درس رسائل محمدجواد تاکی
بخش1
99/09/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجج/قطع /علم اجمالی
گام دوم:«هذا، ولكن التحقيق»:شیخ در این گام به نتیجهی گام قبلی اشکال میکند و میگوید در صورتی که حکم وجوب التزام به احکام واقعی اثبات شد، دیگر امکان جریان یافتنِ اصول وجود ندارد. در واقع بیان شیخ به ردّ پیشفرض موجود در گام قبل برمیگردد.ردّ پیشفرض قبلی:شیخ میخواهد بگوید اجرای اصل از این باب صحیح بود که دلیل واقعی بر وجوب التزام نداشتیم. چون نمیشود که شارع حکم برای موضوعی قرار دهد سپس اصولی را جایز کند که حکم را رفعکند. اصول ظاهریه فقط وقتی معتبر است که دلیل واقعی نباشد، اصول ظاهریه نمیتوانند ضربه به احکام واقعیه بزنند، یعنی احکام ظاهریه در طول احکام واقعیه هستند در نتیجه نمیتوانند مساسی به حکم واقعی داشتهباشند. در نتیجه اگر وجوب التزام به احکام الله ثابت شد، اصول ظاهریه نه در شبهه حکمیه و نه در موضوعیه اجرا نخواهدشد.نتیجه:در صورت اثبات وجوب التزام، مخالفت قطعی التزامی در هر صورت حرام است.گام سوم:«فالحق: منع فرض قيام الدليل على وجوب الالتزام بما جاء به الشارع»:از سوی شارع دلیلی برای اثبات وجوب التزام نداریم. لذا التزام واجب نیست.جمعبندی:شیخ میگوید دلیلِ عقلی یا نقلی بر وجوب التزام در امور فرعیه(نه اصول اعتقادیه) نداریم و ادله فقط ناظر به وجوب عمل است، چه در علم اجمالی و چه در علم تفصیل. یعنی وجوب التزام فقط به خاطر این استکه عمل محقق شود. در واقع اگر هم کسی میگوید التزام به احکام فرعیه لازم است از باب این است که ضمانت اجرایی عمل باشد.شاید بگوییم که در عبادیات بدون التزام عمل هم محقق نمیشود، ولی اینرا هم از باب شرطیت التزام در عمل میدانند نه اینکه خود التزام حرمت جدا داشتهباشد.از نظر عرف نیز به مخالفت التزامی اصلاً مخالفت گفتهنمیشود. و مخالفت احکام فرعیه غیرتعبّدی فقط در عمل دانسته میشود.