درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی
1400/09/01
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (نماز، چهرهی دین)1.1- نکته معرفتی
1.2- شرط شفاعت، رعایت کردن آداب نماز و سبک نشمردن آن
1.3- برخی از آداب نماز
1.3.1- سجده شکر بعد از نماز
1.3.2- طهارت قبل از نماز و آمادگی برای نماز
2- خلاصه بحث گذشته
3- اقسام قراردادهای مبادلهای در بانکداری اسلامی
3.1- جعاله در جعاله
3.2- سلف
4- قرارداد در قرارداد
موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/اقسام قراردادهای مبادله ای در بانکداری اسلامی /جعاله در جعاله - سلف
1- حدیث اخلاقی (نماز، چهرهی دین)
مرحوم کلینی در کافی، ج3، ص270 این حدیث را میآورند؛ حدیث نبوی است؛ رسول مکرم (صلیاللهعلیهوآله) این گونه فرمودند: «لِكُلِّ شَيْءٍ وَجْهٌ وَ وَجْهُ دِينِكُمُ الصَّلَاةُ فَلَا يَشِينَنَّ أَحَدُكُمْ وَجْهَ دِينِهِ».[1]
حدیثی است که میطلبد برای آن برنامهریزی کنیم. در تفسیر هم خواندیم که به هر طرف که بنگریم، وجه الهی است؛ ﴿فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾؛[2] خدا احاطه علمی و عینی دارد. حضرت در این حدیث، یک قانون کلی بیان میکنند. هر چیزی که بنگرید، چهره و رویی دارد. از تمام ابزارآلاتی که دست من و شما است، چه جمادیها و چه نباتیها و چه انسان، دارای وجه و چهرهاند. دین شما هم چهره دارد؛ چهره دین شما نماز است؛ تعبیر سنگینی است.
چهره، شیء و شخص را نشان میدهد. ما در دنیا و نیز در فردای قیامت، با چهره شناخته میشویم. چهره دین ما نماز است.
در این روایت یک نهی فرمودند: «مبادا شخصی، چهره دینش را زشت و نازیبا نگه دارد». وجه دین خود، یعنی نماز را خراب نکنید. نماز، ستون دین است. وجه دین هم، نماز است. آینه تمامنمای دین و روی و چهره دین، نماز است. به غیر از نماز، کدام عبادت است که روزی 5 مرتبه در پنج وقت مختلف باید سراغش برویم؛ صبحگاه و ظهر و عصر و مغرب و شامگاه و عشاء. در تمام اوقات، باید سراغ نماز برویم. اگر حدود نماز را نگه داریم، دین را میتوانیم نگه داریم.
1.1- نکته معرفتی
میشود این حرف را زد که چهره دین که در دنیا نماز است، چهره انسان هم در عالم برزخ، نماز است و به نماز و از نماز است.
1.2- شرط شفاعت، رعایت کردن آداب نماز و سبک نشمردن آن
شخصی که مدتها شاگرد امام صادق (علیهالسلام) بود، به محضر ایشان آمد و گفت: «از ما شفاعت میکنید»؟ فرمودند: «لا تنال شفاعتنا أهل البیت مستخفا بالصلاة».[3] یا «من استخف بصلاته». کسی که نماز را سبک بشمارد، شفاعت ما به او نمیرسد. یکی از مصادیق استخفاف نماز این است که انسان به نماز عادت کند و احترام نکند.
1.3- برخی از آداب نماز
1.3.1- سجده شکر بعد از نماز
سجده شکر، تکمیل آداب نماز است. سجده شکر را داشته باشید. سجده شکر بگذارید و هنگام رسیدن پیشانی به مهر بگویید: «الحمدلله»، بعد گونه راست بگذارید و بگویید: «شکراًلله» و بعد گونه چپ بگذارید و بگویید: «أستغفرالله». اذان و اقامه، استقبال از نماز است. تعقیبات ما بدرقه نماز است. با این سجده شکر، نماز را بدرقه کنیم. اهل کار و تأمل هستید.
1.3.2- طهارت قبل از نماز و آمادگی برای نماز
تقاضامندیم که وقت مخصوصی برای نماز بگذارید. ﴿حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى﴾.[4] نماز، وقت دارد، ولی مهم است که خودمان وقت برایش بگذاریم. این گونه ابوالوقت میشویم، نه ابنالوقت. یک راه سیر و سلوکی این است که قبل از نماز، طهارت برای اقامه نماز داشته باشیم؛ در این صورت تمام وقت، ما وارد وقت نماز و طهارت میشویم. ما که قرار است به وجوب غیری وضو بگیریم، چرا به استحباب نفسی انجام ندهیم. وضو در هر حالی از احوال، مطلوبیت دارد؛ حتی در حالی که انسان تکلیف غسل دارد و نیاز به تطهیر با طهارت غسل است و باید غسل کند، وضو هم ورود دارد. برای شخص جنب و حائض میگویند اگر خوراک میخواهی داشته باشی، وضو بگیر که کراهتش از بین برود.
حداقل در شبانهروزی استحباب در نماز و نیز استحباب در رکعات و وضو و طهارت داشته باشیم؛ این باعث میشود چهره دین را خوب نگه داریم. اینطور خود، صاحبچهره میشویم و در روز قیامت فرد، چهرهاش حفظ میشود.
2- خلاصه بحث گذشته
در ساختار بانکداری اسلامی و فهرست عقودی که در بانکداری اسلامی مطرح است، بودیم. قرار شد طرحنامهای برای بانکداری اسلامی عرض کنیم. گفتیم برخی قراردادها قرضالحسنهای هستند و برخی مبادلهای. در قرضالحسنه هم میتوانیم مدیریت کنیم و تسهیلات را به نیازمندانی بدهیم که با کارمزد بتوانیم بانکها را اداره کنیم. قسمت دوم که قراردادهای مبادلهای بود، مثالهایی زدیم و برخی از عقود متناسب با آن را برشمردیم؛
یکی نسیه و نقد بود؛ یعنی فروش اقساطی کالاها به اقساط درازمدت، یا کوتاه مدت.
قرارداد دیگر که اصرار بر آن داشتیم، عقود اجارهای بود؛ اجاره به شرط تملیک. قرارداد اجاره به شرط تملیک، چند خصلت خوب دارد؛ یکی اینکه کسی که ملک در اختیارش است، بهتر نگهداری میکند؛ چون خود را صاحب ملک میداند. کسانی هم که صاحب ملک نیستند، در اعیان، یا منفعت، صاحب ملک میشوند.
عنوان دیگر جعاله بود.
3- اقسام قراردادهای مبادلهای در بانکداری اسلامی
3.1- جعاله در جعاله
میتواند قرارداد در قرارداد داشته باشد؛ جعاله اول و دوم و سوم. متقاضی به بانک مراجعه کرده و نقدینگی به او میدهند و او موظف به انجام تعهدات است. در جعاله بعدی این را تملیک میکند به متقاضی، یا اقساطی میکند. گاهی اقساط را میتواند به اشخاص مختلف، واگذار کند. اسلام، هرمهای اقتصادی را مدیریت کرده است. بله، اگر برد و باخت باشد، یعنی به کسی سود برسد و به دیگری ضرر برسد، اشکال دارد. بازاریابی در اقتصاد اسلامی، اشکال ندارد. باید عاملان دنبال متقاضیان بروند؛ ولی اینقدر مشکلات مردم زیاد است که آنها مینشینند و مردم سراغشان میآید. زمانی بانکداری مانند بازاریها، بازاریاب داشتند، ولی الآن اربابرجوع را نمیتوانند جواب دهند. باید روزی بیاید که به دنبال مشتری باشند و هزینه جذب بدهند. یکی از این عناوین، جعاله و جعاله در جعاله است. بانکداری اسلامی باید روی جعاله و عنوان آن کار کند. گاهی جعاله، مستقل است و گاهی جعاله، ضمن عقود دیگر است؛ مثلا مشارکت و در مساقات و یا مزارعه. جعالهی اول، معمولا نقدی و جعالههای بعدی، معمولا اقساطی است.
اولین مسئولیت دولتمردان، تأمین امنیت جانی و اقتصادی مردم است. فردای قیامت حضرت حق از مسئولین، محاکمه میکند که چطور امنیت را تأمین کردند. سرمایههای بانکی، تأمین اقتصادی نیاز دارد. چرا سرمایهدار که میتواند کارآفرینی کند، امنیت نداشته باشد. باید راه برای هر کسی که دارد و ندارد، با جعاله باز باشد. برخی نگاهشان، فقط به نیازمندان است و ثروتمندان را فراموش میکنند و برخی به ثروتمندان نگاه میکنند و نیازمندان را فراموش می کنند. اقتصاد اسلامی به هر دو قشر نیازمند و ثروتمند نگاه میکند.
3.2- سلف
معامله بعدی سلف است. سرمایه در گردش با توجه به کالاهایی که هست. در هر فصل، زمان برداشت برخی محصولات است؛ مثلا در پاییز، برخی از محصولات را برداشت میکنند. مسئولان اقتصادی ما باید پیشخرید، یا پیشفروش کنند. بانکها باید این را مدیریت کنند. چه اشکال دارد باغدار، یا کشاورز، یا دامدار که کالایی برای عرضه دارد، محصولاتشان توسط دولت، پیشخرید شود. رکودی که در بازار است، به خاطر نابرابری عرضه و تقاضا است. اگر این دو متعادل باشند، تورم کنترل میشود. هر کدام بالا یا پایین باشد، نوسان پیدا میشود. در کارهای تولیدی و کشاورزی و دامداری و مانند آن میتوانند شریک شوند. کارخانهای است که هنوز به تولید نرسیده است، اگر پیشفروش کنند، مناسب است. در بورس هم پیشفروش، کمکی است؛ به خصوص در عرضه اولیه سهامها که صاحبان سرمایه اینها را میگیرند و مدتی صبر میکنند که ارزش افزوده بیابد و بعد میفروشند. به عنوان وکیل میتوانند بانک را مسئول کنند، یا مثلا بانک عواملی را برای چیدن میوه داشته باشد.
4- قرارداد در قرارداد
بحثی است که قرارداد در قرارداد، اشکال دارد یا خیر؟ بالفعل همان قرارداد را با سود با دیگری میبندید. اگر اجحاف و ظلم نباشد، اشکال ندارد. مثلا شخصی، آدم زرنگی بوده است. باید دید حدود مالکیت اسلام، تا کجاست. اگر تزاحم عناوین اولیه نباشد، عناوین ثانویه هم هست. در مورد محصولات باغها در فقه داریم که باید شکوفهاش ظاهر شود که غرر نباشد. در فصل زمستان نمیتواند میوهها را بخرد. این به عنوان میوه نمیشود خرید، ولی به عنوان دیگر میشود خرید. اسلام، راههای جایگزین زیادی دارد. متقاضی پیشخرید میکند و فروشنده پیشفروش میکند. هر یک با توجه به مدت و قیمت، طبق آن سررسید، جنس را تحویل میدهند و درآمد دارند.
معاملات سلفی را در همهجا جاری میدانیم، مگر برخی موارد که انشاءالله خواهیم رسید.