درس خارج فقه آيتالله سیدموسی شبیریزنجانی
كتاب الخمس
1400/12/11
بسم الله الرحمن الرحیم
مثلا در آیه شریفه ذلک الکتاب لاریب فیه به چه معنا ست؟ مثلا الهی قمشهای این معنا کرده است در حالی که ذلک به معنای این نیست. آقای فولادوند ذلک را به معنای این دانسته است و بعد بدون هیچ دلیلی ذلک را خبر مقدم دانسته است و گفته است این است این کتاب ...
آنچه مشهور بود این بود که میگفتند چیزی که حاضر است اما برای علو آن با الفاظ وضع شده برای اشاره به دور، تعبیر میکنند و برای آن مثال میزدند به اینکه فرد میگوید آن سرور...
اما به نظر میرسد این مطلب عرفی نیست. بله تعابیر احترام آمیز را با اسقاط زمان و مکان به کار بردن نشان دهنده احترام است. به نظر میرسد این آیه را باید این طور معنا کنیم که در مورد پیامبر و قرآن، خداوند به انبیاء سابق اعلام کرده بوده که پیامبری در آخر زمان خواهد آمد و کتابی خواهد آورد که مصدق تورات و انجیل است و ... آیه شریفه میگوید آن کتابی که در موردش به انبیاء گفته شده است همین کتابی است که در دستان شما ست. بنابراین در جایی که چیزی سابقهای داشته باشد (چه سابقه دارای علو و چه سابقه خوار و پست) میتوان با چنین تعابیری از آن تعبیر کرد. پس مهم این است که آن چیز دارای سابقه باشد و هم موضوع خودش معتنا به باشد میتواند با تعابیر دور از آن تعبیر کرد. لذا هم تعبیر ذلک الکتاب و هذا الکتاب صحیح است ولی صرف اینکه از چیزی که حاضر است به خاطر علو مرتبه با تعابیر دور تعبیر کنند عرفی نیست.
یکی از فتاوای مذکور در عروه این است که کسی که میخواهد احرام ببندد مستحب است که قبل از ذی الحجة احرام تمتع را ببندد. مرحوم آقای حکیم دلیل این فتوا را روایتی شمردهاند که امام علیه السلام میفرمایند ما اگر بعد از ذی الحجة محرم بشویم عمره فوت میشود.
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَدْخُلُ مَكَّةَ مُتَمَتِّعَةً فَتَحِيضُ قَبْلَ أَنْ تُحِلَّ مَتَى تَذْهَبُ مُتْعَتُهَا قَالَ كَانَ جَعْفَرٌ ع يَقُولُ زَوَالَ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ وَ كَانَ مُوسَى ع يَقُولُ صَلَاةَ الصُّبْحِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ عَامَّةُ مَوَالِيكَ يَدْخُلُونَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ يَطُوفُونَ وَ يَسْعَوْنَ ثُمَّ يُحْرِمُونَ بِالْحَجِّ فَقَالَ زَوَالَ الشَّمْسِ فَذَكَرْتُ لَهُ رِوَايَةَ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ فَقَالَ لَا إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ ذَهَبَتِ الْمُتْعَةُ فَقُلْتُ فَهِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا أَوْ تُجَدِّدُ إِحْرَامَهَا لِلْحَجِّ فَقَالَ لَا هِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا فَقُلْتُ فَعَلَيْهَا هَدْيٌ فَقَالَ لَا إِلَّا أَنْ تُحِبَّ أَنْ تَطَوَّعَ ثُمَّ قَالَ أَمَّا نَحْنُ فَإِذَا رَأَيْنَا هِلَالَ ذِي الْحِجَّةِ قَبْلَ أَنْ نُحْرِمَ فَاتَتْنَا الْمُتْعَةُ. (تهذیب الاحکام، جلد ۵، صفحه ۳۹۱)
مرحوم آقای حکیم بعد فرموده ظاهر این روایت این است که این مطلب از اختصاصات ائمه علیهم السلام است ولی وجه آن روشن نیست (مستمسک العروة الوثقی، جلد ۱۱، صفحه ۲۲۸) و در هیچ روایت دیگری این مطلب به عنوان مساله اختصاصی ائمه علیهم السلام ذکر نشده است.
اما این مساله پاسخی دارد که از روایات دیگر قابل استفاده است.
وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ بْنِ بِنْتِ إِلْيَاسَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: إِذَا أُهِلَّ هِلَالُ ذِي الْحِجَّةِ وَ نَحْنُ بِالْمَدِينَةِ- لَمْ يَكُنْ لَنَا أَنْ نُحْرِمَ إِلَّا بِالْحَجِّ لِأَنَّا نُحْرِمُ مِنَ الشَّجَرَةِ- وَ هُوَ الَّذِي وَقَّتَ رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ أَنْتُمْ إِذَا قَدِمْتُمْ مِنَ الْعِرَاقِ فَأُهِلَّ الْهِلَالُ فَلَكُمْ أَنْ تَعْتَمِرُوا لِأَنَّ بَيْنَ أَيْدِيكُمْ ذَاتَ عِرْقٍ وَ غَيْرَهَا مِمَّا وَقَّتَ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص (وسائل الشیعة، جلد ۱۴، صفحه ۳۱۴)
امام علیه السلام خطاب به وشاء که عراقی است فرمودهاند ما اگر قبل از ذی الحجة محرم نشویم عمره فوت میشود چون ما از مسجد شجره محرم میشویم که با مکه فاصله دارد و اگر دیرتر محرم شویم به اعمال عمره نمیرسیم اما شما عراقیها چون مواقیت نزدیکتری دارید میتوانید بعد از ذی الحجة محرم شوید. پس منظور از نحن، نحن المدنیین است نه نحن الائمه و این مطلب هم از روایت روشن است. اما چون این روایت در مباحث کتاب عمره مطرح شده است مورد غفلت ائمه علیهم السلام قرار گرفته است.