< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت‌الله جعفر سبحانی

1403/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/الوجوب التخييري /. ما هو المختار في الوجوب التخييري؟ - 4. نظرية المحقّق النائيني - 5. نظرية بعض القدماء

 

در جلسه ی قبل اشکالات سه گانه در مورد واجب تخییري همراه با پاسخ آن ها را فصل نُهُم باب أوامر عرض نمودیم. در این جلسه به ادامه ی این بحث خواهیم پرداخت.

 

إنْ قُلْت: چه فرقی بین تخییر شرعي و تخيير عَقْلي است؟ در تخییر عَقْلي نیز ملاک و مصلحت واحد است و راه هاى رسيدن به اين مصلحت و ملاک مختلف است. مثلاً مولی به عبدش می گوید این اتاق را روشن کن. عبد ممکن است برای روشن کردن آن اتاق از چراغ نفتی یا شمع یا برق لامپ و... استفاده کند. بنابراین تخییر شرعي به تخییر عقلي بر می گردد.

قُلْتُ: در تخییر عقلي در این مثال مذکور حُکم روی «روشنی» رفته و لذا ملاک، روشنی اتاق است ولی راه های این ملاک و روشنی را عقل تعیین می کند. ولی در تخییر شرعي حُکم در مثال ما روی ملاک نرفته بلکه حُکم روی «انواع ثلاثة» (عِتْق رَقَبَة و...) رفته و این طُرُق را شارع مقدّس تعیین می کند.

إن قُلْت: شما هم بفرمایید آن چیزی که واجب است (در مثال مذکور)، همان ادب کردن است و این راه های سه گانه (عِتْق رَقَبَة و...) واجب نیست.

قُلْتُ: اگر این فرمایش شما را بپذیریم، پس باید بگوییم مثلاً نماز و روزه واجب نیست، آن چیزی که واجب است، «مِعْراج المؤمن» و «لَعَلّكم تَتِّقون» است! و این درست نیست؛ زیرا ما تابع شرع هستیم و شرع می گوید این «طُرُق الثلاثة» واجب است؛ در قرآن کریم نیز آمده ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَٰكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ۖ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ۚ ذَٰلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ ۚ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[1]

اگر غیر از این مطلب باشد، تمام واجبات بر می گردند به غیر واجب و ملاک واجب می شود.

نظریّه ی مرحوم نائیني (ره): از همان نخست، «أَحَد الأمور» واجب است و این که می فرمایید إراده بر مُبْهَم تَعَلُّق نمی گیرد، خَلْط مبحث است. برخی از چیزها شرط إراده است و برخی از چیزها شرط «إراده ی تکویني» است. پس فرق است بین «نَفْس الاإرادة» و بين شرط «إرادة التَّكْوينيّة»؛ در اوّلی، إراده مُتَعَلَّق مى خواهد مطلقاً (خواه تكويني باشد، خواه تشریعي باشد)؛ زیرا إراده هيچ گاه از مراد جدا نمی شود. امّا این که متعلَّق إراده باید مُعَیَّن باشد نه مُرَدّد، این شرط إراده ی تکویني است نه شرط إراده ى تشریعي. چون در إراده ى تكويني إراده فاعل و علّت است. معنا ندارد علّت بر مُردّد مُتعلَّق شود. امّا در إراده ى تشريعي ممكن است به مُردّد تعلُّق بگیرد، کما این که ما قائلیم «إرادة تَشْریعة تَعَلَّقَ بعنوان أَحَدَ الأمور». و يا ممکن است به مُردّد تَعلُّق نگیرد.

اشکال به این فرمایش:

این نظریّه بد نیست به شرطی که مِنْهاى كتاب و سُنَّت در نظر بگیریم. امّا اشکال این فرمایش این است که این نظر مخالف کتاب الله و سُنّت است. قرآن کریم و سُنّت نمی فرماید که «أَحَدَهما» واجب است. بلکه می فرماید هر سه عیناً واجب است.

نظریّه ی برخی از علمای قدیم اهل سُنّت:

«الواجب، ما یَخْتارُه العَبْد عند الله تبارک و تعالی». یعنی مُرَدّد نیست و نزد خداوند متعال مُعَیّن است. نهایتاً نزد ما مُرَدّد است.

اشکال به این نظریّه:

اوّلاً: با این مطلب، حُکم مشترک را مُنْكِر شُديد. ما معتقدیم احکام مشترک است بین همه ی بندگان.

ثانیاً: اگر مکلّف هیچ کدام را إختيار نکرد، نباید عِقاب شود! زیرا واجب آن چیزی است که مکلّف انتخاب می کند.

نکته: این نظریّه را مرحوم صاحب معالم (ره) نقل کرده و در کتاب «قوانين» نیز آمده.

 

«هل یُمْكن التَخْيير بين الأقَل و الأكْثر»؟

مثلاً مکلّف در نمازهای سه رکعتی و یا چهار رکعتی، مُخَیّر است به گفتن یک بار تسبیحات أرْبَعة و يا سه بار تسبیحات أرْبَعة.

در بَدْو نظر، فرمایش بدی نیست. امّا این از نظر عقلي درست نیست؛ زیرا مکلّف با بجا آوردن أَقَل، واجب ساقط می شود و دیگر نوبت به‌ دومی و سومی نمی رسد.

مرحوم آخوند خراساني (ره): حُکْم به تخییر بین أَقَل و أكْثر درست است.

در جلسه ی آینده این کلام ایشان را بررّسی خواهیم نمود.

 

نکته ی اخلاقی خارج از درس:

مرحوم شهید مطهّری (ره) وقتی با نظریّه پرداز یا صاحب مکتبی مواجهه می شُد و وارد بحث‌ و گفتگو می شُد، تمام تلاشش ایشان این بود که تمام و کمال نظریّه ی آن مکتب و... و زوایای آن را بشنود و درک کند و سپس آن را مُنْصفانه نقد كند و به چالش بِکِشد. این باید برای ما نیز درس باشد که به محض روشن نشدن کامل زوایای یک نظر، فوراً آن را رد نکنیم.

از ویژگی های بارِز ایشان این بود که در عین این که مُتَعَقّل بود، مُتعَبُّد نیز بود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo