< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1403/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: بررسی استحباب استقبال در مورد سجده شکر و سجده تلاوت

0.1- مساله ۳ يستحب الاستقبال في مواضع‌

حال الدعاء و حال قراءة القرآن و حال الذكر و حال التعقيب و حال المرافعة عند الحاكم و حال سجدة الشكر و سجدة التلاوة بل حال الجلوس مطلقا‌

مرحوم سید در این مساله پس از ذکر استحباب استقبال در مواردی مانند قرائت قرآن، دعا، حال ذکر، تعقیبات، مرافعه عند الحاکم، سجده شکر و سجده تلاوت فرموده اند در مطلق حال جلوس استقبال استحاب دارد.

 

بررسی حکم استحباب در موارد فوق

0.1.1- سجده شکر و سجده تلاوت

در این دو مورد روایت خاصه ای مبنی بر استحباب وارد نشده است. لذا برای اثبات حکم باید به ادله ی عامه رجوع کرد.

منظور از سجده شکر سجده ای است که وقت تجدید نعم یا دفع بلایا یا در تعقیب نماز به عنوان شکر خداوند متعال انجام می شود در نتیجه سجده ی شکر اختصاص به سجده ای که بعد از نماز انجام می شود ندارد. هر چند برای سجده ی شکری که بعد از نماز واقع می شود امرخاص وجود دارد اما در غیر این مورد نیز روایات دال بر استحباب وارد شده است. مرحوم صاحب وسایل بابی را در این مورد منعقد کرده اند تحت عنوان بَابُ اسْتِحْبَابِ‌ السُّجُودِ لِلشُّكْرِ وَ إِطَالَتِهِ وَ إِلْصَاقِ الْخَدَّيْنِ بِالْأَرْضِ عِنْدَ حُصُولِ النِّعَمِ وَ دَفْعِ النِّقَمِ وَ عِنْدَ تَذَكُّرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ لَوْ بِالْإِيمَاءِ مَعَ الِانْحِنَاءِ عِنْدَ خَوْفِ الشُّهْرَة. در مجموع روایات وارد در ابواب مربوط به سجده شکر مسائل مختلفی مربوط به کیفیت آن بیان شده است. اما در هیچ یک از آنها مساله شرطیت استقبال بیان نشده است.

دلیل استحباب استقال در سجده ی شکرِ بعد از نماز

در روایت فرموده است شخص بعد از نماز سجده شکر را بجا بیاورد و کیفیت خاصی نیز برای آن بیان نشده است. اما ظاهر امر به سجده شکر بعد از نماز -مثل امر به تعقیب بعد از نماز- این است که به همان حالتی که نماز را خوانده است سجده شکر را بجا بیاورد يعنی در حال استقبال قبله .

دلیل استحباب استقال در سایر سجده های شکر

اما سجده شکری که در غیر عقیب نماز است نمی توان مطلوبیتش را از این روایات استفاده کرد. مگر اینکه گفته شودسجده شکری که در غیر عقیب الصلاة انجام می شود از جهت محتوا و کیفیت، نفس همان سجده ای است که بعد ازنماز انجام می شود. با توجه به اینکه در آن سجده شکر، استقبال مستحب است در غیر آن نیز همین مطلوبیت ثابت است. و الا در روایات دلیل دال بر استحباب وجود ندارد. مانند:

صحیحه عبدالرحمن حجاج:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ سَجَدَ سَجْدَةَ الشُّكْرِ لِنِعْمَةٍ وَ هُوَ مُتَوَضِّئٌ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ وَ مَحَا عَنْهُ عَشْرَ خَطَايَا عِظَامٍ.

وجه دوم برای اثبات استحباب:

به حسب ارتکاز متشرعه سجده شکر ولو در اصل صحتش متقوم به استقبال نیست اما در ارتکازمتشرعه این مساله وجود دارد که مطلوب ترین کیفیت در اعمال عبادی این است که روبه قبله انجام شود.

وجه دوم برای اثبات استحباب

استدلال به روایات مطلقی که مطلوبیت استقبال در هر جلوسی را ثابت می کنند.

البته با این توجیه که مقصود از جلوس، خصوص نشستن در قبال قیام و خواب نیست. جلوس از باب غلبه ذکر شده است و الا خصوصیت ندارد و مقصود مطلق حالت است. در صورتی که جلوس را اینگونه معنا کردیم شامل حالت سجده نیز می شود. البته همان طور که قبلا بیان شد اثبات استحباب بوسیله این روایات منوط بر این است که تسامح در ادله سنن را با مبنای اول یا دومش بپذیریم.

0.1.2- سجده تلاوت

مراد از سجده تلاوت مطلق سجده ای است که بواسطه تلاوت قرآن اتيان می شود اعم از اینکه سجده واجب باشد یا مندوب.

در وسائل بابی در ابواب قرائت قرآن در غیر صلاة وجود دارد تحت عنوان بَابُ اسْتِحْبَابِ سُجُودِ التِّلَاوَةِ لِلسَّامِعِ وَ الْمُسْتَمِعِ وَ الْقَارِئِ فِي غَيْرِ السُّوَرِ الْأَرْبَعِ‌ ...

روایت اول:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ الْكُلَيْنِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ الْحُسَيْنِيِّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ جَمِيعاً عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْخُزَاعِيِّ عَنْ نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع- مَا ذَكَرَ (لِلَّهِ نِعْمَةً) عَلَيْهِ‌ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا سَجْدَةٌ إِلَّا سَجَدَ إِلَى أَنْ قَالَ فَسُمِّيَ السَّجَّادَ لِذَلِكَ.

روایت دوم؛ روایت ابن مسلم

مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَقْرَأُ بِالسُّورَةِ فِيهَا السَّجْدَةُ فَيَنْسَى فَيَرْكَعُ وَ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ ثُمَّ يَذْكُرُ بَعْدُ قَالَ يَسْجُدُ إِذَا كَانَتْ مِنَ الْعَزَائِمِ- وَ الْعَزَائِمُ أَرْبَعٌ الم تَنْزِيلُ وَ حم السَّجْدَةُ- وَ النَّجْمُ وَ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام- يُعْجِبُهُ أَنْ يَسْجُدَ فِي كُلِّ سُورَةٍ فِيهَا سَجْدَةٌ.

در این روایات نیز بیان نشده است که استقبال القبله در سجده شرطیت یا مطلوبیت دارد اما در اینجا نیز می توان به دووجه اخیر یعنی ارتکاز متشرعه و دلیل مطلق (خیر المجالس) استناد کرد.

البته در استفاده از دلیل خیر المجالس علاوه بر اطلاق روایت می توان از قیاس اولویت نیز استفاده کرد. توضیح آنکه:

اگر در هر حالتی استقبال القبله مطلوبیت داشته باشد در جایی که عمل عبادی باشد به طریق اولی مستحب است.

0.1.3- مورد هشتم؛ مطلق جلوس

دلیل بر این حکم نیز همان دلیل خیر المجالس ما استقبل الی القبله است. با این توضیح که منظور از جلوس مطلق حالت است نه خصوص نشستن.

0.2- مساله 4؛ موارد کراهت استقبال القبله

مسألة يكره الاستقبال حال الجماع و حال لبس السراويل‌ بل كل حالة ينافي التعظيم

0.2.1- مورد اول؛ حالت جماع

دلیل بر این حکم روایاتی است که در باب 69 از ابواب مقدمات نکاح بیان شده است.

روایت اول؛ محمد بن فیض

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْعِيصِ‌[1] أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أُجَامِعُ وَ أَنَا عُرْيَانٌ فَقَالَ لَا وَ لَا تَسْتَقْبِلِ‌[2] الْقِبْلَةَ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهَا.

نسبت به ابن العيص يا ابن الفیض توثیقی وارد نشده است.

روایت دوم؛

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ يُجَامِعَ الرَّجُلُ أَهْلَهُ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ عَلَى ظَهْرِ طَرِيقٍ عَامِرٍ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلَائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ.

 

یکی از مناهی رسول الله صلوات الله علیه و آله مجامعت رو به قبله است.

این روایت نیز از حیث سند مشکل دارد.

روایت سوم؛ موثقه

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ أَنَّهُ كَرِهَ أَنْ يُجَامِعَ الرَّجُلُ مُقَابِلَ الْقِبْلَةِ.

 

روایت چهارم؛

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع‌ أَنَّهُ كَرِهَ أَنْ يُجَامِعَ الرَّجُلُ مِمَّا يَلِي الْقِبْلَةَ.

این روایت نیز سندش ضعیف است.

ان قلت:

در دو روایت اخیر از لفظ «کره» استفاده شده است. کراهت در روایات به معنای کراهت اصطلاحی نیست بلکه منظور عمل ناپسند است و اگر قرینه بر ترخیص در مورد آن وارد نشده باشد مقتضای ظاهر کلام حرمت عمل است نه کراهت اصطلاحی.

در کشف اللثام نیز آن طور که صاحب جواهر ذکر کرده اند در یک مورد حکم به حرمت استقبال القبله در حال جماع کرده اند.

پاسخ:

هر چند به حسب ظاهرِ لفظِ وارد در روایات، باید حکم به حرمت می شد اما این مورد از مواردی است که مشمول قاعده لوکان لبان است. توضیح آنکه:

مساله جماع رو به قبله از مسائل مبتلا به نزد مردم است و اگر از نظر شارع چنین چیزی حرام بود حکم آن مخفی نمی ماند.

دلیل حکم کراهت جماع در حال استدبار

در بعضی روایات علاوه بر استقبال، استدبار نیز بیان شده است ولی سندش ضعیف است. بنابر تسامح در ادله سنن طبق دو مبنای اول جا دارد که قائل به کراهت در حال استدبار بشویم.

اشکال؛ عدم شمول قاعده تسامح ‌نسبت به مکروهات

قاعده تسامح حتی بنابر دو مبنای اول اختصاص به احکام استحبابی دارد و شامل مکروهات نمی شود. طبق مفاد این روایات اگر به شخصی خبر برسید که این عمل ثواب دارد و شخص آن را بخاطر ثواب انجام دهد آن ثواب را به او می دهند. همان طور که مشخص است وعده ثواب بر اتیان فعل داده شده است در حالی که در مکروهات ترک فعل صورت می گیرد نه اتیان آن.

در واقع دو جهت اشکال وجود دارد:

الف. مفاد اخبار من بلغ این است که ثواب بر چیزی داده شودو شخص آن خبر را عمل کند.

ثواب در جایی معنا دارد که فعل دارای مصلحت لزومیه یا غیر لزومی باشد. اما در مکروهات و محرمات که ثوابی در کار نیست. در فعل مکروه و حرام حزازت و مفسده است و کسی که آن را ترک کند خودش را از آن حزازت يا مفسده نجات می دهد نه اینکه ثوابی به او داده شود.

ب. حتی اگر بگوییم ترک مکروه ثواب دارد اما محتوای اخبار من بلغ عمل به خبر است و عمل در جایی است که فعل واجب یا مستحب باشد اما در جایی که مکروه یا حرام باشد ترک موضوعیت دارد نه عمل.

پاسخ:

الف. به حسب ادله همان طور که نسبت به فعل مستحب در جایی که شخص به عنوان انقیاد انجام دهد ثواب داده می شود، در ترک مکروهات و محرمات نیز وعده ثواب داده شده است.

در آیه شریفه فرموده است:

... وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (الأحزاب: 71)

اطاعت خدا به این است که واجبات را انجام دهد و محرمات را ترک کند. به عبارت دیگر اطاعت خداوند متعال فقط در انجام فعل نیست. ترک محرمات نیز مصداق اطاعت است و مکلف بخاطر آن مشمول ثواب می شود.

وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى (النازعات: 40)

کسی که از مخالفت خداوند متعالی خودش را حفظ کند بهشت به او داده می شود.

 


[1] ( 8)- في نسخة الفيض هامش المخطوط.
[2] ( 9)- في نسخة مستقبل هامش المخطوط.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo