< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1400/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/تاریخچه بانک /تاریخچه بانک و مبنای استاد در مسائل مستحدثه در معاملات

1- حدیث اخلاقی (التزام به ذکر بسم الله الرحمن الرحیم)

قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله):

«کل أمر ذی بال لم یذکر فیه بسم الله فهو أبتر».[1]

یکی از احادیثی که جدّاً انسان باید برای آن در تمام مراحل زندگی برنامه‌ریزی کند، همین حدیث شریف امروز است. دستورالعمل سیر و سلوکی و الهی رسول مکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. حدیث به عنوان موجبه کلیه مطرح شده است. موجبه کلیه اگر تحت عنوان یک قانون درآید، یک قانون همگانی و همیشگی است. هر کار با ارزشی که برای انسان مهم است، در برخی نسخه‌ها «لم یُبدَء»[2] است. اگر آغاز کار بسم‌الله نباشد، یا نام خدا برده نشود، این کار ناقص است. کار تمام کاری است که در آن بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم باشد.

نسبت به «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم»، روایات بسیار زیادی داریم. «بسم‌الله» هم مانع را بر می‌دارد و هم مقتضی را می‌آورد. کار بی مانع و با مقتضی تحقق می‌یابد.

حضرت امیر المومنین (علیه‌السلام) نشسته بودند، یکی از یاران ایشان وارد شد خواست روی سکو بنشیند، سکو از زیر پایش در رفت و زمین خورد و سرش خون آلود شد. سرش را شست و شو دادند. پرسید: «علت زمین خوردن من چه بود»؟ حضرت فرمودند: «چون وقتی روی صندلی نشستی، «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» را نگفتی، این عقوبت فراموشی تو نسبت به «بسم‌الله» بود».[3]

از امام صادق (علیه‌السلام) روایت است: «ولو شعر می‌خواهید بخوانید، «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» را رها نکنید».[4]

جالب است در برخی روایات است که تعبّد به «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم»، مانند تعبد به نماز در ساعات نماز است؛[5] ﴿حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى﴾.[6] چطور نماز را باید حفظ کنیم؛ اینکه تارک «بسم‌الله»، مانند تارک نماز است، حرف گزافی نیست.

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «سرقوا أکرم آیة فی کتاب‌الله، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم»؛[7] «بسم‌الله»، بزرگ‌ترین آیه است که به آن دستبرد زده شده است. سیره برخی این بوده است که صدر سوره‌های قرآن «بسم‌الله» را نمی‌آوردند.

از مرحوم ارباب نقل شده است که نامه‌ای خواست بنویسد، وقتی کاغذ را برداشت، گفت: «بسم‌الله»، وقتی قلم را برداشت، گفت: «بسم‌الله»، وقتی دوات را برداشت، گفت: «بسم‌الله» و وقتی شروع کرد به نوشتن روی کاغذ، گفت: «بسم‌الله» و بعد شروع به نوشتن «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» کرد. از علت این کار سؤال کردند، ایشان گفت: «ما مأموریم که بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم را بگوییم».

در آغاز سال تحصیلی برنامه‌ریزی کنیم برای اینکه این ذکر «بسم‌الله» دستورالعمل زندگی باشد.

«أَنَسٌ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص‌ مَنْ رَفَعَ قِرْطَاساً مِنَ الْأَرْضِ مَكْتُوباً عَلَيْهِ‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ إِجْلَالًا لِلَّهِ وَ لِاسْمِهِ عَنْ أَنْ يُدَاسَ ‌كَانَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصِّدِّيقِينَ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَيْهِ وَ إِنْ كَانَا مُشْرِكَيْنِ‌»؛[8] کسی که کاغذی که در آن بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم باشد و روی زمین افتاده باشد بردارد، از صدیقین است؛ اگر پدر و مادرش هم مشرک باشند، خدا در کار آنها تخفیف می‌دهد. از این روایت می‌شود استفاده کرد که این روایت، تمثیلش بسم‌الله است، ولی تخصیص به «بسم‌الله» ندارد. نسبت به اسماء متبرکه ما وظیفه داریم. روایات دیگر هم داریم که اسماء الهی همه محترم است.

«درهای گناه و معصیت را با استغاذه ببندید و درهای طاعت را با «بسم‌الله» باز کنید».[9] با این ذکر شریف، مانع مفقود و مقتضی موجود است. استعاذه موانع را برمی‌دارد و بسم‌الله مقتضی را موجود می‌کند. برای این کریمه « بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» برنامه‌ریزی خاصی کنیم. از امروز تصمیم بگیریم تمام کارهای‌مان - ریز و درشت - با « بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» باشد. برخی اولیای الهی این‌قدر این ذکر را می‌گویند که متشخص به « بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» می‌شوند.

 

بحث فقهی جدید

2- بانکداری اسلامی

باز هم می‌گوییم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

خدا را شاکریم در این سال جدید در محضر فقه و آیات و روایات و افعال مکلفین هستیم.

بحث ما مباحث معاملات است و بحث معاملات مستحدثه است. موضوع ما بانکداری اسلامی و مسائل اقتصادی است. ان‌شاءالله اگر بتوانیم طرح بانکداری اسلامی را با توجه به این آیات و روایات و با توجه به مباحثی که عرضه می‌شود، نهادینه کنیم.

در ادامه مباحث بورس، بحث ربا را مفصل بحث کردیم. راه‌های برون‌رفت از معاملات ربوی را مطرح کردیم که بحث خوبی شد. یکی از مباحث بانکداری اسلامی همین است که بانک باید قطعا بدون ربا باشد.

بانک‌ها تقریبا تأسیس غربی‌ها است. منافاتی ندارد که دیگران مؤسس کاری باشند و اسلام مؤید آن باشد؛ چه بسا اسلام مؤید است. با مبنایی که ما در سال‌های گذشته عرض کردیم، نظرمان در فقه و مسائل اسلامی به تمثیل است، نه این که به تخصیص باشد. اکثر احکام ما مثالیه هستند، نه تخصیصیه.

2.1- تاریخچه بانک

بانک نیمکتی کنار خیابان و در سایه‌بان بود و دست‌فروش‌ها خرید و فروش می‌کردند؛ مانند بازار روس و سه‌شنبه بازار و مانند آن که در کشور ما رواج دارد که هر کسی چیزی دارد، عرضه می‌کند. مولدین این کار را می کردند و هرچه داشتند، عرضه می‌کردند. الآن هم رسم همین است و این عرضه‌ی اجناس و کالاها از تولید به مصرف، رسم خوبی است. اطلاق اولیه بانک همین بود؛ نیمکت و صندلی‌ای بود که خریدار و فروشنده روی آن معامله می‌کردند. آیا این کار همان متجر و مکاسب است؟ گفتیم عیبی ندارد و زمان و مکان خرید و فروش است. معاملات، اول بسیط بود و کالابه‌کالا بود؛ مثلا عدس مقابل نخود و ... . کم‌کم معاملات بسط پیدا کرد و از کالابه‌کالا به سمت ثمن داشتن و نقدین و مانند آن رفت. این هم زحمت داشت و به معاملات حواله‌ای و برات تبدیل شد. بعدا تحولی آمد و بانک نیمکتی به بانک‌های اصطلاحی امروز تبدیل شد و معاملات مختلفی در آن صورت گرفت. از مسائل مستحدثه‌ای که باید بحث شود، بحث بانکداری است. از مسائلی که بیشترین مسائل اقتصادی اسلام در آن مطرح می‌شود، همین بحث است؛ یعنی سیره و روش مشروعیت، یا نامشروعیت معاملاتی که در بانک‌ها مطرح می‌شود. الآن بانکداری و معاملات بانکی خیلی گسترده شده است. اگر کاری تأسیسش دست دیگران بود، دلیل نمی‌شود که اسلام آن را تأیید نکند.

2.2- مبنای استاد در مسائل مستحدثه در معاملات

مبنای ما در معاملات این است که قائل به تأسیس نیستیم، بلکه قائل به امضا و تجدید هستیم. این‌طور نیست که هر معامله‌ای که شارع مؤسس باشد، بگوییم آری و ا گر نباشد، بگوییم خیر. همین که سنت یا آیاتی برای مشروعیت معاملات بانکی بیابیم، کافی است. در حجیت این معاملات، نبود مانع کفایت می‌کند. نسبت به معاملات، حصر عقلی نداریم که مثلا معاملاتی که در عصر شارع رایج بوده، مشروع باشد؛ بلکه استقرایی است که در طول زمان قابل کم و زیاد است؛ چه بسا معاملاتی که قبلا نبوده و الان هست، یا برعکس آن، یعنی کالاهایی که قبلا بود و الان نیست.

مسائل مستحدثه معنایش همین است. برخی می گویند مسائل مستحدثه مبنای گذشته دارد و بنای جدیدش را باید استخراج کنیم، ولی به نظر ما شاید مسأله‌ای موضوعا هم جدید باشد، ولی دلیل نمی‌شود حکمش جدید باشد، یا قدیم. موارد، مختلف است؛ اگر تطبیقات با نظر شارع داشته باشیم، حکمش قدیمی است.

باید آری و نه‌ی شارع نسبت به مسائل جدید دست‌مان باشد. «علینا إلقاءُ الأصول و علیکم التفریع».[10] تفریع در موضوعات است که در طول زمان موضوع تغییر می‌کند.

2.3- نظام اقتصادی داشتن اسلام

احکام ثابت هستند، ولی موضوع متغیر است. معاملات ربوی همیشه حرام است؛ چه از طرف بانک، چه تاجر بین‌الملی و چه تاجر جزء؛ موضوعا و حکما حرام است. ولی همانند معاملات ربویه، معاملات مشروع داریم. حدود 18 معامله داشتیم که همانند معاملات ربویه است، ولی اشکالی هم ندارد. این مطلب را اعتراف و اقرار و اصرار داریم که اقتصاد اسلامی راه بن‌بست ندارد؛ راه برون‌رفت دارد. اقتصاد اسلام بازِ بسته است؛ نه مانند کاپیتالیسم باز است و نه مانند کمونیسم بسته است. این جزئی از صراط مستقیم است که بن‌بست ندارد. ما قائل به نظام داشتن نظام اقتصادی هستیم. با عرض معذرت کسانی که می‌گویند اسلام، نظام اقتصادی ندارد، تصوری از آن ندارند. نظام یعنی مسائل پیچیده و پیوسته‌ای که اسلام در مسائل معیشتی مردم دارد. اقتصاد، یک ضرورت برای مردم است و از آن ناگزیر هستیم. هیچ کس در هیچ دوره‌ای نمی‌تواند بدون اقتصاد زندگی کند.

در خطبه متقین حضرت امیر (علیه‌السلام) فرمودند: «و ملبسهم الإقتصاد».[11] اقتصاد از قصد است؛ یعنی انسان، هدف‌مند حرکت می‌کند؛ کسی که با اعتدال در جریانی حرکت می‌کند؛ چه کارهای مالی، چه اجتماعی، چه سیاسی و چه اعتقادی.

2.4- نسبت معاملات بانکی با معاملات ربوی

بانکداری اسلامی، ساز و کار استخراج شده از عقود اسلامی است. باید دید بانک یعنی ربا؟ اگر بانک مساوی با ربا باشد، اسلام قطعا نفی کرده است. ولی اگر بانک به معنی بهره‌وری باشد، خیر. اگر سرمایه‌گذار با هدفی این کار را می‌کند، مورد تأیید اسلام است. اگر اسلام ربا را در موردی حرام کرد - که ربای قرضی و معاملاتی را مطرح کردیم - و اگر معامله‌ای را نفی کرده است، هزاران معامله را تأیید کرده است. بانکداری مرکز وقوع عقود مختلف است. کسانی که در ساز و کار معاملات هستند، باید چه کنند؟ باید متخصصانی باشند که آگاه به فقه اسلامی باشند. در اولین روز جلسه، به اقتصاددان‌ها و مراکز تدبیر مسائل اقتصادی پیشنهاد می‌کنیم یک صاحب نظر مسائل اسلامی و یک فقیه در کنارشان باشد. نسبت به متخصصان دیگر همان طور که متعبدیم، به متخصص اقتصاد اسلامی هم باید توجه کرد.

مسائل را بر اساس تحریر و عروه پیش می‌رویم، ولی فقط به این کتب متعبد نیستیم و فراتر هم می‌رویم. بانکداری از مسائلی است که باید از عقود مختلف بحث شود، تا بانکداری و اقتصاد اسلامی مشخص شود. گرچه تأسیس بانک از دیگران است، ولی اسلام تأیید می‌کند و به عنوان یک ضرورت است و یک راه زندگی است که مبتلابه هر روز بشر است. کسی نمی‌تواند از آن خارج شود. باید مسائل شرعی و غیر شرعی آن معلوم شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo