< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله هاشمی شاهرودی

88/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 حقيقت وضع/فصل اول: دلالت لفظي/دليل لفظي/علم اصول
 
 
 2 - نظرية اعتبار
 مشهور گفته اند از ظاهر كلمة وضع به دست میآيد مانند همه امور وضعيه و انشائيه، وضع لغوی نيز صرف اعتبار و جعل است و واضع، لفظ را برای معنی اعتبار می كند و بدنبال تصوّر لفظ، تصوّر معنی در ذهن پيدا می شود و شكل اين امر اعتباری و قالب آن را به تعبيرهای مختلفی بيان كرده اند كه روح همة اين تعابير به اعتباری و انشايی بودن وضع لغوی برگشت می كند و چيز جديدی نيست. از جمله اين تعابير:
 الف - به اعتبار علائم و نشانه ها در مواقع خَطَر و امثال آن تشبيه نموده اند و همچنان كه علامت قرمز در مقرّرات راهنمايی و رانندگی دالِّ بر وجود خطر می باشد لفظ نيز دالّ بر معنی می باشد به معنای اعتبارِ برای آن.
 ب - لفظ را وجود تنزيلی معنى، اعتبار می كنند.
 ج - لفظ را أبزار و وسيله تفهيم معنى، اعتبار می كنند.
 د - لفظ را عين معنی و متّحد با آن اعتبار می كنند.
 
 اشكال اين نظريه:
 اشكال اساسی اين نظريّه آن است كه منشاء ملازمه و سببيّت - كه امر واقعی و نفس الأمری است - را صرف اعتبار می داند با آنكه رابطه ها يا علّيت ها و معلوليّت ها و يا ملازمات (چه تصوّری و چه تصديقى) امور تكوينی بوده و قابل اعتبار و جعل نيستند. اگر اين نظريّه را بپذيريم كه با صرف ادّعا و اعتبار می توان سببيّت بين لفظ و معنی را ايجاد نمود لازمه جاش آن است كه همة ملازمات و سببيّت ها - كه امور واقعی هستند - را بوسيلة انشاء و ادّعا ايجاد نمود.
 اساساً به همان ترتيبی كه نمی توان در عالم تصديق، به محض ادّعا و اعتبار يك شيء را علّت شيء ديگری قرار داد، در عالم تصوّر نيز نمی توان با ادّعا و اعتبار، تصوّر يك شىء را علّت تصور شىء ديگر قرار داد.
 
 3 - نظريه تعهّد
 آقای خويى (ره) در پی آن برآمده تا با دقّت بيشتری حقيقت وضع را روشن سازد و به همين جهت قائل به تعهّد شده است اگر چه ظاهراً اصل نظريه تعهّد، منسوب به محقق نهاوندى (ره) و شايد قبل از او به سيّد رضى (ره) در شرح كافيه باشد ولی به هرحال طبق اين نظريه، واضع متعهّد و ملتزم می شود هرگاه لفظ را بياورَد معنای خاصّی را اراده كند كه آنگاه وضع لغوى، امر اعتباری نخواهد بود بلكه يك تعهد از طرف استعمال كننده خواهد بود كه كشف تصديقی از قصد معنای معيّنی خواهد داشت.
 
 ويژگيهای نظريه تعهّد:
 1 - اين نظريه می تواند ملازمه ايجاد شده بين لفظ و معنی را بر اساس تعهد واضع به نحو قپيه شرطيه، تفسير كند كه هرگاه لفظ را استعمال كرد قصد معنای خاصی را دارد و تفسير حقيقت وضع بر اساس اين نظريه را می توان به برهان تعهّدی نامگذاری نمود يعنی متكلم از استعمال، قصد إخطار معنای خاصّی را دارد.
 2 - دلالت لغوی طبق اين نظريه، دلالت تصديقی ميان تلفّظ يا استعمال لفظ و قصد اخطار معنی خواهد بود.
 3 - تعهّد و التزام گفته شده بر طبق اين نظريه، نوعی و همگانی می باشد يعنی هر استعمال كننده لفظ و هر متحاوری از اصل آن لغت، واضع هم خواهد بود زيرا او نيز متعهّد است هرگاه در استعمالات و محاورات خويش آن لفظ را بياوَرَد قصد اخطار معنای خاصّ آن را خواهد داشت و به تعبير ديگر تعهّد هر مستعملی كاشف تصديقی از آن است كه ضمن ساير متعهّدين اهل اين لغت قرار دارد و در غير اين صورت، تلفظ و استعمال ديگران موجب كشف تصديقی نسبت به او نخواهد شد.
 
 بررسي اين نظريّه:
 اين نظريّه نيز همانند نظريه اعتبار دارای اشكالاتی است:
 اوّلاً - در استعمالات لغوی لازم می آيد اگر واضع تعهّد كرده كه هرگاه قصد إفهام معنی را داشت لفظ را بياورد اين نحوه تعهّد مشروط هيچگاه سبب شكل گيری دلالت لفظ بر معنی نمی شود بلكه برعكس، هر وقت قصد معنی را كند بايد لفظ را بياورد و به عبارت ديگر جزء شرط و لازم ممكن است اعمّ از ملزوم باشد.
 ثانياً - چنانچه متعهّد باشد هرگاه لفظ را بياورد قصد إخطار معنی را دارد اگر چه مطلوب صاحبان نظريّه تعهّد خواهد بود وليكن معنايش آن است كه استعمال لفظ موجب قصد معنی است با آنكه مطلب برعكس است و قصد معنی موجب استعمال لفظ و قبل از آن است علاوه بر اينكه لازمه اين سبك، تعهّد التزام و تعهّد به عدم استعمال مجازی است كه اين خلاف واقع است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo