< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله سیدموسی شبیری‌زنجانی

كتاب الخمس

1400/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجوب یا عدم وجوب زکات بر غیر بالغ

 

مشهور از علامه به بعد این است که به عدم وجوب زکات قائلند ولی قبل از علامه دو قول ثبوت و عدم ثبوت زکات وجود دارد که هر دو مشهور هستند. اولین کسی از سابقین که قول او در دسترس ما هست و به ثبوت زکات معتقد است شیخ مفید است و شیخ طوسی هم در شش کتاب به ثبوت زکات معتقد است. بسیاری از تابعین شیخ طوسی هم به ثبوت زکات معتقدند.

البته سید مرتضی می‌گوید اکثر علماء به ثبوت زکات معتقدند و این تعبیر نشان می‌دهد که باید غیر از شیخ مفید هم عده‌ دیگری از فقهاء به ثبوت زکات معتقد بوده‌اند و بعید نیست اساتید شیخ مفید یا قبل از ایشان هم عده‌ای از فقهاء چنین نظری داشته‌اند.

اما آنها که به عدم ثبوت زکات معتقدند و اقدم از شیخ مفید هستند می‌توان به علی بن بابویه و صدوق و صاحب فقه الرضا علیه السلام اشاره کرد.

پس نمی‌توان علی وجه الاطلاق قول مشهور را مشخص کرد بلکه در بین سابقین هر دو قول مشهور بوده‌اند و بعد از علامه مشهور مطلق عدم ثبوت زکات است.

اما از جهت ادله هم باید مقتضای قواعد و عمومات را و هم مقتضای ادله خاص را بررسی کرد.

به نسبت به عمومات باید گفت ادله‌ای که زکات را واجب کرده‌اند عام هستند و بر اساس آنها باید زکات را بر غیر بالغین هم واجب دانست.

مرحوم آقای خویی می‌فرمایند با قطع نظر از ادله خاص، دلیل عامی وجود ندارد که زکات را بر غیر بالغین اثبات کند چون عموماتی که در آنها به پرداخت زکات امر شده است همان طور که به خواندن نماز امر شده است، به بالغین اختصاص دارند چون این خطابات متوجه به بالغین هستند و صبی حکم الزامی ندارد.

برخی از ادله دیگر هم ناظر به نصاب زکات یا مصرف آنها هستند به نسبت به این که زکات در اموال چه اشخاصی ثابت است نظارت ندارند و فقط در مقام بیان همین هستند که نصاب زکات چقدر است یا مصرف آن کجا ست. علاوه که برخی از همین ادله هم به بالغین اختصاص دارند مثلا در آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾ ضمیر «هم» صدرا و ذیلا به بالغین اختصاص دارد. آیه شریفه این است که ﴿وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِهَا وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ (التوبة ۱۰۲ و ۱۰۳) در ذیل آیه اشاره شده است که تطهرهم و تزکیهم و روشن است که این ضمائر غیر بالغین را شامل نیست چرا که معنای تطهیر و تزکیه این است که آنها گناهکارند و با گرفتن زکات آنها را تطهیر می‌کنی و غیر بالغ این طور نیست. قبل از این قسمت آیه هم خطاب به بالغین است. پس ما دلیل عامی نداریم که بر اساس آن بتوان زکات را در اموال غیر بالغین ثابت دانست.

برخی روایات دیگر هستند که مرحوم آقای خویی به آنها اشاره نکرده است مثل روایاتی که مفاد آنها این است که خداوند فقراء را در اموال اغنیاء شریک قرار داده است و این روایات هم باید مورد بررسی قرار بگیرند.

فروش مال متعلق زکات

برخی از صاحبان سیلوهایی که گندم می‌خرند می‌گویند ما یقین داریم برخی از فروشنده‌ها زکات نمی‌دهند. آیا معامله به نسبت به مقدار زکات فضولی است؟

اگر کسی یقین دارد که در آنچه فروخته شده است عین زکوی هم وجود دارد معامله به نسبت به آن فضولی است.

ذوق ادبی سید بحر العلوم

یکی از افرادی که مثل مرحوم حاج آغا بزرگ شرح حال علماء و تراجم را نوشته است مرحوم شیخ محمد حرز الدین است که البته کمی هم بر حاج آغا بزرگ مقدم است و مفصل‌تر متعرض مطالب ادبی علماء شده است. ایشان نوشته است مرحوم سید بحر العلوم در ایام زیارتی، کمی ضعیف شده بود و قرار شده بود که کمی سرعت بیشتری بگیرد برای رسیدن به زیارت.

سید بحرالعلوم غیر از جهات علمی و فقهی و تقوایی که داشته است، ادیب خیلی خوبی بوده است و شاعر هم بوده است و همین اشعار محتشم را به عربی هم ترجمه کرده است.

این‌ها حرکت می‌کنند و سرعت هم می‌گیرند و به خاطر ضعف مزاج سید بحرالعلوم مجبور می‌شوند در بین راه توقف کنند، یک شعر فارسی را به نثر عربی ترجمه می‌کند و برای اصحابش (که از ادباء و شعرای عرب بوده‌اند) می‌خواند. از ضعف به جایی که نشستیم وطن شد / و ز گریه به هر جا که گذشتیم چمن شد و به اصحابش می‌گوید این را به شعر عربی ترجمه کنید. هر کدام از اصحابش به یک جور این شعر را ترجمه کرده‌اند که در کتاب شیخ محمد حرز الدین که معارف الرجال است این اشعار را ذکر کرده است. حالا ما هم از ضعف هر جا که نشستیم وطن شد و آدم کمتر می‌خواهد از جایی که نشسته است بیرون بیاید.

تشرف سید بحر العلوم

آیا تشرف سید بحرالعلوم به محضر حضرت ثابت است؟

از امور مسلم نزد معاصرین ایشان بوده و معاصرین ایشان این را قبول داشته‌اند. مثلا میرزای قمی با اینکه از سید بحرالعلوم بزرگ تر بوده است یا سید مهدی شهرستانی با اینکه در سن پدر او بوده است همه از او اجازه گرفته‌اند. بعد از وحید بهبهانی که جای خود بلکه در زمان خود وحید و بعد از وحید، سید بحر العلوم افضل علمای امامیه بود. دیدم حاج شیخ مهدی مازندرانی گاهی برخی تشرفات سید بحرالعلوم را که نقل کرده است خیلی از آنها موردی است که میرزا از او چیزی را می‌پرسد و تعابیر همه این طور آمده است که عرض کرد و این طور فرمود با اینکه میرزا هم خودش اهل معنا بوده است اما تشرف سید بحرالعلوم حساب جدایی دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo