< فهرست دروس

درس رسائل محمدجواد تاکی

بخش1

99/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حجج/قطع /علم اجمالی

 

جمع‌بندی:۱- در احکام شرعی فرعی، دلیلی برای التزام به حکم نداریم(چه علم اجمالی داشته‌باشیم و چه علم تفصیلی).در علم اجمالی چه در شبهه موضوعیه و چه در شبهه حکمیه اصول عملیه قابل اجرا هستند البته با تفاوت در نحوه اجرا.حرمت مخالفت قطعیه فقط در مقام عمل است و نه در مقام التزام.

سؤال: شیخ در صفحح۸۸[1] گفت که «وجوب التزام بما جاء به النبی» التزام به حکم واقعی بما هو واقعی را اثبات می‌کند، این بیان با نکته‌ای که فرمودید حتّی در علم تفصیلی هم دلیل بر وجوب التزام نداریم چگونه جمع می‌شود؟

جواب: شاید این بیان ناظر به اصول اعتقادات باشد. اگر ناظر به احکام فرعی باشد، وجوب از باب مقدّمیت است برای عمل به فعل نه از باب استقلالی.

[المخالفة العمليّة للعلم الإجمالي:]و أمّا المخالفة العمليّة:مخالفت قطعی عملی:«وأما المخالفة العملیه»:تقسیم خطاب به مردد و تفصیلی:شیخ در مخالفت عملیه، خطابی که علم اجمالی حول آن شکل می‌گیرد را به دو دسته تقسیم می‌کند:۱-خطاب تفصیلی: خطاب مردد:فایده تقسیم:درباره خطاب تفصیلی اتفاق‌نظر بر حرمت مخالفت قطعیه وجود دارد، ولی در خطاب مردّد اختلاف اقوال وجود دارد، لذا طبق نظر بعضی علما در مخالفت قطعیه میان حکم خطاب مردد و حکم خطاب تفصیلی تفاوت وجود دارد.۱-مخالفت قطعی عملی در خطاب تفصیلی:« فإن كانت لخطاب تفصيلي»:خطاب تفصیلی:در خطاب‌های تفصیلی حکم معلوم است و اجمال در تمام ابعاد موضوع و حکم جریان ندارد، بلکه حداقل نسبت به «الزام» و بخشی از متعلّقات این الزام(موضوع به معنای عام) علم وجود دارد. مثل اینکه می‌دانیم نمازی در ظهر جمعه واجب است ولی معلوم نیست نماز جمعه است یا نماز ظهر. وجوب نماز در ظهر جمعه معلوم است، لذا خطاب تفصیلی است.(«الزام بر وجوب یک نماز در ظهر جمعه» معلوم است)مثال دیگر اینکه نماز جمعه یا واجب است یا حرام است. الزام به نمازجمعه وجود دارد، یعنی معلوم است که تکلیفی نسبت به نمازجمعه داریم. لذا خطاب تفصیلی است.(«الزام بر نمازجمعه» معلوم است)در میان مثال‌های این نوع خطاب می‌توان مثال‌هایی برای هر دو نوع شبهاتِ موضوعیه و حکمیه یافت:مثال: خطاب شارع «اجتنب عن النجس» است و بین دو ظرف مشتبه الخمریه شبهه داریم.(شبهه موضوعیه)مثال: حکم قصر یا تمام خواندن نماز در فاصله‌ای که نسبت به شهر داریم را نمی‌دانیم.(شبهه حکمیه)در این مثال‌ها مخالفت قطعیه، قطعاً موجب عصیان نسبت به اوامر شارع می‌شود.مقتضای حکم عقل:«فالظاهر»:منظور مقتضای عقلی است یعنی حکم عقلی که در صورت عدم المانع(عدم ردع شارع) معتبر است.مقتضای عقل می‌گوید مخالفت قطعی عملی با خطاب تفصیلی حرام است. چون به عدم اطاعت خطاب می‌کشد. اگر منعی برای این مقتضای عقلی نباشد، این مقتضی معتبر است.اشکال:«فإن قلت: إذا أجرينا أصالة الطهارة في كل من الإناءين»:با اجرای اصول عملیه در طرفین شبهه، دیگر شبهه‌ای باقی نمی‌ماند، لذا ترک طرفین شبهه عصیان شارع نخواهد بود.جواب:«قلت: أصالة الطهارة في كل منهما بالخصوص»:یک مسئله جدّی درباره اصول عملیه این است که «اصول عملیه در اطراف علم اجمالی در کجا می‌تواند جاری شود؟»حیطه اجرای اصول فقط تا جایی است که علم وجود ندارد، یعنی اجرای اصول متوقف بر عدم وجود علم است، لذا اگر علم حاصل شود، اجرای اصول تخصصاً منتفی است. به همین خاطر گفته‌می‌شود ادله حجیت قطع بر ادله حجیت اصول عملیه ورود دارد.در نتیجه نمی‌توان با اجرای اصل، با علم اجمالی مخالفت قطعی کرد. به این دلیل است که شیخ می‌گوید اجرای اصل بما هو هو ممکن است ولی اگر به تخریب علم بیانجامد نمی‌توان اصل جاری کرد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo