< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/03/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل سوم فرع دوم از مسئله چهاردهم

3. صحیحه زراره از امام باقر علیه السلام

محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد وسهل بن زياد جميعا عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن زرارة، عن أبي جعفر عليه السلام قال: إذا احصر الرجل بعث بهديه، فإذا أفاق ووجد في نفسه خفة فليمض إن ظن أنه يدرك الناس، فان قدم مكة قبل أن ينحر الهدي فليقم على احرامه حتى يفرغ من جميع المناسك، ولينحر هديه، ولا شئ عليه وان قدم مكة وقد نحر هديه فان عليه الحج من قابل والعمرة، قلت: فان مات وهو محرم قبل أن ينتهى إلى مكة قال: يحج عنه ان كانت حجة الاسلام، ويعتمر إنما هو شئ عليه.[1]

و مراد از رسیدن به مکه قبل از نحر یا بعد از آن، کنایه از امکان ادراک وقوف یکی از وقوفین و عدم امکان آن است، همانگونه شیخ ره در نهایة در مقام تفسیر این روایت فرموده است: وإن وجدهم قد ذبحوا الهدي، فقد فاته الحج، وكان عليه الحج من قابل. وإنما كان الامر على ذلك، لان الذبح إنما يكون يوم النحر. فإذا وجدهم قد ذبحوا الهدي،

فقد فاته الموقفان، وإن لحقهم قبل الذبح، يجوز أن يلحق أحد الموقفين.[2]

وجه مجزی بودن حج افراد از حج تمتع در چنین فرضی به خاطر این است که وظیفه اش را انجام داده و امتثال امر، مستلزم إجزاء است و حج هم در طول عمر بیش از یک مرتبه واجب نمی شود که وی انجام داده است.

فرع سوم از مسئله چهاردهم: ولو وصل إلى‌ مكّة في وقت لم يدرك اختياريّ المشعر تتبدّل عمرته بالمفردة، والأحوط قصد العدول‌ ويتحلّل، ويأتي بالحجّ الواجب في القابل مع حصول الشرائط...

تبدل عمره تمتع به عمره مفرده در صورتی که زمانی به مکه برسد که اختیاری مشعر را درک نکند از ذیل صحیحه زراره از امام باقر علیه السلام استفاده می شود، آنجا که فرموده: " وان قدم مكة وقد نحر هديه فان عليه الحج من قابل والعمرة" البته هر چند متن حدیث در تهذیب (التهذیب ج5ص422شماره 1422) همانند متن وسائل است ولی در کتاب "کافی" لفظ "العمره" با حرف عطف "او" عطف شده و فرموده است: " أَوِ الْعُمْرَةَ[3] ".

مراد این است که لازم است در صورت بقای شرائط وجوب، حج را در سال بعد انجام دهد و منظور از "العمره" در صورتی که با "واو" عطف شده باشد انجام عمره ای است که موجب تحلل و خروج از احرام است که لازم است امسال انجام داده شود.

حضرت امام راحل ره قصد عدول و تحلل را احتیاط وجوبی قرار داده که البته داشتن قصد عدول، لازم است؛ زیرا عمره مفرده، فریضه جدیدی است که نیازمند نیّت است و بدون آن صحیح نیست ولی "تحلل" به دلیل این که از امور قهریه است نیازمند قصد نیست.

فرع چهارم از مسئله چهاردهم: والمصدود كالمحصور في ذلك.

با توجه به این که متبادر از روایت و نظائر آن، این است که موضوع چنین حکمی عبارت از "الشخص الممنوع من أداء الفریضه" است لذا مصدود نیز همانند محصور لازم است پس از زوال مانع وظیفه خود را در حدّ امکام انجام دهد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo