< فهرست دروس

درس تفسیر استاد سیدجعفر سیدان

96/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عصمت انبیاء و اوصیاء

 

﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‌ هِيَ أَقْوَمُ﴾[1]

مباحثی از مسائل اعتقادی قرآن کریم مورد صحبت مان بود به بحث عصمت رسیدیم در تمام شئون مختلف در تبلیغ رسالت در گرفتن و تحمل رسالت در مسائل شخصی در مسائل گوناگون خطایی نیست اشتباهی نیست گناهی نیست که صحبت شد در مقابل معارضه بسیاری از آیات شریفه قرآن می‌شد که یکی دو تا آیه صحبت شد به آیه مربوط به حضرت آدم رسیدیم در جریان حضرت آدم که در سوره‌های مختلف مطرح است سوره بقره سوره طه در بخشهای مختلفی که از قرآن کریم مطرح است نسبت به حضرت آدم تعبیرهای فراوانی بود که از آن تعبیرهای فراوان مسأله خطا و عصیان و گناه استفاده می‌شد خود کلما عصیان ^وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌%[2] کلمه غوی و ^قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ%[3] ظلمنا، و ^وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ%[4] ازلّ و از این تعبیرات متعدد بود که همه اینها ظهور داشت کاملا در مسأله عصیان و خطا و اشتباه.

در ارتباط با این آیات بعضی از تفاسیر گفته بودند که همه اینها مسأله ترک اولی است معصیت نیست در هر بخشی هم یک توجیهاتی داشتند و ضمنا یک حدیث خواندیم از حضرت رضا که حالا امروز هم از این حدیثی که خواندیم با توجه به این جملات و عباراتی که در این آیات مختلف سوره بقره و سوره طه و سوره اعراف آمده از این حدیث شریف پاسخ این شبهه که اینها معصیت هست و خطا است ببینیم با این دید نگاه کنیم که اول هم که خواندیم به همین حساب خواندیم ولی قسمت به قسمت ناظر نبودیم به این جملات در ارتباط با این حدیث شریف چند تا مطلب در این حدیث هست که همه آن را که سر جمع کنیم نتیجه این می‌شود که بالاخره گناه صغیره در حدیث تصریح شده که از حضرت آدم سر زد در خود حدیث گناه صغیره ولی تصریح شده به اینکه قبل از نبوت بوده است وقتی که این گناه صغیره سر زد و ایشان هم توبه کرد بعد اجتباه پس از اینکه خدا اجتباه دیگر حتی صغیره هم سر نزده است مجموع حدیث این است حالا باز حدیث را در آن کسی ان قلت داشته باشد روایات دیگر احادیث دیگر مسأله دیگری است فعلا در توضیح خود این حدیث هستم که از این حدیث شریف بر می‌آید از حضرت آدم صغیره سر زد ولی قبل از نبوت و بعد از اجتبی برای نبوت صغیره هم سر نزد.

بنابراین این مطلب از این حدیث که داریم استفاده می‌کنیم که حالا حدیث را می‌خوانیم با آن مدعایی که گفتیم سازگار نیست چون آن مدعا گفتیم قبل و بعد و صغیره و کبیره و همه‌اش در مسائل مربوط به تبلیغ و در مسائل مربوط به کارهای شخصی و همه و همه طبعا این چنین است که این حدیث شریف با آنچه که مدعا بود با آن سازگار نیست ولی من دارم حدیث را بیان می‌کنم حدیث را توضیح می‌دهم که از حدیث چه می‌فهمیم و لذا عرض کردم قبول باشد یا قبول نباشد مسأله دیگری است.

حالا حدیث را که یک دفعه هم خواندیم دقت بکنید ببینیم که از این حدیث چی می‌فهمیم این حدیث در احتجاج طبرسی است در بحار شریف است در عیون اخبار الرضا است در بسیاری از تفاسیر است اینجا که من دم دستم بود که آورده باشم در تفسیر کنزالدقائق صفحه سیصد و نود بود «و فی عیون الاخبار» از عیون اخبار الرضا نقل می‌کنند تا اینکه «قَالَ: حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ وَ عِنْدَهُ الرِّضَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَ لَيْسَ‌ مِنْ‌ قَوْلِكَ‌ أَنَ‌ الْأَنْبِيَاءَ مَعْصُومُونَ قَالَ بَلَى» معصوم هستند «قَالَ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌» تصریح شده به کلمه عصیان.

«قَالَ إِنَّ اللهَ تَعَالَى قَالَ لِآدَمَ‌ اسْكُنْ أَنْتَ‌ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ» که گفته می‌شود مقصود جنت دنیا است حالا آن هم بحثهای جنبی است که باز وارد آن بحثها نمی‌شوم «وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما» هر چه دلتان می‌خواهد بخورید در این بهشت در وسعت هستید اما این درخت را نزدیک نشوید «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ وَ أَشَارَ لَهُمَا إِلَى شَجَرَةِ الْحِنْطَةِ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ» اگر نزدیک شدید خوردید من الظالمین هستید «وَ لَمْ يَقُلْ لَهُمَا لَا تَأْكُلَا مِنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ وَ لَا مِمَّا كَانَ مِنْ جِنْسِهَا» نفرمود که از این درخت گندم و هر چه که از جنس این گندم است بلکه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» یک درخت گندم یعنی زمینه برای این بود که وسوسه شیطان این جور باشد که شیطان بگوید که از این درخت نهی شدی «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» از آن درخت گندم دیگر که نهی نشدی که از آن بخور «وَ لَمْ يَقُلْ لَهُمَا لَا تَأْكُلَا مِنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ وَ لَا مِمَّا كَانَ مِنْ جِنْسِهَا».

«فَلَمْ يَقْرَبَا تِلْكَ الشَّجَرَةَ» به آن درخت هم نزدیک نشد ایشان پس نهی را که مربوط به این درخت بود اطاعت کرده که نزدیک نشده «فَلَمْ يَقْرَبَا تِلْكَ الشَّجَرَةَ وَ لَمْ يَأْكُلَا مِنْهَا» اینها دیگر توضیحاتی است که معصوم بیان می‌کند یعنی اگر کسی دیگر این حرفها را می‌زد می‌گفتیم احتمالاتی است منتهی معصوم وقتی که می‌فرماید دیگر از مسأله احتمالات نیست چون معصوم مراد قرآن را می‌داند و مراد قرآن را بیان می‌کند «فَلَمْ يَقْرَبَا تِلْكَ الشَّجَرَةَ وَ لَمْ يَأْكُلَا مِنْهَا وَ إِنَّمَا أَكَلَا مِنْ غَيْرِهَا» از غیر آن شجره خوردند.

پس چی شد؟ از غیر آن شجره خوردند «لَمَّا أَنْ وَسْوَسَ الشَّيْطَانُ إِلَيْهِمَا وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ وَ إِنَّمَا يَنْهَاكُمَا أَنْ تَقْرَبَا غَيْرَهَا» از این شجره نهی نشدید از غیر این شجره نهی شدید «وَ لَمْ يَنْهَكُمَا عَنِ الْأَكْلِ مِنْهَا» از اینکه من می‌گویم که غیر آن شجره‌ای است که «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» از این که نهی نشدید که «وَ لَمْ يَنْهَكُمَا عَنِ الْأَكْلِ مِنْهَا إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ» مگر اینکه ملک شوید و جزء خالدین شوید یعنی این هم که نهی کرده «وَ لَمْ يَنْهَكُمَا عَنِ الْأَكْلِ مِنْهَا» الا اینکه اگر از این بخورید که من می‌گویم می‌شوید ملک و من الخالدین می‌شوید «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ‌» قسم هم خورد شیطان.

«وَ لَمْ يَكُنْ آدَمُ وَ حَوَّاءُ شَاهَدَا قَبْلَ ذَلِكَ مَنْ يَحْلِفُ بِاللهِ كَاذِباً» باورشان نمی‌آمد که کسی قسم به دروغ بخورد یعنی این زمینه ها درست شد درختی که نهی شده بودند نزدیک نشدند از آن درخت هم نخوردند درخت دیگری را شیطان وسوسه کرد از جنس آن درخت گفت از این که به شما گفته نشده که نخورید بعد هم قسم خورد که ما نصح و نصیحت برای شما داریم اگر از این بخورید این فایده را خواهید برد که من الخالدین خواهید شد قسم به دروغ هم خورد اینها همه زمینه برای این است که حضرت آدم به اشتباه بیفتد مثلا «وَ لَمْ يَكُنْ آدَمُ وَ حَوَّاءُ شَاهَدَا قَبْلَ ذَلِكَ مَنْ يَحْلِفُ بِاللهِ كَاذِباً فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ» اینها را فریب داد شیطان «فَأَكَلَا مِنْهَا» از آن درخت دیگری همجنس آن درختی بود که «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» «ثِقَةً بِيَمِينِهِ بِاللهِ» اعتماد کردند به این قسمی که به خدا خورد.

«وَ كَانَ ذَلِكَ مِنْ آدَمَ» ضمنا مسأله مهم «وَ كَانَ ذَلِكَ مِنْ آدَمَ قَبْلَ النُّبُوَّةِ وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ بِذَنْبٍ كَبِيرٍ اسْتَحَقَّ بِهِ دُخُولَ النَّارِ» گناه کبیره هم نبود بیشتر مقصود این بوده که به زحمت نیفتد اگر بخوری فتشقی یعنی به زحمت می‌افتی نتیجتا این چنین است که «وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ بِذَنْبٍ كَبِيرٍ اسْتَحَقَّ بِهِ دُخُولَ النَّارِ وَ إِنَّمَا كَانَ مِنَ الصَّغَائِرِ الْمَوْهُوبَةِ» گناهان صغیره‌ای که اینها قبل از نبوت برای انبیاء مشکل ندارد «مِنَ الصَّغَائِرِ الْمَوْهُوبَةِ الَّتِي تَجُوزُ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ قَبْلَ نُزُولِ الْوَحْيِ عَلَيْهِمْ فَلَمَّا اجْتَبَاهُ اللهُ» حضرت همه آیات مربوطه را به آنها اشاره کردند «فَلَمَّا اجْتَبَاهُ اللهُ تَعَالَى وَ جَعَلَهُ نَبِيّاً» آن وقت «كَانَ مَعْصُوماً لَا يُذْنِبُ صَغِيرَةً وَ لَا كَبِيرَةً».

«قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ‌ وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌» پس عصی غوی اینها همه اش عصی غوی بعد چی؟ «ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ» سپس خدا انتخاب کرد بعد از اینکه توبه کرد «فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى» و بعد از این اجتبی و هدایت آن وقت است که «وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‌ إِنَّ اللهَ اصْطَفى‌ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِين‌»[5] یعنی اینها دیگر بعد از مسأله عصمت است.

خب پس چی شد؟ پس از این حدیث شریف ما آنچه فهمیدیم این است که حضرت هم تصریح کردند به اینکه قبل از نبوت بوده و معصیت صغیره انجام شده بعد از اجتبی دیگر معصیت صغیره هم نبوده این حدیث در این حد است غیر از مدعای ما است پس شیطان وسوه کرده فریب داده گفته آن درختی که خدا فرموده «وَ لا تَقْرَبا» در نتیجه از آن هم نخورید آن را که نزدیک نمی‌شویم فریب داد حضرت آدم را وقتی که فریب داد بعد از آن درختی که همجنس آن درخت بود از آن خورد و از آن معصیت حضرت آدم که آن وقت حضرت این جور تصریح کردند «إِنَّمَا كَانَ مِنَ الصَّغَائِرِ الْمَوْهُوبَةِ الَّتِي تَجُوزُ» تصریح به این صغیره کردند «فَأَكَلَا مِنْهَا ثِقَةً بِيَمِينِهِ بِاللهِ وَ كَانَ ذَلِكَ مِنْ آدَمَ قَبْلَ النُّبُوَّةِ» صغیره بوده به خاطر همین جهت فریب یعنی همین مقدار که حضرت آدم فریب خورده که می‌خواست فریب نخورد و درست آن این بود که وقتی که گفته شده «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» ایشان تعمیم بدهد از این درخت این خصوصیتی ندارد جنس این هم همین است.

آنچه از این حدیث استفاده می‌کنیم و عرض کردم در مقام تثبیت حدیث و مسائل مختلف حدیث نیستم الان در مقام مستفاد از حدیث هستم مستفاد از حدیث این شد که حضرت رضا می‌فرمایند زمینه فریب دادن حضرت آدم را شیطان درست کرد که گفت نهی که شدید در ارتباط با این درخت به خصوص است نه در ارتباط با جنس آن این یک، دوم قسم خورد که چنین و چنان قسم خورده که باز موجب این فریب شده و حضرت آدم این جور نشد که با علم به اینکه این مسأله خلاف فرمان پروردگار است انجام بده آن وقت کبیره می‌شد نه علم به این نبوده به خاطر این فریب کاری که انجام شده علم به این جهت نبوده است.

پس بنابراین با توجه به این چند کلمه ای که حضرت فرمودند و اینکه قبل از نبوت بوده و بعد از نبوت کان معصوما نتیجه این خواهد شد که یک گناه صغیره ای گناه هم که گفته می‌شود از باب این است که می‌خواسته احتیاط کند احتیاط نکرده می‌خواسته که تعمیم بدهد تعمیم نداده از این باب است و الا ظهور کار اگر با همین ردیف برود جلو جا دارد که آدم بگوید گناهی هم نکرده به خاطر اینکه فریب خورده واقعا اشتباه شده ولی خب از ایشان و مسائل مختلفی که است انتظار این می‌رود که نه این چنین باشد اقلا احتیاطی انجام شود در نتیجه شد صغیره پس در مجموع از این حدیث در ارتباط با این آیه شریفه استفاده شد که این آیات متعدد حضرت ناظر به همه آیات بودند آیات سوره بقره آیه سوره طه آیه سوره اعراف به همه آن حضرت ناظر بودند با توجه به نظارت به همه این آیات آنچه در این حدیث دارم تأکید می‌کنم که بعد احادیث دیگر هم ببینیم که از آن چیزی استفاده می‌شود یا خیر آنچه در این حدیث استفاده می‌شود این است که حضرت آدم گناه صغیره ای انجام داده است که موهوب بوده است گناه صغیره قبل از نبوت و این جریان قبل از نبوت بوده در نتیجه تعبیر می‌شود به ترک اولی.


 


[1] - سوره اسراء: 9.
[2] - سوره طه: 121.
[3] - سوره اعراف: 23.
[4] - سوره بقره: 35.
[5] - تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب ج‌8/365 [سورة طه(20): الآيات 114 الى 123].

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo