< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1401/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مسأله 11

0.1- مسألة 11

لا يجوز العدول من السابقة إلى اللاحقة في الحواضر و لا في الفوائت، و لا يجوز من الفائتة إلى الحاضرة. و كذا من النافلة الى الفريضة و لا من الفريضة إلى النافلة، إلا في مسألة إدراك الجماعة . و كذا من فريضة الى أخرى إذا لم يكن بينهما ترتيب. و يجوز من الحاضرة إلى الفائتة ، بل يستحب في سعة وقت الحاضرة.

اشکال دوم:

در جلسه قبل اشکال اولِ تمسک به تعلیل صحیحه زراره(انما هی اربع مکان اربع) برای جواز عدول بیان شد.

اشکال دیگری نیز به این دلیل وارد است. برفرض که این تعلیل برای هر دوصورت مطرح در مساله باشد. اما این تعلیل به نحوی است که نمی توان به اطلاق آن تمسک کرد زیرا مستلزم احداث فقه جدید است. وقتی نتوانیم به اطلاق اخذ کنیم معنایش این است که این تعلیل یک قیدی دارد ولی ما نمیدانیم آن قید چیست. هر جا دلیل لفظی مطلق باشد ولی اطلاق آن بخاطر علم خارجی قابل التزام نباشد و بدانیم که این دلیل مقیدی دارد ولی نمی دانیم مقدار تقیید چقدر است، فقط در قدر متیقن از اطلاق می توانیم به آن تمسک کنیم. به عنوان مثال در بحث حرمت رقص در اخبار و ادله آمده است که پیامبر صلوات الله علیه و آله از رقص(زفن) نهی کرده اند.

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله أَنْهَاكُمْ عَنِ الزَّفْنِ‌ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْكُوبَاتِ وَ الْكَبَرَاتِ.

مرحوم آقای خویی وآقای تبریزی فرموده اند دلیلی بر حرمت رقص به عنوان مطلقش نداریم. فرموده اند عنوان زفن در روایت ذکر شده است و معنای لغوی آن حرکت موزون است که با پایکوبی نیز صادق است. زفن اعم از رقص به معنای اصطلاحی است و این سبب می شود که نتوانیم به اطلاق آن تمسک کنیم. زیرا علم داریم حرکت موزون به نحو مطلق از محرمات شرعیه نیست. در نتیجه علم داریم که از این روایت اراده اطلاق نشده است اما نمی دانیم چقدر تقیید خورده است پس به قدر متیقن آن اخذ می کنیم.

در روایت مورد بحث هم امام عليه السلام فرموده است انما هی اربع مکان اربع. قطع داریم که اطلاق این عبارت اراده نشده است زیرا مقتضای اطلاق این است که هر جا دو نماز از حیث خصوصیات ذاتیه یکسان بودند می توان از یکی به دیگری عدول کرد. چه اینها مترتب بر یکدیگر باشند چه نباشند . چه هر دو فریضه باشند چه هر دونافله ، چه يکی نافله وديگری فريضه الخ. در نتیجه طبق اطلاق این روایت اگر کسی بعد از زوال نماز قضای ظهر خوانده است و بعدش بجای اینکه نماز ظهر آن روزش را بخواند بگوید این نماز قضا بجای آن نماز چهار رکعتی ادائی باشد در این صورت باید نمازش صحیح باشد در حالیکه کسی قائل به آن نیست. با توجه به این مطالب نمی توان به اطلاق این عبارت ملتزم شد و باید به قدر متیقن آن اکتفا کرد.

0.1.1- صورت دوم مساله؛ عدول ازفائته به حاضره

در این فرض نیز مرحوم سید فرموده اند عدول جایز نیست. دلیل مساله نیز همان است که در صورت قبل بیان شد. عدول بر خلاف قاعده است و دلیلی بر خلاف آن نسبت به این فرض قائم نشده است. در نتیجه عدول جایز نیست.

0.1.2- صورت سوم؛ عدول از نافله به فریضه

مثلا عدول از نافله صبح به فریضه صبح

در اینجا نیز مرحوم سید حکم به عدم جواز عدول داده اند. دلیل آن نیز مثل دوصورت سابق است

0.1.3- صورت چهارم؛ عدول ازفریضه به نافله

مثلا از فریضه صبح به نافله صبح

مرحوم سید فرموده اند در این صورت نیز جایز نیست مگر در جایی که شخص فریضه را شروع کرده است و جماعت اقامه می شود. در این صورت برای درک جماعت می تواند عدول به نافله کند.

دلیل تخصیص این مورد روایات خاصه ای است که در این مورد وارد شده است.

صحیحه سلیمان بن خالد:

أَحْمَدُ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنِ النَّضْرِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَافْتَتَحَ‌ الصَّلَاةَ قَالَ فَبَيْنَا هُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي إِذْ أَذَّنَ الْمُؤَذِّنُ فَأَقَامَ الصَّلَاةَ قَالَ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ يَسْتَأْنِفُ الصَّلَاةَ مَعَ الْإِمَامِ وَ لْتَكُنِ الرَّكْعَتَانِ تَطَوُّعاً.[1]

در این روایت بیان شده است برای درک جماعت می تواند عدول به نافله کند.

موثقه سماعه:

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَانَ يُصَلِّي فَخَرَجَ الْإِمَامُ وَ قَدْ صَلَّى الرَّجُلُ رَكْعَةً مِنْ صَلَاةٍ فَرِيضَةٍ قَالَ إِنْ كَانَ إِمَاماً عَدْلًا فَلْيُصَلِّ أُخْرَى وَ يَنْصَرِفُ وَ يَجْعَلُهُمَا تَطَوُّعاً وَ لْيَدْخُلْ مَعَ الْإِمَامِ فِي صَلَاتِهِ كَمَا هُوَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ إِمَامَ عَدْلٍ فَلْيَبْنِ عَلَى صَلَاتِهِ كَمَا هُوَ وَ يُصَلِّي رَكْعَةً أُخْرَى‌ وَ يَجْلِسُ قَدْرَ مَا يَقُولُ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ص- ثُمَّ لْيُتِمَّ صَلَاتَهُ مَعَهُ عَلَى مَا اسْتَطَاعَ فَإِنَّ التَّقِيَّةَ وَاسِعَةٌ وَ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ مِنَ التَّقِيَّةِ إِلَّا وَ صَاحِبُهَا مَأْجُورٌ عَلَيْهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.[2]

در این روایت حضرت علیه السلام تفصیل داده اند:

اگر امام جماعت عادل باشد عدول نیت جایز است اما اگر امام جماعت واجد شرایط نیست عدول جایز نیست و شخص نمازش را به همین صورت ادامه دهد و جوری جلوه دهد که وارد نماز جماعت شده است.

این استثنا جزییاتی دارد که در فصل مربوط به نماز جماعت مطرح شده است. مثلا اینکه اگر شخص بخواهد نیت را عدول بدهد در چه صورتی می تواند این کار را بکند؟ آیا در همه رکعات می تواند این کار را انجام دهد؟ این جزییات در فصل مربوط به نماز جماعت مطرح شده است و مرحوم سید فرموده اند بعد از رکوع رکعت سوم جای عدول نیست.

آقای خویی نسبت به صورت چهارم فرموده اند علاوه بر استثنايی که مرحوم سيد فرموده اند استثنای دیگری نیز وجوددارد. و آن جایی است که شخص در روز جمعه وارد نماز ظهر جمعه شده است با اين قصد که بعد از حمد سوره جمعه را بخواند ولی از روی اشتباه بعد از حمد سوره توحید را خوانده است در این صورت می تواند نیتش را عدول بدهد به نماز نافله و نماز ظهر روز جمعه را با سوره جمعه بخواند.

این استثنا در صحیحه صباح بن صبیح مطرح شده است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ صَبَّاحِ بْنِ صَبِيحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلٌ أَرَادَ أَنْ يُصَلِّيَ الْجُمُعَةَ فَقَرَأَ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ قَالَ يُتِمُّهَا رَكْعَتَيْنِ‌ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ.

مرحوم نجاشی در مورد صباح گفته است ثقة عین بقيه افراد سند هم ازثقات واجلا هستند .

مرحوم سید در مساله 11 این استثنا را بیان نکرده است ولی در مساله 20 از فصل نیت این مورد را بیان کرده است:

الرابع العدول من الفريضة إلى النافلة يوم الجمعة لمن نسي قراءة الجمعة و قرأ سورة أخرى من التوحيد أو غيرها و بلغ النصف أو تجاوز و أما إذا لم يبلغ النصف فله أن يعدل عن تلك السورة و لو كانت هي التوحيد إلى سورة الجمعة فيقطعها و يستأنف سورة الجمعة .

مرحوم سید در اینجا تفصیل داده اند بین جایی که شخص به نصف سوره رسیده باشد و جایی که شخص به نصف نرسیده باشد و فرموده اند در حالت اول عدول به نماز نافله جایز است ولی در حالت دوم نیاز به عدول نیست و شخص می تواند سوره را قطع کند و سوره جمعه بخواند.

وجه تفصیل:

در کنار روایت صباح بن صبیح روایاتی داریم که حکم این مورد در آن روایات به اين نحو بيان شده است که اگر شخص فراموش کرد سوره جمعه را بخواند و به اشتباه سوره ديگر خوانده است ، در این صورت می تواند آن سوره را قطع کند و سوره جمعه را بخواند.

ظاهرا مرحوم سيد از باب جمع بين اين دو دسته از روايات ملتزم به اين تفصيل شده اند .

 


[1] _ وسائل الشيعه باب56 از ابواب صلاة الجماعة ح1.
[2] -همان ح2.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo