< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1403/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فصل هفتم : خلل در قبله

1- فصل هفتم؛ خلل در قبله

 

در جایی که استقبال شرطیت دارد اگر شخصی خلل وارد کند به این شرط حکم آن چیست؟

1.1- مسألة 1

لو أخل بالاستقبال عالما عامدا بطلت صلاته مطلقا و إن أخل بها جاهلا أو ناسيا أو غافلا أو مخطئا في اعتقاده أو في ضيق الوقت فإن كان منحرفا عنها إلى ما بين اليمين و اليسار صحت صلاته و لو كان في الأثناء مضى ما تقدم و استقام في الباقي من غير فرق بين بقاء الوقت و عدمه لكن الأحوط الإعادة في غير المخطئ في اجتهاده مطلقا و إن كان منحرفا إلى اليمين و اليسار أو إلى الاستدبار فإن كان مجتهدا مخطئا أعاد في الوقت دون خارجه و إن كان الأحوط الإعادة مطلقا سيما في صورة الاستدبار بل لا ينبغي أن يترك في هذه الصورة و كذا إن كان في الأثناء و إن كان جاهلا أو ناسيا أو غافلا فالظاهر وجوب الإعادة في الوقت و خارجه

مساله اول مربوط به اخلال به قبله در حال صلات است.

مرحوم سید در مساله یک فرموده اند اگر کسی از روی علم و عمد اخلال به قبله کند نمازش باطل است. اما در حال غیر علم و عمد ایشان تفصیل داده اند و فرموده اند یا اخلال به قبله از روی عمد است یا از روی جهل یا نسیان یا غفلت یا خطای در اعتقاد یا ضیق وقت . خطای در اعتقاد نیز گاهی مربوط به جایی است که شخص اجتهاد کرده است و اجتهادش خطا در آمده یا بدون فحص و اجتهاد به اعتقاد اینکه قبله در جهت خاص است نماز را اقامه و بعد فهمیده است که خطا نموده است. اخلال به قبله بخاطر ضیق وقت. مثل اينکه شخص باید به چهار طرف نمازمی خوانده ولی در آخر وقت فقط برای دو نماز وقت داشته است و بعدا مشخص شود هیچ کدام از این دوجهت قبله نبوده است.

از جهت انحراف نیز یا انحراف از قبله مابین یمین و یسار است یا به اندازه یمین و یسار است یا در حد استدبار.

از جهت انکشاف خلاف نیز دو حالت دارد. یا انکشاف در وقت است یا در خارج آن.

در اخلال به استقبال عامدا عالما نماز شخص باطل می شود.

اما اگر از روی جهل باشد(حکم یا موضوع) یا نسیان یا غفلت یا ضیق وقت و امثالهم اگر انحراف کمتر از ۹۰ درجه باشد نماز شخص صحیح است. فرقی هم ندارد انکشاف داخل وقت باشد یا خارج آن. اگر کشف خلاف در اثنای نماز اتفاق بیفتد قسمت خوانده شده صحیح است و برای باقی نماز روی خود را به قبله بر میگرداند و فرقی نیست که وقت باقی باشد یا نه. اما احوط این است که فقط در مخطی در اجتهاد اعاده و قضا ندارد اما در سایر موارد احتیاط مستحبی اعاده است.

مساله یک دارای شقوق و صور مختلفی است اما به تبع مرحوم سید می توان آن را به سه صورت کلی تقسیم کرد که هر صورت خود دارای حالات مختلفی است.

صورت اول؛ اخلال از روی علم و عمد

صورت دوم؛ اخلال به استقبال قبله به غیر علم و عمد در جایی که انحراف از قبله کمتر از ۹۰ درجه باشد.

صورت سوم؛ اخلال به استقبال به غیر علم و عمد و انحراف۹۰ درجه و بيشتر

1.1.1- بررسی صورت اول؛ اخلال از روی علم و عمد

مرحوم سید فرموده اند در این صورت نماز شخص مطلقا باطل است و فرقی ندارد انحراف کمتر از 90 درجه باشد يا 90 درجه يا بیشتر.

دلیل بر این مطلب نیز روایاتی است که دال بر شرطیت استقبال قبله در نماز می باشد. قدر متیقن ادله ی شرطیت همین صورت علم و عمد است. لازمه شرطیت قبله این است که بدون تحقق آن مشروط محقق نمی شود و به عبارت دیگر نماز باطل است.

دلیل دیگر نیز حدیث لاتعاد است که اخلال به قبله را موجب بطلان نماز بیان کرده اند ولو از روی عذر باشد.

در روایت زراره آمده است:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا اسْتَقْبَلْتَ الْقِبْلَةَ بِوَجْهِكَ فَلَا تُقَلِّبْ وَجْهَكَ عَنِ الْقِبْلَةِ فَتَفْسُدَ صَلَاتُكَ‌ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِنَبِيِّهِ ص فِي الْفَرِيضَةِ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ‌

مفاد این روایت نیز این است که اخلال عمدی موجب بطلان نماز می شود.

اشکال:

هر چند ادله فوق دلالت بر بطلان نماز در صورت اخلال عمدی به آن می کند اما این حکم مربوط به جایی است که انحراف 90 درجه يا بيشتر باشد اما در صورتی که انحراف کمتر از 90 درجه باشد نماز باطل نیست زیرا در صحیحه زراره (حديث2 از باب9) آمده است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: لَا صَلَاةَ إِلَّا إِلَى الْقِبْلَةِ قَالَ قُلْتُ: وَ أَيْنَ‌ حَدُّ الْقِبْلَةِ قَالَ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّهُ الْحَدِيثَ.

و اطلاق روایت فوق شامل صورت علم و عمد نیز می شود.

این روایت با توجه به اینکه در مقام تحدید است حاکم بر روایات شرطیت می شود.

پاسخ:

اولا آقای خویی و محقق داماد فرموده اند صحیحه زراره ولو به حسب ظاهر اطلاق دارد اما بالاجماع جواز انحراف از قبله بین مغرب و مشرق شامل صورت علم و عمد نمی شود.

اینکه شخص در حال علم و عمد از روی اختیار بتواند نماز را با انحراف زیاد مثلا ۸۰ درجه امری است که برخلاف تسالم بین مسلمین است.

بله قبلا بیان شد کسانی که قایل به جهت شدند مقداری از انحراف را جایز می دانند اما انحراف کثیر را کسی اجازه نمی دهد.

ثانیا با استناد به روایات می توان ثابت کرد که انحراف عمدی از قبله حتی بین مغرب و مشرق نیز موجب بطلان نماز است.

روایت اول؛ موثقه عمار

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: فِي رَجُلٍ‌ صَلَّى‌ عَلَى‌ غَيْرِ الْقِبْلَةِ فَيَعْلَمُ وَ هُوَ فِي الصَّلَاةِ قَبْلَ أَنْ يَفْرُغَ مِنْ صَلَاتِهِ قَالَ إِنْ كَانَ مُتَوَجِّهاً فِيمَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَلْيُحَوِّلْ وَجْهَهُ إِلَى الْقِبْلَةِ سَاعَةَ يَعْلَمُ وَ إِنْ كَانَ مُتَوَجِّهاً إِلَى دُبُرِ الْقِبْلَةِ فَلْيَقْطَعِ الصَّلَاةَ ثُمَّ يُحَوِّلُ وَجْهَهُ إِلَى الْقِبْلَةِ ثُمَّ يَفْتَتِحُ الصَّلَاةَ.

افراد واقع در این سند فطحی هستند لذا روایت موثقه است.

در این روایت آمده است اگر شخص در اثنای نماز متوجه شد رو به قبله نیست در حالی که انحراف او کمتر از ۹۰ درجه باشد مقدار خوانده شده از نماز صحیح است اما از حین التفات باید خودش را به طرف قبله برگرداند.

این روایت نشان می دهد شخص در حال علم و عمد قبله اش بین یمین و یسار نیست و الا تغییر قبله ای که در روایت فرموده است وجهی نداشت.

روایت دوم؛ معتبره حسین بن علوان[1]

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِيفٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ علیهم السلام أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ‌ مَنْ‌ صَلَّى‌ عَلَى‌ غَيْرِ الْقِبْلَةِ وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ عَلَى الْقِبْلَةِ ثُمَّ عَرَفَ بَعْدَ ذَلِكَ فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْهِ إِذَا كَانَ فِيمَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ.

کسی که در حال نماز فکر می کرد رو به قبله است و بعد از نماز متوجه شود که نمازش منحرف از قبله بوده است درصورتی که انحراف به اندازه مابین مغرب و مشرق باشد اعاده ندارد.

آقای تبریزی فرموده اند از این روایت استفاده میشود که در صورت علم و عمد قبله شخص بین یمین و یسار نیست:

فإنّ‌ تقييد الإجزاء فيما إذا ظهرت القبلة بين المشرق و المغرب بما إذا صلى على غير القبلة و هو يرى أنه قبلة مقتضاه بطلان الصلاة فيما إذا صلى إلى ما بينهما مع علمه بالقبلة و عدم خطئه فيها.[2]

در این روایت صحت صلاة در حالی که انحراف بین مشرق و مغرب باشد منوط شده است به جایی که شخص منحرف از قبله بوده است در حالی که فکر می کرده است مقابل قبله است. این اجزا تقیید شده است به قید یری انه فلان. این تقیید نشان می دهد که اگر در حال صلاه شخص علم داشت که رو به قبله نبوده است و با علم به انحراف نماز خواند در این صورت نمازش صحیح نیست.

در این قضیه شرطیه آنچه به عنوان شرط بیان شده است صلاه به غیر قبله است. در همین قضیه شرطیه قیدی برای شرط ذکر شده است(و هو یری ...) . مثل اینکه بگویند ان جایک زید و هو متبسم فاکرمه.

در این روایت مطلب به صورت قضیه شرطیه بیان شده است. اما آنچه به عنوان شرط ذکر شده است: «من صلی علی غیر القبله و هو یری ...» مثل اینکه در مثال عرفی بگویند «إن جائک زید و هو متبسم» یعنی شرط مطلق نیست بلکه مقید به یک قید است. قید در اینجا این است که در حال نماز خود را به سمت قبله می بیند. در مقام بیان جزای این شرط که حکم به صحت نماز است ، حکم به صحت نماز مطلق نیست بلکه مقید است به اینکه میزان انحراف ما بین مغرب و مشرق باشد. اگر در قسمت جزا برای شرط مذکور در عبارت قیدی ذکر شود، این قید شرط را مقيد می کند.

جمله شرط: مَنْ صَلَّى عَلَى غَيْرِ الْقِبْلَةِ- وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ عَلَى الْقِبْلَةِ

جمله جزا: فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْهِ إِذَا كَانَ فِيمَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ

از مجموع این دو جمله اینطور به دست می آید که قضیه شرطیه مقید به دو قید است:

قید اول: وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ عَلَى الْقِبْلَةِ

قید دوم: إِذَا كَانَ فِيمَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ

وقتی جمله شرطیه اینطور مقید شد، نتیجه این می شود: کسی که ما بین مغرب و مشرق نماز می خواند و گمان می کند به سمت قبله نماز می خواند، نماز چنین شخصی صحیح است. اقتضای این کلام این است که: اگر شخص با اعتقاد به این بود که رو به قبله نماز نمی خواند (یعنی عامداً رو به قبله نبوده و منحرفاً ایستاده بر خلاف قید « وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ عَلَى الْقِبْلَةِ» ) نماز چنین فردی صحیح نخواهد بود. در نتیجه قید مذکور در جزا، شرط ابتدایی در کلام را هم مقید می کند.

 


[1] در بحث های گذشته دودلیل برای وثاقت حسین بن علوان ذکر شد:دلیل اول بر توثیق ابن علوان؛ نجاشینجاشی در ترجمه حسین بن علوان فرموده است:١١٦ الحسين بن علوان الكلبي مولاهم كوفي عامي، و أخوه الحسن يكنى أبا محمد ثقة، رويا عن أبي عبد الله عليه السلام...از این عبارت توثیق حسین بن علوان فهمیده می شود. برخی گفته احتمال دارد ثقه برای حسن باشد نه حسین بن علوان. آقای خویی فرموده است این خلاف ظاهر است زیرا این ترجمه در مورد حسین بن علوان است و کلمه ثقة ظاهرش این است که در مورد همین شخص است:و استفاد بعضهم: أن التوثيق في كلامه راجع إلى الحسن، و لكنه فاسد، بل التوثيق راجع إلى الحسين، فإنه المترجم و جملة (و أخوه الحسن يكنى أبا محمد) جملة معترضة و قد تكرر ذلك في كلام النجاشي في عدة موارد، منها في ترجمة محمد بن أحمد بن عبد الله أبي الثلج دلیل دوم بر توثیق ابن علواندلیل دوم این است که مرحوم علامه در خلاصه از ابن عقده در مورد حسن بن علوان گفته است ان الحسن اوثق من اخیه. تعبیر اوثق من اخیه نشان دهنده این است که برادر او نیز وثاقت دارد . در نتیجه اشکال سندی ای که مرحوم خویی در اينجا کرده است وارد نیست.
[2] تبریزی، جواد. نويسنده محمد کاظم بن عبد العظیم یزدی.، 1431 ه.ق.، تنقیح مباني العروة (الصلاة)، قم - ایران، دار الصديقة الشهيدة (سلام الله عليها)، جلد: ۱، صفحه: ۳۸۸.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo