درس خارج فقه آیتالله جعفر سبحانی
1402/08/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الرِّباء/الرِّباء موضوعاً و حكماً /لفصل الثالث: في الرِّباء القرضي - تعريف القرض وكيفيّة اشتماله على الرِّباء - فلسفة حرمة الرِّباء - 1. الرِّباء هادم للأُسس الأخلاقيّة - 2. المفاسد الاجتماعيّة للرِّباء - 3. المفاسد الاقتصاديّة للرِّباء
در جلسه ی گذشته در بحث «رباء قَرْضي»، مفاسد گوناگون این حرام الهی را همراه با بررّسی إجمالي روايات آن بيان کردیم.
در این جلسه روايات این بحث را به تفصیل بیان خواهیم نمود.
قرآن کریم می فرماید:
﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[1]
در این آیه ی مبارکه ما «مُشبّه» و «مُشبّهٌ به» داریم.
بنابراین در «مُشَبَّه» اشکالی نداریم. و این که در برخی از روایات گفته شده رِباء خوار در روز قیامت یا قبل از آن تِلو تِلو راه می رود، این روايات با آیه تطبیق ندارد. لذا آیه در صدد بيان زندگی آن ها در این دنیاست نه در آخرت. بنابراین بهترین دلیل همان ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَاء﴾[3] (یعنی منطق غلط آن ها) می باشد.
الف) «الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَمّا اُسرِيَ بِي إلى السماءِ رَأيتُ قَوما يُريدُ أحَدُهُم أن يَقومَ فلا يَقدِرُ أن يَقومَ مِن عِظَمِ بَطنِهِ، فقلتُ: مَن هؤلاءِ يا جَبرئيلُ ؟! قال: هؤلاءِ ﴿الذينَ يَأكُلُونَ الرِّباء لا يَقُومُونَ إلاّ كما يَقومُ الذي يَتَخَبَّطُهُ الشيطانُ مِن المَسِّ﴾[5] .
اين روايت از کتاب «تفسیر علی بن ابراهیم» نقل شده و این کتاب مال علی بن ابراهیم نیست. لذا این کتاب کم ارزش است! علاوه بر آن، این روايت «مُرْسَل» است.
ب) «آكِلُ الرِّبا لايَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيا حَتّى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ»[6] .
اين روايت نیز «مُرْسَل» است. این روایت از کتاب تفسیرِ «عیّاشي» نقل شده و تمام روايات او «مُرْسَل» است.
مابقی روايات مشکلی ندارند. نظیر این روایات:
۱. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) إِنِّي رَأَيْتُ اَللَّهَ تَعَالَى قَدْ ذَكَرَ اَلرِّبَاء فِي غَيْرِ آيَةٍ وَ كَرَّرَهُ فَقَالَ أَ وَ تَدْرِي لِمَ ذَاكَ قُلْتُ لاَ قَالَ لِئَلاَّ يَمْتَنِعَ اَلنَّاسُ مِنِ اِصْطِنَاعِ اَلْمَعْرُوفِ»[7] .
این روایت اشاره به ضررهای اجتماعی دارد.
۲. «قال الصادق (عليه السّلام): انّما حَرَّم اللّه عزّ و جلّ الرّباء لكيلا يَمْتَنع النّاسَ مِن اِصْطِناعِ المعروف»[8] .
اين روايت مربوط به مفاسد اخلاقی می باشد.
٣. «الإمامُ الرِّضا (عليه السّلام): علّةُ تحريمِ الرِّبا : إنّما نَهَى اللّه ُ عزّ و جلّ عَنهُ لِما فيهِ مِن فسادِ الأموالِ ، لِأنّ الإنسانَ إذا اشتَرى الدِّرهَمَ بالدِّرهَمَينِ كانَ ثَمَنُ الدِّرهَمِ دِرهَما و ثَمَنُ الآخَرِ باطِلاً ، فَبَيْعُ الرِّبا و شِـراؤهُ وَكْـسٌ على كلِّ حالٍ على المُشتَرِي و على البائعِ ، فَحَظَرَ اللّه ُ تبارَكَ و تعالى على العِبادِ الرِّبا لِعِلِّةِ فَسادِ الأموالِ»[9] .
این روایت تنها روايتی است که اشاره به ظُلْم دارد.
الف) رِباء خوارى یک امر «خُنْثى» می باشد؛ یعنی نه «قرض الحَسَنه» هست و نه «مضاربه» می باشد.
در قرض الحسنه به طرف پولی می دهند ولی از او چیزی بیش از آن مقدار قرضی که داده مطالبه نمی کند و نمی گیرند. ولی رِباء خوار در رِباء، اضافه بر آن مقداری که داده مطالبه می کند و می گیرد!
در مضاربه عامل و سرمایه گذار در سود و زیان شریک هستند ولی رِباء خوار در رِباء در زیان شریک نیست!
قرض الحسنه و مضاربه معاملات عُقلایی می باشد. لذا در رِباء، «مُقْرِض» به نوعی در ظلم واقع می شود.
اين بيان نخست ما نیمه عِلْمي می باشد!ما باید زندگی بَشَر را مورد مطالعه قرار بدهیم. غرض از این که انسان دِرْهَم و دينار را به وسط آورده و با آن کار می کند، فقط «تسهیلُ الأمْر في التِّجارة» می باشد. دقیقاً مثل کاربُرد «چِک بانکی» در امروزه. وگرنه خودش «لایُشْتَرَى و لايُباع». در حالی که رِباء خوار این قاعده را به زمین زده است. و این یعنی خروج چیزی از طبیعت آن.
ب) «الأثمان غيرُ مُوَلّدٍ». يعنی این پول ها ثابت است و هزار سال هم اگر انسان به آن دست نزد، یک ریال به آن اضافه نمی شود. آن کسی که با این پول تولید می کند «عامل» است. بنابراین ارزش مربوط به «عامل» است نه «پول»! امّا در رِباء، فرد مُرابي، ارزش را به پول می دهد.