاحبان فکر و صاحبان سرمایه باید بیایند به مدد طبقه ضعیف برسند. لزوما ضعیف اقتصادی هم نیست. همه در اجرای بانک‌داری اسلامی، مسئولیت دارند.

ما نه به لحاظ مفهوم و نه مصداق، مشکلی در عقود اسلامی نداریم. ربا را باید حذف کنیم. برخی فقط توجه‌شان به سود است. اقتصاد اسلامی باید نهادینه شود. نقدینگی بانک‌داری اسلامی را باید تأمین کنیم. سرمایه‌داران اندک و عمده در این جهت، فرقی ندارد.

12- مبنای امضایی و بحث تأسیس بانکداری اسلامی

حصر عقود، استقرایی است و منحصر در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیست. شاید عقود جدیدی، جای عقود امروزی ما را بگیرد؛ این یعنی تأسیسی نبودن؛ ولی تأسیس بانک‌داری اسلامی بر وفق عقود اسلامی موجود، یا مرسوم در زمان ما متفاوت است. بانک اسلامی بدون گرفتن چیزی از دیگران، باید وارد عمل شود. نیازمندی بانک‌داری اسلامی در اجرا است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo