درس خارج فقه استاد هادی عباسیخراسانی
1401/10/21
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (عقل)1.1- حکمت متعدد بودن معجزات انبیا (علیهمالسلام)
1.2- عقل، حجت خدا بر مردم بعد از انبیا (علیهمالسلام)
1.3- کامل شدن عقول مردم با ظهور امام عصر (علیهالسلام)
1.4- عقل، حجت بین خدا و بندگان
2- متغیر بودن عقل عملی در هر زمان به تغیّر زمان
3- متغیّر بودن بتهای هر زمان به تغیّر زمان
4- توصیه به مدیران برای توجه به اولویتهای فرهنگی بر اساس هر منطقه
5- توصیه به تبلیغ تخصصی در کنار تبلیغ سنتی
6- لزوم توجه مسئولین به ضرورتهای هر زمان برای تصمیمگیری
7- توصیه به تبلیغ چهرهبهچهره
8- تقدیر از موضوعشناسی دقیق مقام معظم رهبری
9- دستیابی به امام زمان (علیهالسلام)، هدف اصلی آمریکاییها از حمله به عراق
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /جایگاه عقل - توصیه هایی به مسئولین
1- حدیث اخلاقی (عقل)
بحمدالله روزهای چهارشنبه در محضر روایات کافی شریف هستیم. انصافا میتوانیم حدیث امروز را حدیث زمانشناسی بگذاریم. برای مدیران و مسئولان، مخاطبشناسی از اصول کار است. ما روحانیت اگر زمانشناس و مخاطبشناس باشیم، میتوانیم موضوعشناس باشیم.
1.1- حکمت متعدد بودن معجزات انبیا (علیهمالسلام)
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّيَّارِيِّ عَنْ أَبِي يَعْقُوبَ الْبَغْدَادِيِّ قَالَ: «قَالَ ابْنُ السِّكِّيتِلِأَبِي الْحَسَنِ ع لِمَا ذَا بَعَثَ اللَّهُ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع بِالْعَصَا وَ يَدِهِ الْبَيْضَاءِ وَ آلَةِ السِّحْرِ وَ بَعَثَ عِيسَى بِآلَةِ الطِّبِّ وَ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ بِالْكَلَامِ وَ الْخُطَبِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع: إِنَّ اللَّهَ لَمَّا بَعَثَ مُوسَى ع كَانَ الْغَالِبُ عَلَى أَهْلِ عَصْرِهِ السِّحْرَ فَأَتَاهُمْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِمَا لَمْ يَكُنْ فِي وُسْعِهِمْ مِثْلُهُ وَ مَا أَبْطَلَ بِهِ سِحْرَهُمْ وَ أَثْبَتَ بِهِ الْحُجَّةَ عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ عِيسَى ع فِي وَقْتٍ قَدْ ظَهَرَتْ فِيهِ الزَّمَانَاتُ وَ احْتَاجَ النَّاسُ إِلَى الطِّبِّ فَأَتَاهُمْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِمَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ مِثْلُهُ وَ بِمَا أَحْيَا لَهُمُ الْمَوْتَى وَ أَبْرَأَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أَثْبَتَ بِهِ الْحُجَّةَ عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص فِي وَقْتٍ كَانَ الْغَالِبُ عَلَى أَهْلِ عَصْرِهِ الْخُطَبَ وَ الْكَلَامَ - وَ أَظُنُّهُ قَالَ الشِّعْرَ - فَأَتَاهُمْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مِنْ مَوَاعِظِهِ وَ حِكَمِهِ مَا أَبْطَلَ بِهِ قَوْلَهُمْ وَ أَثْبَتَ بِهِ الْحُجَّةَ عَلَيْهِمْ قَالَ فَقَالَ ابْنُ السِّكِّيتِ تَاللَّهِ مَا رَأَيْتُ مِثْلَكَ قَطُّ فَمَا الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ الْيَوْمَ قَالَ فَقَالَ ع الْعَقْلُ يُعْرَفُ بِهِ الصَّادِقُ عَلَى اللَّهِ فَيُصَدِّقُهُ وَ الْكَاذِبُ عَلَى اللَّهِ فَيُكَذِّبُهُ قَالَ فَقَالَ ابْنُ السِّكِّيتِ هَذَا وَ اللَّهِ هُوَ الْجَوَابُ».[1]
ابن سکیت از امام کاظم (علیهالسلام) پرسید: «چرا خداوند، حضرت موسیبنعمران (علیهالسلام) را به عصا و ید بیضا و سحر فرستاد و عیسی (علیهالسلام) را به طب و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را به کلام و خطاب فرستاد»؟ امام کاظم (علیهالسلام) فرمودند: «چون هنگام حضرت موسی (علیهالسلام)، غالب بر آن زمان، سحر بود، خداوند، حضرت موسی (علیهالسلام) را طوری قرار داد که بالا دست او نتوانستند کاری کنند. سِحر، منطقهای است و اِعجاز، فرامنطقهای است. سِحرِ آنها را باطل کرد. دروغ آنها را باطل کرد و با این عصا و ید بیضا حجت را تمام کرد.
خداوند، حضرت عیسی (علیهالسلام) را در زمانی مبعوث کرد که آفات مزمن و فلج زیاد شده بود. مردم نیاز به طب داشتند. ولی ایشان، مرده را زنده میکردند و پیسی را درمان میکردند که درمان نداشت. نیاز مردم بر اثر بیماریها و اتفاقات آن زمان به طب و درمان بود. موجودهای مردهی طبیعی را زنده میکردند.
خداوند، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) را در زمانی مبعوث کردند که غالب بر آن زمان، خطبهها و کلام و شعر بود. مردم، صبح به صبح بر دیوار کعبه نگاه میکردند که شعر جدید، چه آمده است؟ افتخارات قوم این بود. پس پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از مواعظ و حِکَم، آنچه آوردند که ابطال همه را داشت».
1.2- عقل، حجت خدا بر مردم بعد از انبیا (علیهمالسلام)
ابن سکیت میگوید: «به خدا قسم مانند شما ندیدم». او خودش ادیب بود. سؤال کرد: «حجت امروز چیست»؟ فرمودند: «عقل؛ برای اینکه صادق از کاذب فهمیده میشود». اسلام با عقل آمده و با عقل به اتمام میرسد.
عقول که کامل بشود، ظهور رخ میدهد. تا عقل کامل نشود، ظهور نمیآید. ظهور اسلام به عقل است و خاتم الأنبیاء (صلیاللهعلیهوآله)، به این آمدند و خاتم الأولیاء (علیهالسلام) هم ظهورشان به عقل است.
1.3- کامل شدن عقول مردم با ظهور امام عصر (علیهالسلام)
حدیث بعدی را ملاحظه کنید.
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنِ الْمُثَنَّى الْحَنَّاطِ عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ مَوْلًى لِبَنِي شَيْبَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ».[2]
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «وقتی قائم ما (سلاماللهعلیه) قیام کند، دستش را بر سرهای بندگان میگذارد؛ پس هم عقول آنها جمع میشود و هم آرمانهای آنها را کامل میکند».
1.4- عقل، حجت بین خدا و بندگان
حدیث بعدی:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ ع قَالَ: «حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ النَّبِيُّ وَ الْحُجَّةُ فِيمَا بَيْنَ الْعِبَادِ وَ بَيْنَ اللَّهِ الْعَقْلُ».[3]
حجت بر مردم، پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) است؛ ولی حجت بین خدا و انسان عقل است. در روایات قبلی هم گفتیم که از نماز و روزهی فرد و حج او سؤال نمیکنند؛ بلکه میگویند که عقلش چقدر است.[4]
2- متغیر بودن عقل عملی در هر زمان به تغیّر زمان
ما باید در عقل مداری و بر اساس عقلانیت حرکت کردن بکوشیم. عقل عملی در هر زمانی، متغیر به تغیّر زمانها است. عقل عملی در هر زمانی، متغیر با آن زمان است. عقل با «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»، یکی است و تعدد ندارد. عقل رابط بین خلق و خدا یکی است. ولی عقول مردم و بین العباد، متعدد است. دعوت عقلای قوم به عبادت هم باید به وفق کارهای خودشان باشد.
3- متغیّر بودن بتهای هر زمان به تغیّر زمان
نکتهی مهمتر
همانطور که عقل عملی در هر زمانی متغیر است، بتهای هر زمانی هم متغیر است. بتهای زمان قدیم، ﴿مَا تَنْحِتُونَ﴾[5] بود. نجار و مجسمهسازها میساختند که جناب ابراهیم بتشکن (علیهالسلام)، آنها را شکستند، ولی بتپرستیهای آخرالزمان، متغیر است. هجمههای فرهنگی، بتهای زمان ماست. دو روز قبل که در محضر مقام معظم رهبری (حفظهالله) بودیم، باز به جهاد تبیین تأکید کردند. عقل عملی در هر زمانی متغیّر است. اول باید فرهنگشناس باشیم. انبیا و اولیای الهی با فرهنگ خاص قوم خود آمدند.
4- توصیه به مدیران برای توجه به اولویتهای فرهنگی بر اساس هر منطقه
به مدیران حوزهها و به مدیران دانشگاهها توصیه میکنیم که برای مخاطبشناسی فرهنگها برنامهریزی کنند. تا فرهنگها را نشناسیم، اسلام را نمیتوانیم عرضه کنیم. به امید روزی که حوزههای علمیهی ما برای تبلیغات ما مبلغان خاص همان منطقه را تربیت کند. مسائلی که در سیستان مطرح است، در تهران نیست. آنچه در تهران است، در خوزستان نیست.
5- توصیه به تبلیغ تخصصی در کنار تبلیغ سنتی
هرچه زودتر تبلیغات را تخصصی کنند. یک سری تبلیغات عمومی داریم که سنتی است و باید بماند، ولی تبلیغات جدید باید نهادینه شود. عقول متحجر، از آنِ مخالفان انبیا و اولیا است. عقول متمدن از آنِ اولیای الهی است که باید این فرهنگ نهادینه شود.
6- لزوم توجه مسئولین به ضرورتهای هر زمان برای تصمیمگیری
به عنوان کسی که 50 سال در حوزه مشغول به درس و بحث هستیم، توصیه میکنیم که بزرگانی که تصمیمگیری میکنند، به خصوص دولت محترم که مورد حمایت رهبری است، باید بنشینند ضرورتهای زمان را پیشبینی کنند.
7- توصیه به تبلیغ چهرهبهچهره
حوزویان و دانشگاهیان، نیاز به بانک اطلاعاتیِ روزانه برای بررسی شبهات روز جوانها و دیگران دارند. مسئولانی که امکانات دارند، باید فضا را برای جهان علم باز کنند. گاهی دنیایی نجات مییابد. سؤالاتی که جوانها میکنند، گاهی با ده دقیقه تلفنی، یا حضوری که صحبت میکنیم، شبهاتشان رفع میشود. ما نیاز به انقلاب چهرهبهچهره داریم. دشمن دارد چهرهبهچهره جوانها را شکار میکند؛ ما هم باید تنبهتن بجنگیم. باید زبان اجتماعی، زبان علمی و زبان اهل زمان را بلد باشیم. باید مثل خطبههای نهجالبلاغه کار کنیم.
8- تقدیر از موضوعشناسی دقیق مقام معظم رهبری
امام سجاد (علیهالسلام) عرض کردند: «خدایا شکرت که مرا در دورهی آخرالزمان قرار دادی». و ما هم میگوییم که خدایا تو را شکر میکنیم که ما را در دورهای قرار دادی که سردرمدار انقلاب اسلامیِ ما شخصیتی مانند مقام معظم رهبری است که در موضوعشناسی، حرف اول را میزنند. دیدهبان اگر موضوع شناس باشد، ایشان است. الآن نایب حضرت، شما را دچار کرده است؛ اگر خود ایشان به دیوار کعبه تکیه بزند و «أنا بقیة الله»[6] بگوید، هیچ کس از مستکبران باقی نخواهند ماند.
9- دستیابی به امام زمان (علیهالسلام)، هدف اصلی آمریکاییها از حمله به عراق
یک زمانی عراق رفتیم، آمریکاییها بودند. دیدیم در کاروانی که ما هستیم، هر کس اسمش مهدی باشد، چه پیر و چه جوان، با خصوصیت خاصی با او برخورد میکردند. تحلیلی برای بیت رهبری فرستادم. گفتم که اینها برای نفت عراق نیامدند. برای فرهنگ عراق و یافتن مهدی موجود و موعود آمدند. وحشت آنها برای آمدن ایشان است. همانطور که حضرت موسی (علیهالسلام) در کاخ فرعون پرورش یافت، حضرت عیسی (علیهالسلام) در مسجد الأقصی پرورش یافت و حضرت نبی معظم (صلیاللهعلیهوآله) در غار حرا آمدند و امیرالمومنین (علیهالسلام) در دامان ایشان پرورش یافتند، حضرت میآیند و کاخهای اینان را ویران خواهند کرد.
انشاءالله نظام و انقلاب ما به دست ایشان به اکمال برسد که ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾[7] دیگر باشد. باید هم خودمان و هم دیگران را را به کمال برسانیم.