درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی
1400/07/27
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (تعظیم خداوند)1.1- نمونههایی از مصادیق تعظیم خداوند
1.1.1- 1،1،ادب مع الله و توجه به حاضر بودن انسان در محضر حضرت حق
1.1.2- 1،1،حفظ وحدت بین امت اسلامی
2- خلاصه جلسه گذشته
3- تعریف و ضرورت بانک
4- اشکال و جواب در مشروعیت بانک
5- دلیل عقلی بر مشروعیت بانک
6- عدم تلازم بین سود و ربا
7- متولّی خلق پول، اصناف، یا دولت؟
8- امکان بانکداری اسلامی و نظام اقتصادی اسلامی
موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/مباحث مقدماتی بانکداری اسلامی /ضرورت بانکداری اسلامی
1- حدیث اخلاقی (تعظیم خداوند)
دیروز حدیثی از رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) تقدیم حضورتان شد. ایام ولادت ایشان، هفتهی وحدت است. انشاءالله بهترین وحدت از راه فرمایشات رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسلام) محقق شود. حضرت فرمودند: خداوند چهار چیز را در چهار چیز قرار دادند؛ برکت علم در تعظیم استاد است. این فقره از روایت دیروز بیان شد. هر علمی، متعلمی دارد. رابطه متعلم و عالم در اصطلاح آقایان، اتحاد علم و عالم و معلوم، یا عقل و عاقل و معقول است. وقتی انسان تعظیم استاد را داشته باشد، برکت علم جلوهی خاصی دارد. حضرت علامه حسنزاده (قدساللهنفسهالزکیة) فرمودند: «در محضر آقا میرزا مهدی قمشهای بودم، فرمودند: آقای حسنزاده شما خیر میبینید. پرسیدم چرا؟ فرمودند: چون بسیار نسبت به اساتیدت خاضع و خاشعی. این مطلب برای ما هم به تجربه ثابت شده است. برای این جهت، برنامهریزی کنیم.
1.1- نمونههایی از مصادیق تعظیم خداوند
1.1.1- 1،1،ادب مع الله و توجه به حاضر بودن انسان در محضر حضرت حق
«و بقاء الإیمان فی تعظیم الله».[1]
خدا بقای ایمان را در تعظیم باریتعالی قرار داده است. اگر بخواهم این جمله را خودمانی عرض کنم، ادبِ مع الله تبارکوتعالی است. اگر به من و شما بگویند این محفل شما در مرأی و منظر دوربینها است، چقدر مواظب هستیم. ما اگر حضرت باریتعالی را ناظر و حاضر بدانیم و برسیم به این جهت که عالَم در محضر خداست، قطعا در محضر خدا معصیت نمیکنیم. اگر به قدر این جمله که اینجا مجهز به دوربین مداربسته است، از نظارت خدا هم مراقبت میکردیم، کارمان درست بود.
ادب معالله داشته باشیم. هر کسی ادب خاص خود را دارد. حد اقل ده دقیقه خاضعانه در محضر حق باشیم، نه یک ساعت و دو ساعت. حضرت حاج آقای بهاء الدینی میفرمودند: «بیدار بودن شب برکت خاصی دارد، ولو انسان بلند شود و چای بخورد». سحرخیزی برکت خاصی دارد. به خصوص شبها الآن طولانی است و پاییز و زمستان است. حضرت علامه حسنزاده به نقل از علامه طباطبایی فرمودند: «زمستان، بهار اولیای الهی است».
1.1.2- 1،1،حفظ وحدت بین امت اسلامی
بقای ایمان در این است که انسان، تعظیم حضرت حق داشته باشد.
در هفته وحدت هستیم. تعظیم الهی در حفظ وحدت هم هست. هر کس صدای تفرقه بلند کند، در مسیر توحید نیست. توحید، یکی شدن و یکتا شدن و به طرف یکتای بیهمتا رفتن است. تا یکی نشود، نمیتواند به سوی یکتا برود. با هر کسی نمیشود وحدت داشت؛ بلکه با کسانی که خدا وقبله و پیامبرمان، با آنها یکی است، باید وحدت داشت. مسلمانان باید واحد شوند. دشمنان اسلام میخواهند اسلام را خشن معرفی کنند. خودشان اهل خشونت هستند، ولی مسلمانان را خشن نشان میدهند. ما مأموریم رحمت اسلامی را رواج دهیم. ذات باریتعالی همین که میگوید رحمت من بر غضب من مقدم است، این نشانه تعظیم باریتعالی است. ذات باریتعالی مجمع صفات مختلف است. انسان مومن هم باید مانند خدا باشد. غضب باید لحظهای و برای دفاع باشد ، نه غیر آن. انسان همیشه در حال دفاع نیست.
تعظیم خدا و تعظیم استاد با هم ارتباط دارد. انشاءالله خدا توفیق برنامهریزی برای این احادیث و سیر و سلوک به ما عنایت کند.
انشاءالله ادامه حدیث برای جلسات آینده.
2- خلاصه جلسه گذشته
در بحث بانکداری و بانکداری اسلامی به این نتیجه رسیدیم که بانکداری ضرورت دارد و اسلام، نظام اقتصادی دارد. مسائل مستحدثه هم مسائلی هستند که در گذشتهها نمونه ندارند و با سیره و عدم منع شارع، یا با تصریحاتی که از علل احکام و ملاک آنها استفاده میکنیم، میتوانیم احکامی را سرایت بدهیم به مباحثی که در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نبود.
3- تعریف و ضرورت بانک
بانک، مؤسسه انتفاعی، یا غیر انتفاعی است که هدفش، تحصیل منفعت برای سهامدارانش است. مؤسسه انتفاعی که با سرمایه خود، یا با سرمایه مشتریان اقدام به جمع سرمایه میکند و با خدمات بانکی، مانند وام دادن و مانند آن، خدماتش را ادامه میدهد.
چیزی که از این تعریف استفاده میشود، این است که هدف کلیه تأسیس بانکها، قطعا سودآوری است و شکی در این نیست. بانکی اگر سود نداشته باشد، نه مؤسسی دارد نه هیات مؤسسی و نه تأسیس میشود. بانکها حرف اول را در نظام اقتصادی دنیا میزنند. اقتصاد دنیا بر اساس بانک است. این را ضرورت بانکداری اسلامی میدانیم. همان دلیلی که برای بانکداری است، برای بانکداری اسلامی میدانیم. ﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾.[2] اسلام، جامع و بهروز است و کهنهشدنی نیست. ما نباید متحجرانه عمل کنیم. همراه با زمان بودن به این معنا نیست که اهل افراط و تفریط شویم و اصول اسلامی را زیر سؤال ببریم. اصول، ثابت و فروع، متغیر هستند. باید فروع را از اصول استخراج کرد.
4- اشکال و جواب در مشروعیت بانک
یک دلیل قائلین به عدم مشروعیت بانک این است: چون بانکها اهل بهره هستند و ربا را نمیشود از بانکها گرفت، باید گفت بانک، غیر اسلامی است و مشروع نیست و اینکه معاملات با آنها غیر مشروع است.
نقد:
1. ضرورت جهانی، تعامل با بانکها را ضروری کرده و چارهای نداریم.
2. بین سود و ربا، ملازمه نیست.
معاملاتی است که سودآوری دارد، ولی ربوی نیست. مشهور این است که بهره به معنای ربا است. بانکها به دنبال سود هستند و این سود، درصد دارد، ولی این درصدها را باید با معاملات جایگزین، تصحیح کنیم. در مباحث بورس، راههای پیشنهادی برای فرار از ربا گفتیم. حدود 18 مورد، معرفی کردیم که همانند معاملات ربوی است، ولی ربوی نیست.
بانک به وسیله سپرده و وام و وکالت و نیابت و استقراض و معامله، دنبال سود است. باید مراقب بود که معاملات و مواصلات بین بانکها با عقود شرعی بنا کنیم.
5- دلیل عقلی بر مشروعیت بانک
بر خلاف کسانی که می گویند هر کجا بانکی است، غیر مشروع است، میگوییم بانک شرعی داریم. مراودات مسلمانان با مسلمانان و غیر مسلمانان، لازم است. دلیل ما احکام عقلی است، نه شرعی. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾،[3] شامل همه میشود. معاملات، لازمالوفا است. در بانکها یک سری عقودی داریم که باید بیان شود. یک عهودی داریم که باید بیان شود. و یک سری عملیاتی داریم که باید یکایک بیان شود، تا ببینیم هر یک از اینها شرعی است، یا خیر؟
این بحثهایی که پیش میرویم، اگر تدوین شود، طرح بانکداری اسلامی است.
ضرورت بانکها، ضرورت بانکداری اسلامی و عدم تلازم بین سود و ربا را بیان کردیم.
6- عدم تلازم بین سود و ربا
چه بسا سودهایی داریم که ربوی نیست. ما بحث ربا را در ربای قرضی و معاملاتی در مباحث بورس گفتیم و دیگر تکرار نمیکنیم و فقط اشاره میکنیم که بین سود و ربا، تلازم نیست. اینطور نیست که هر کجا بانک و سود بود، غیر مشروع و ربا و حرام باشد. گاهی سود داریم، ولی خصوصیات ربوی را ندارد. 18 مورد از معاملات سودآور مانند معاملات ربوی است که شارع هم آن را منع نکرده است. عقود بانکها قابل جایگزینی است. بانکها سود میگیرند و سود مشخص دارد و میتوانند به عناوین حلال بگیرند. وقتی راه حلال باز است، چرا دنبال حرام بروند.
7- متولّی خلق پول، اصناف، یا دولت؟
قبلا خلق پول و سکه دست زرگران بود، سکه را ریختهگری میکرد و با آن معامله میشد. ولی در زمان ما این اصناف، اجازه ضرب سکه را ندارند. ضرب سکه در اختیار دولت است، یا مردم، یا هر دو؟ در زمانهای متغیر، وظیفه ضرب سکوک، مختلف بوده است؛ زمانی دست بازاریها بود، ولی الآن نیاز به اعتبارات دارد و دست دولت است.
8- امکان بانکداری اسلامی و نظام اقتصادی اسلامی
همانطوری که بانکداری سنتی قابل ترمیم و دارای اصلاح است، بانکداری جدید اسلامی هم قابل برنامهریزی است. عرض ما این است که به امید روزی که بانکهای اسلامی را تأسیس و گسترده کنیم. مؤسس بانک، غربیها بودند، ولی به تعبیر روایت «وَانظُر إلی ما قال و لا تنظر إلی من قال»،[4] حرف خوب را باید از هر کس هست، بپذیریم. حرف بد را هم از هر کس نپذیریم. بانک، یک ضرورت لا ینفک است. نیاز مردم به بانک، ضروری است. اصل و فرع را باید تصحیح کنیم؛ اصل، یعنی سپردهها و فرع، یعنی سودها. بانکداری اسلامی باید نهادینه شود و در مسیر عقود مختلف اسلامی قرار گیرد، تا بتوانیم نظام اقتصادی جهانیِ اسلامی و بانک اسلامیِ جهانی را تأسیس کنیم و انشاءالله [این مباحث را] طبق اقتصاد اسلامی جهانی نهادینه کنیم.
﴿وَحَرَّمَ الرِّبَا﴾،[5] شامل آن معاملاتی میشود که جزو ربا است.
بحث بعدی: نظام اقتصادی اسلام بر اساس مالکیت میچرخد؛ آن هم مالکیت فردی، نه اشتراکی که برخی مکاتب میگویند و نه بر اساس اطلاق سرمایه که نظام کاپیتالیسم و سرمایهداری میگوید.