< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1403/02/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: موارد کراهت استقبال

0.1- مساله 4؛ موارد کراهت استقبال القبله

مسألة يكره الاستقبال حال الجماع و حال لبس السراويل‌ بل كل حالة ينافي التعظيم

0.1.1- مورد اول؛ حالت جماع

دلیل حکم کراهت جماع در حال استدبار

در بعضی روایات علاوه بر استقبال، استدبار نیز بیان شده است ولی سندش ضعیف است. بنابر تسامح در ادله سنن طبق دو مبنای اول جا دارد که قائل به کراهت در حال استدبار بشویم.

اشکال؛ عدم شمول قاعده تسامح ‌نسبت به مکروهات

قاعده تسامح حتی بنابر دو مبنای اول اختصاص به احکام استحبابی دارد و شامل مکروهات نمی شود. طبق مفاد این روایات اگر به شخصی خبر برسید که این عمل ثواب دارد و شخص آن را بخاطر ثواب انجام دهد آن ثواب را به او می دهند. همان طور که مشخص است وعده ثواب بر اتیان فعل داده شده است در حالی که در مکروهات ترک فعل صورت می گیرد نه اتیان آن.

در واقع دو جهت اشکال وجود دارد:

الف. مفاد اخبار من بلغ این است که ثواب بر چیزی داده شودو شخص آن خبر را عمل کند.

ثواب در جایی معنا دارد که فعل دارای مصلحت لزومیه یا غیر لزومی باشد. اما در مکروهات و محرمات که ثوابی در کار نیست. در فعل مکروه و حرام حزازت و مفسده است و کسی که آن را ترک کند خودش را از آن حزازت يا مفسده نجات می دهد نه اینکه ثوابی به او داده شود.

ب. حتی اگر بگوییم ترک مکروه ثواب دارد اما محتوای اخبار من بلغ عمل به خبر است و عمل در جایی است که فعل واجب یا مستحب باشد اما در جایی که مکروه یا حرام باشد ترک موضوعیت دارد نه عمل.

پاسخ:

الف. به حسب ادله همان طور که نسبت به فعل مستحب در جایی که شخص به عنوان انقیاد انجام دهد ثواب داده می شود، در ترک مکروهات و محرمات نیز وعده ثواب داده شده است.

در آیه شریفه فرموده است:

... وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (الأحزاب: 71)

اطاعت خدا به این است که واجبات را انجام دهد و محرمات را ترک کند. به عبارت دیگر اطاعت خداوند متعال فقط در انجام فهل نیست. ترک محرمات نیز مصداق اطاعت است و مکلف بخاطر آن مشمول ثواب می شود.

وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى (النازعات: 40)

کسی که از مخالفت خداوند متعالی خودش را حفظ کند بهشت به او داده می شود.

ب. در روایات من بلغ بیان شده است که:

مَنْ‌ بَلَغَهُ‌ شَيْ‌ءٌ مِنَ الثَّوَابِ عَلَى (شَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَيْرِ) فَعَمِلَهُ كَانَ لَهُ أَجْرُ ذَلِكَ (وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمْ يَقُلْهُ)

هر چند در این روایت از تعبیر «عمله» استفاده شده است اما منظور از عمل در اینجا عمل به مضمون روایت است. در نتیجه مراد از روایت این است که اگر در روایت دستور به انجام فعلی شده بود طبق آن عمل کند و فعل را انجام دهد و اگر دستور به ترک شده بود به آن روایت عمل کند و آن فعل را ترک کند. پس فعمله یعنی شخص موضع عملی خودرا بر طبق آن خبر انجام دهد.

در نتیجه شمول اخبار من بلغ نسبت به مکروهات مانعی ندارد. اما اشکال اساسی این است که مبنای صحیح در مفاد این اخبار مبنای سوم است که قبلا بیان شد.

0.1.2- مورد دوم؛ حال لبس سروال

دلیل دال بر این مطلب روایتی است که مرحوم صاحب وسایل از مکارم الاخلاق طبرسی نقل می کند.

الْحَسَنُ بْنُ الْفَضْلِ الطَّبْرِسِیُّ فِی مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: قَالَ: لَبِسَ الْأَنْبِیَاءُ الْقَمِیصَ قَبْلَ السَّرَاوِیلِ.

قَالَ وَ فِی رِوَایَةٍ لَا تَلْبَسْهُ مِنْ قِیَامٍ وَ لَا مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ لَا إِلَی الانسان

برخی گفته اند آب دهان انداختن نیز رو به قبله کراهت دارد. صاحب وسایل در باب دوازده از ابواب قبله همین کراهت را بیان کرده اند.

12 بَابُ كَرَاهَةِ الْبُصَاقِ وَ النُّخَامَةِ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ اسْتِقْبَالِ الْمُصَلِّي حَائِطاً يَنِزُّ مِنْ بَالُوعَةٍ وَ وُجُوبِ اسْتِقْبَالِ الْقِبْلَةِ عِنْدَ الذَّبْحِ مَعَ الْإِمْكَانِ وَ تَحْرِيمِ اسْتِقْبَالِهَا وَ اسْتِدْبَارِهَا عِنْدَ التَّخَلِّي وَ كَرَاهَتِهِمَا عِنْدَ الْجِمَاع‌

روایاتی که مرحوم صاحب وسایل در این باب بیان کرده اند بیان کننده ی نهی از انداختن آب دهان است اما در مورد نخامه روایتی وارد نشده است:

قَالَ: وَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الْبُزَاقِ فِي الْقِبْلَةِ.

قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‌ لَا يَبْزُقَنَّ أَحَدُكُمْ فِي الصَّلَاةِ قِبَلَ وَجْهِهِ وَ لَا عَنْ يَمِينِهِ وَ لْيَبْزُقْ عَنْ يَسَارِهِ وَ تَحْتَ قَدَمِهِ الْيُسْرَى.

البته هر چند در مورد نخامه روایت خاصی وارد نشده است اما می توان از باب اولویت یا تساوی بین بزاق و نخامه قائل به کراهت آن شد.

البته در دعایم الاسلام روایتی در مورد القا نخامه بیان شده است:

وَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص‌ أَنَّهُ نَهَى عَنِ النُّخَامَةِ فِي الْقِبْلَةِ وَ أَنَّهُ نَظَرَ ص إِلَى نُخَامَةٍ فِي قِبْلَةِ الْمَسْجِدِ فَلَعَنَ صَاحِبَهَا فَبَلَغَ ذَلِكَ امْرَأَتَهُ وَ كَانَ غَائِباً فَأَتَتْ فَحَتَّتِ‌ النُّخَامَةَ وَ جَعَلَتْ مَكَانَهَا خَلُوقاً فَرَأَى ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ مَا هَذَا فَأُخْبِرَ بِمَا كَانَ مِنَ الْمَرْأَةِ فَأَثْنَى عَلَيْهَا خَيْراً لِمَا حَفِظَتْ مِنْ أَمْرِ زَوْجِهَا.

در این روایت بیان شده است اگر نخامه در جهت قبله مسجد قرار بگیرد این منهی عنه است.

اشکال:

این روایت در مورد انداختن نخامه در جهت قبله مسجد اما حکم مطلق انداختن نخامه رو به قبله ولو در غیر مسجد را مشخص نمی کند.

استدلال به روايت ابن بزيع برای اثبات کراهت القاء النخامة:

در روایت محمد بن اسماعیل بن بزیع[1] حضرت علیه السلام فرموده بودند که اگر شخص اجلالا للقبله خودرا در حال تخلی منحرف از قبله کند مورد غفران الهی قرار می گیرد. اجلال و تعظیم که در این روایت آمده است این را می رساند که ترک کاری که منافی با احترام قبله باشد مطلوب است.

از همین جا دلیل کلام مرحوم سید که فرموده اند «انجام هر کاری که منافی با تعظیم قبله باشد مکروه است» مشخص می شود

يكره الاستقبال حال الجماع و حال لبس السراويل بل كل حالة ينافي التعظيم

1- فصل سوم؛ خلل در قبله

 

در جایی که استقبال شرطیت دارد اگر شخصی خلل وارد کند به این شرط حکم آن چیست؟

1.1- مسألة 1

لو أخل بالاستقبال عالما عامدا بطلت صلاته مطلقا و إن أخل بها جاهلا أو ناسيا أو غافلا أو مخطئا في اعتقاده أو في ضيق الوقت فإن كان منحرفا عنها إلى ما بين اليمين و اليسار صحت صلاته و لو كان في الأثناء مضى ما تقدم و استقام في الباقي من غير فرق بين بقاء الوقت و عدمه لكن الأحوط الإعادة في غير المخطئ في اجتهاده مطلقا و إن كان منحرفا إلى اليمين و اليسار أو إلى الاستدبار فإن كان مجتهدا مخطئا أعاد في الوقت دون خارجه و إن كان الأحوط الإعادة مطلقا سيما في صورة الاستدبار بل لا ينبغي أن يترك في هذه الصورة و كذا إن كان في الأثناء و إن كان جاهلا أو ناسيا أو غافلا فالظاهر وجوب الإعادة في الوقت و خارجه

مساله اول مربوط به اخلال به قبله در حال صلاه است.

مرحوم سید در مساله یک فرموده اند اگر کسی از روی علم و عمد اخلال به قبله کند نمازش باطل است. اما در حال غیر علم و عمد ایشان تفصیل داده اند و فرموده اند یا اخلال به قبله از روی عمد است یا از روی جهل یا نسیان یا غفلت یا خطای در اعتقاد یا ضیق وقت . خطای در اعتقاد نیز گاهی مربوط به جایی است که شخص اجتهاد کرده است و اجتهادش خطا در آمده یا بدون فحص و اجتهاد به اعتقاد اینکه قبله در جهت خاص است نماز را اقامه و بعد فهمیده است که خطا نموده است. اخلال به قبله بخاطر ضیق وقت. مثلا باید نماز به چهار طرف می خوانده ولی در آخر وقت فقط برای دو نماز وقت داشته است و بعدا مشخص شود هیچ کدام از این دوجهت قبله نبوده است.

از جهت انحراف نیز یا انحراف از قبله مابین یمین و یسار است یا به اندازه یمین و یسار است یا در حد استدبار.

از جهت انکشاف خلاف نیز یا انکشاف در وقت است که مورد وجوب اعاده است یا انکشاف در خارج از وقت که مورد وجوب قضا است .

مرحوم سيد مي فرمايد : در اخلال به استقبال عامدا عالما نماز شخص باطل می شود.

اما اگر از روی جهل باشد(حکم یا موضوع) یا نسیان یا غفلت یا ضیق وقت و امثالهم اگر انحراف کمتر از ۹۰ درجه باشد نماز شخص صحیح است. فرقی هم ندارد انکشاف داخل وقت باشد یا خارج آن. اگر کشف خلاف در اثنا نماز اتفاق بیفتد قسمت خوانده شده صحیح است و برای باقی نماز روی خود را به قبله بر میگرداند و فرقی نیست که وقت باقی باشد یا نه. اما احوط این است که فقط در مخطی در اجتهاد اعاده و قضا ندارد اما در سایر موارد احتیاط مستحبی اعاده است.

 


[1] وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ أَبِي مَسْرُوقٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع- وَ فِي مَنْزِلِهِ كَنِيفٌ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَنْ بَالَ حِذَاءَ الْقِبْلَةِ ثُمَّ ذَكَرَ فَانْحَرَفَ عَنْهَا إِجْلَالًا لِلْقِبْلَةِ وَ تَعْظِيماً لَهَا لَمْ يَقُمْ مِنْ مَقْعَدِهِ ذَلِكَ حَتَّى يُغْفَرَ لَهُ.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo