< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد علی اکبر سیفی مازندرانی

1400/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعده «وجوب الحج علی کلّ مستطیع»

 

ادله اشتراط استطاعت مالیه

قرآن کریم

﴿وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً﴾[1]

ممکن است کسی برای اشتراط استطاعت مالیه به این آیه شریفه استدلال کند، ولی این استدلال صحیح نیست، چون استطاعت در این آیه اطلاق دارد و خصوص استطاعت مالیه را از آن نمی توان استفاده کرد.

 

اتفاق و اجماع

اتفاق و اجماع بر این مساله داریم و حتی ادعای اتفاق مسلمین شده است که حج بر کسی که استطاعت مالی ندارد واجب نیست.

البته صاحب حدائق این اجماع و این حکم عدم وجوب حج بر غیر مستطیع را مقید به کسی کرده است که از مکه دور باشد، ولی کسی که داخل مکه یا قریب به مکه است دیگر شرط استطاعت مالی را ندارد و همین که استطاعت بدنی داشته باشد باید حج را انجام بدهد.

نص کلام ایشان این است:

«من الشروط المتقدمة- الاستطاعة إجماعا نصا و فتوى، و فسرها الأصحاب بالزاد و الراحلة في من يفتقر الى قطع المسافة.

قال العلامة قدس سره في المنتهى: اتفق علماؤنا على ان الزاد و الراحلة شرطان في الوجوب، فمن فقدهما أو أحدهما مع بعد مسافته لم يجب عليه الحج و ان تمكن من المشي ... ثم انه في المنتهى صرح بأنه إنما يشترطان في حق المحتاج إليهما لبعد المسافة اما القريب فيكفيه اليسير من الأجرة بنسبة حاجته، و المكي لا يعتبر في حقه وجود الراحلة إذا لم يكن محتاجا إليها.»[2]

به هر حال این اجماع، مدرکی است و کاشف تعبدی از رأی معصوم نمی تواند باشد.

بنابراین باید مفاد نصوص را ملاحظه کرد.

 

نصوص

دو طایفه از نصوص را داریم که مشهور به آنها استدلال کرده اند.

طایفه اول، اخباری هستند که هر سه قسم استطاعت (مالی، بدنی و باز بودن راه) را بیان کرده اند. ولی در طایفه دوم فقط استطاعت مالی ذکر شده و استطاعت بدنی نفی گردیده است.

 

طایفه اول

صحیحة هشام بن حکم

«وفي (كتاب التوحيد) عن أبيه، عن علي بن إبراهيم بن هاشم، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن هشام بن الحكم، عن عبد الله عليه السلام في قوله عز وجل: " ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا " ما يعني بذلك؟ قال من كان صحيحا في بدنه مخلى سربه له زاد وراحلة.»[3]

صحیحة محمد بن یحیی الخثعمی

«وعنه، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن محمد بن يحيى الخثعمي قال: سأل حفص الكناسي أبا عبد الله عليه السلام وأنا عنده عن قول الله عز وجل: " ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا " ما يعني بذلك؟ قال: من كان صحيحا في بدنه مخلى سربه له زاد وراحلة فهو ممن يستطيع الحج أو قال: ممن كان له مال فقال له: حفص الكناسي فإذا كان صحيحا في بدنه مخلى في سربه له زاد وراحلة فلم يحج فهو ممن يستطيع الحج؟ قال: نعم»[4]

تعبیر «أو قال: ممن كان له مال» در این روایت به این معناست که راوی تردید دارد و دقیق در ذهنش نیست که امام صادق علیه السلام کدامیک از این دو جمله را فرمودند: «ممن یستطیع الحج» یا «ممن کان له مال»؟

معتبرة فضل بن شاذان

«محمد بن علي بن الحسين في (عيون الأخبار) بإسناده الآتي، عن الفضل ابن شاذان، عن الرضا عليه السلام في كتابه إلى المأمون قال: وحج البيت فريضة على من استطاع إليه سبيلا، والسبيل الزاد والراحلة مع الصحة.» [5]

همان طور که دیدیم روایات در این طایفه اول، بر هر سه نوع از استطاعت، یعنی استطاعت مالی و بدنی و باز بودن راه، دلالت داشتند و همه اینها را شرط می دانستند.

 

طایفه دوم

موثقة السکونی

«وعن محمد بن أبي عبد الله، عن موسى بن عمران، عن الحسين بن يزيد النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سأله رجل من أهل القدر فقال: يا بن رسول الله أخبرني عن قول الله عز وجل: " ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا " أليس قد جعل الله لهم الاستطاعة؟ فقال: ويحك إنما يعني بالاستطاعة الزاد والراحلة ليس استطاعة البدن الحديث»[6]

این روایت را قبلا خواندیم و توضیح دادیم که آن فردی که از اهل قدر بود می خواست با این سؤال، اعتقاد خود را نیز بیان کند، به این بیان که استطاعت یعنی قدرت بدنی در همه وجود دارد، ولی در عین حال خداوند متعال استطاعت را شرط کرده است، یعنی هر کسی که اراده خداوند به مکه رفتن او تعلق بگیرد و قسمتش بشود می تواند به حج برود.

حضرت در پاسخ فرمودند که مراد از استطاعت در این آیه، استطاعت مالی است، نه استطاعت بدنی!

صحیحة محمد بن مسلم

«محمد بن الحسن بإسناده عن موسى بن القاسم بن معاوية بن وهب، عن صفوان، عن العلاء بن رزين، عن محمد بن مسلم قال: قلت لأبي جعفر عليه السلام قوله تعالى: " ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا " قال: يكون له ما يحج به الحديث»[7]

صحیحة الحلبی

«محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن حماد بن عثمان، عن الحلبي، عن أبي عبد الله عليه السلام في قول الله عز وجل: " ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا " ما السبيل؟ قال: أن يكون له ما يحج به الحديث.»[8]

ظاهر تعبیر «ما یحج به» در این دو صحیحه این است که فرد باید استطاعت مالی و زاد و راحله داشته باشد تا حج بر او واجب باشد، و به اطلاق مقامی استفاده می شود که استطاعت بدنی شرط نیست.

 

توجیه روایات طایفه دوم

گفتیم که طایفه دوم از نصوص، استطاعت بدنی را نفی می کنند، بنابراین مفادشان این است که استطاعت مالی کافی است و کسی که استطاعت بدنی نداشته باشد ولی استطاعت مالی داشته باشد، حج بر او واجب است!

ولی این معنا صحیح نیست و این روایات معنای دیگری دارند و قابل توجیه هستند.

سه توجیه برای این روایات می توان بیان کرد.

توجیه اول:

حضرت در موثقه سکونی، استطاعت بدنی را نفی کرده و فرمودند که مقصود از استطاعت در آیه شریفه، استطاعت بدنی نیست، بنابراین معنای آیه این است که در بین همین افراد سالم، صِرف سلامت کافی نیست و استطاعت مالی هم شرط است. یعنی استطاعت بدنی مسلّم و مفروغٌ عنه است ولی اینطور نیست که همه کسانی که استطاعت بدنی دارند حج بر آنها واجب باشد، بلکه لازم است که علاوه بر آن، استطاعت مالی نیز داشته باشند.

بنابراین خداوند متعال در بین افرادی که سالم هستند، استطاعت مالی را شرط فرموده است.

توجیه دوم:

توجیه دوم، نفی حصر استطاعت بدن است، یعنی کسی که گمان می کند که فقط استطاعت بدنی شرط است، این روایات می گویند که اینطور نیست که فقط استطاعت بدنی شرط باشد، بلکه استطاعت مالی هم شرط است.

توجیه سوم:

سلامت بدن را خداوند متعال در آیه شرط نکرده است و آیه شریفه فقط ناظر به استطاعت مالی است، چون در مورد استطاعت بدنی حکم عقل را داریم و همان حکم عقل کافی است و نیازی نیست که آیه هم دلالت بر استطاعت بدنی داشته باشد.

به نظر ما بهترین وجه، همان وجه اول است.

کلام محقق در شرایع

ایشان مانند صاحب حدائق، بحث را در مورد کسی می داند که از مکه دور است و برای انجام دادن حج، نیاز به زاد و راحله دارد، وگرنه افرادی که در مکه یا نزدیک مکه هستند دیگر چنین استطاعتی در مورد آنها شرط نیست.

نص کلام ایشان این است:

«الثالث الزاد و الراحلة، و هما يعتبران فيمن يفتقر إلى قطع المسافة»[9]

نصوص داله بر نفی استطاعت مالی

تا به حال نصوصی را بیان کردیم که استطاعت مالی را شرط می دانستند. اما برخی نصوص هم داریم که استطاعت مالی را شرط نکرده اند و صرف تمکن عقلی را برای وجوب حج کافی دانسته اند.

بر اساس این نصوص، اگر کسی تمکن مالی هم نداشته باشد، ولی توان بدنی داشته باشد و بتواند خود را ولو به صورت پیاده به حج برساند باید این کار را بکند.

صحیحة معاویة بن عمار

«محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد، عن فضالة بن أيوب عن معاوية بن عمار قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن رجل عليه دين أعليه أن يحج؟ قال: نعم إن حجة الاسلام واجبة على من أطاق المشي من المسلمين، ولقد كان " أكثر " من حج مع النبي صلى الله عليه وآله مشاة، ولقد مر رسول الله صلى الله عليه وآله بكراع الغميم فشكوا إليه الجهد والعناء فقال: شدوا أزركم واستبطنوا، ففعلوا ذلك فذهب عنهم»[10]

کراع الغمیم نام مکانی است بین مکه و مدینه، وقتی که اصحاب به این منطقه رسیدند، از شدت خستگی به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شکایت کردند و ایشان فرمودند:

«شدوا ازرکم»، یعنی شکم هایتان را ببندید و راه بیفتید. این جمله ممکن است مانند کمر بستن در فارسی باشد، یعنی همت کنید و راه بیفتید. برخی هم گفته اند این بستن شکم و کمر به این دلیل است که احساس گرسنگی نکنند و بتوانند با قدرت بیشتری راه بروند.

تعبیر «استبطنوا» نیز به این معناست که وسط صحرا را نشانه بگیرید و سینه صحرا را بشکافید و جلو بروید.

این روایت دلالت دارد که طاقت کافی است و استطاعت مالی شرط نیست.

معتبرة ابی بصیر

«وعنه عن القاسم بن محمد، عن علي، عن أبي بصير قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: قول الله عز وجل: " ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا " قال: يخرج ويمشي إن لم يكن عنده، قلت لا يقدر على المشي قال: يمشي ويركب قلت: لا يقدر على ذلك أعنى المشي، قال: يخدم القوم ويخرج معهم»[11]

این روایت بیان می کند که حتی اگر کسی زاد و راحله ندارد و خرجی راه و غذا را هم ندارد، خادم کاروان بشود تا خرجش را بدهند و به این شکل به حج برود!


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo