< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1401/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /آیات جهاد

 

•حدیث خوانی

شیخ صدوق در کتاب صفات الشیعه آورده است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ علیه السلام قَالَ: اَلْمُؤْمِنُ أَصْدَقُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ سَبْعِينَ مُؤْمِناً عَلَيْهِ.

مومن کسی است که با خودش صادق باشد. تکلیفش با خودش معلوم باشد. خودش به خود دروغ نگوید. آدرس غلط به خودش ندهد. فرمود اگر هفتاد مومن آمدند و نکته¬ای را گفتند و این نکته به نفع آن بود، خواستند بار مسولیتی را روی دوش او بگذارند، خواستند بگویند تو از همه بهتر هستی، ولی وقتی خودش از داخل مطلع است که برای این مسئولیت ضعف دارد و ناتوان است، خودش با خود رو راست باشد. به خاطر شهادت هفتاد مومن یا یک جمعیتی در مقابلش گول نخورد بگوید حتما من توانمندم که اینها شهادت می‌دهند. صداقت انسان با خودش، از جمله ضروری ترین نکات اخلاقی و رفتاری است که باید هر مومنی داشته باشد. بعضی وقت ها ما دیگران را اغوا می‌کنیم. بعضی وقت‌ها کاسبی می آید جنس نامطلوبش را جنس عالی جلوه می دهد. او دیگران را اغوا کرده و کار غلطی انجام داده است. بعضی مواقع ما خودمان را اغوا می‌کنیم و دروغ می گوییم و کار غلط را انجام می‌دهیم. این بدترین نوع اغوا است. مومن هم با خودش صادق است هم با جامعه اش.

•دو کلیدواژه نبرد در برابر دشمن در قرآن

کلام ما در ابعاد فقهی جنگ نرم بود. گفتیم جنگ در برابر دشمن در فرهنگ قرآنی با دو کلید واژه فرض شده است؛ یک کلید واژه قتال است، که قتال به صورت صریح بر جنگیدن با دشمن خدا تصریح می‌کند و دستور می‌دهد که با دشمن خدا بجنگید. این تصریح است. واژه دوم جهاد است، که کاربردش در قرآن همانطور که مکرر عرض کردیم اعم از تلاش و کوشش در راه خدا و جنگ در راه خدا است.

قرآن در برخی از موارد تلاش را برای عمل جهاد و مبارزه به کار برده و در برخی از موارد کلمه جهاد را برای تلاش به کار برده است. عرض کردیم قرائنی دارد که جهاد و فعل امر جاهدوا در مواردی برای قتال به کار رفته است. خارج از این موارد، برای تلاش به کار رفته است. «جَاهَدُوا فِينَا» یا ﴿وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ﴾؛ این می تواند اعم از جنگیدن باشد. یا تعبیر «جاهدوا فی الله حق جهاده»؛ گفتیم که با قرائنی که از روایت امام رضا نقل شد اینجا در جهاد و مبارزه و جنگ در راه خدا به کار رفته است. بنابر‌این ادله ای که حکم وجوب برای مقاتله و پیکار در راه خدا را ثابت می‌کند، از نگاه ما وجوب مقابله با جنگ نرم را هم نیز ثابت می‌کند.

گفتیم که در جنگ نرم مومنین باید پایداری و ایستادگی داشته باشند. همانطور که در جنگ سخت مأمور به ایستادگی و پایداری هستند. پیشگیری یا بی اثرسازی جنگ نرم که در جلسه قبل به آن اشاره کردیم؛ این که چه کار کنیم جنگ نرم علیه مسلمانان شکل نگیرد؛ یا اگر شکل گرفت بی‌اثر باشد؛ این مرهون مقاوم سازی جامعه، نیرو های دفاعی کشور اسلامی و ارتش نظامی کشور اسلامی و بخش های امنیتی کشورهای اسلامی در برابر فتنه است. اول باید این بخش های دفاعی و عموم جامعه را مقاوم کرد. علاوه بر مقاوم سازی، باید بازدارندگی هم ایجاد کرد. بازدارندگی یعنی هزینه دشمن در عمل و اقدام علیه کشور اسلامی را آنقدر بالا ببرید که برای دشمن صرفه نکند؛ مثلاً در جنگ سخت، امروز اسراییلی ها به این جمع بندی رسیدند اگر یک موشک به ایران پرتاب کنند، صد موشک را باید دریافت کنند. با یک موشک دریافت صد موشک خیلی پر هزینه است. یا مثلاً از جمله بازدارندگی ها این است که می گویند اسراییل در راهبرد دفاعی خودش به این جمع¬بندی رسیده که اگر به جمهوری اسلامی هجوم نظامی بیاورد، ابعاد این هجوم و این حمله و این آسیب برایش پیدا است. مثلاً احساس می‌کند که اگر یک فرودگاه ما را زدند، یک مرکز تولید هسته ای ما را زدند، یک راه آهن ما را زدند، یک مرکز اداری ما را زدند، یک پالایشگاه ما را زدند، هر کدام را که بزند، الان تئوریسین های اسراییلی می گویند در جنگ علیه ایران، نسبت به ضربه ای که خود ما می زنیم ابعادش را می دانیم، که فرودگاه را زدیم، ساختمان را زدیم، پل را زدیم، دانشگاه را زدیم، مرکز هسته ای را زدیم، هرکجا را که بزنیم می‌دانیم کجا را و با چه خسارتی مورد هدف قرار داده ایم، اما اگر این ضربه بازتابی داشته باشد، یعنی قرار باشد ایران در برابر این ضربه اقدامی کند، ما ابعاد حمله ایران را نمی دانیم! چیست و چگونه است؟! خودش حمله می کند یا هم پیمانانش؟! از غزه حمله می کند یا لبنان یا سوریه؟! شب حمله می کند یا روز؟! به مراکز دفاعی می‌خورد یا به مراکز دفاعی نمی‌خورد؟! چند روز طول می‌کشد؟! چون ابعاد و بازتابی که این حملات خواهد داشت برای آنها ابعادش روشن نیست، و می دانند که این بازتاب ها سخت و پرهزینه است، به اسراییلی ها اجازه نمی‌دهد که ریسک کنند و اقدامی برای ما داشته باشند. از این جهت می گویند اینجا ایجاد بازدارندگی شده است. دشمن هزینه مند شده و می‌داند یک سیلی بزند بیست سیلی می‌خورد.

•آیه ششم – سوره انفال ؛ آیه 60

اینها در جنگ سخت بود؛ اما در جنگ نرم باید چه کرد تا بازدارندگی ایجاد شود؟! ضمن مقاوم¬سازی و بازدارندگی که مقاوم سازی مربوط به درون جامعه اسلامی است. بازدارندگی پالسی است که ما به دشمن در جنگ نرم می‌دهیم. اینها را باید از کجا جمع و استخراج کرد؟ من به نظرم وجوب مقاوم سازی چه در رابطه با لشکر اسلامی یا جامعه مسلمین که مقاوم شوند یا ایجاد بازدارندگی و هزینه مند کردن دشمن در تعرض و تهدید احتمالی، هر دو مطلب را می‌شود از آیه شریفه ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم﴾ استخراج کرد.

بیان این جمله که جامعه را باید هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ تجهیزات نظامی مستحکم کنیم و همچنین در صورت تجری و تخطی دشمن بتوانیم او را هزینه مند کنیم؛ این را چگونه استفاده می‌کنیم؟! با مطالبی که در ادامه عرض می‌کنم به نظرم واضح خواهد شد.

•مفردات آیه

ابتدا مفردات این آیه را بیان می کنیم.

واژه «اعدوا» از اعداد، به معنای آماده کردن و اعدوا فعل امر است و ظهور بر وجوب دارد. واجب است خود را آماده ساخته و محیا کنید. «و اعدوا لهم» شما هر چه که دارید برای دشمن آماده کنید. چون دشمن ممکن‌ است ناگهان به شما هجوم بیاورد.

دومین واژه «قوه» است؛ یعنی نیرو و توان یا هر ابزاری که به توان ما در برابر دشمن افزایش دهد و کمک کند. «استطعتم» توامندی است. استطاعت و توانمندی انسان در هر کاری که کاملا روشن است. «رباط» از ربط و رباط؛ به معنی بستن رباط الخیل، یعنی اسب هایی که می بندند به جایی و ذخیره می‌کردند. الان می گویند اسب های خود را آماده کنید و در جاهای مناسب ببندید. در مرکزی که اسب ها برای جنگ را نگهداری می کردند، نگهداری کنید، تقویت کنید، حفظ کنید. اسب های ذخیره ای رباط الخیل هستند که باید در موقع جنگیدن آماده نبرد باشند. «ترهبون» از رهب به معنای ترساندن است. ارهاب یعنی ترسانیدن، ترهبون و ارهاب به معنای تخویف و اخافه، یعنی دشمن را با آماده شدن خود و استعدادی که فراهم می‌کنید و قوه و انرژی ای که به نمایش می گذارید، بترسانید.

•نکاتی پیرامون آیه

از این آیه شریفه چند نکته به احتمال قوی به ذهن همه می‌رسد:

نکته اول | در این آیه شریفه خطاب به همه مومنین است. ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ﴾؛ هرچه که می توانید برای مبارزه با دشمن از توان و انرژی و هر چیزی که می‌تواند انرژی شما را افزایش دهد محیا کنید. این فعل خطاب به همه مومنین است. ای همه مومنین! همه توانایی های خودتان را جمع کنید! مسلمانان موظف هستند برای ایستادگی در مقابل دشمن با تمام توامندی هایی که می‌توانند ایجاد کنند گوش به زنگ باشند.

نکته دوم | کلمه «اعداد» به معنای تهیه کردن و آماده کردن چیزی است. گاهی اوقات شما برای کاری به ابزاری نیاز داری؛ برای اینکه در را باز یا قفل کنی به کلید نیازمندی؛ برای اینکه آتش روشن کنی هیزم می‌خواهی؛ برای اینکه هیزمت آتش بگیرد کبریت می‌خواهی؛ برای اینکه غذا بپزی آتش می‌خواهی؛، پس شما ببینید بعضی از چیزها آماده کردنش مستلزم ابزاری است. آماده کردن ابزار چیزی را اعداد می‌گویند. «اعدوا» یعنی ابزار مقابله با دشمن را برای خود فراهم کنید. کلمه اعداد، «اعدوا لهم استطعتم» مطلق است. هرچیزی که نیاز دارید! از کفش و کیف و کلاه و سلاح و سیستم و تیم عملیاتی و تیم اطلاعاتی و شناسایی و... همه اینها را باید در جنگ آماده کنید. در خیلی از جنگ ها در دوران گذشته و همچنین دوران پیامبر نیز، تیم های شناسایی می‌رفتند نیروی دشمن را برانداز می‌کردند. در جنگ بدر دارد که مسلمانان می‌خواستند بدانند ظرفیت نیروی سپاه مکه چقدر است، چند نفر رفتند جستجو کردند. نتوانستند اطلاع خوبی بیاورند. بعد دو نفر از فرماندهان در اطراف چاه بدر موفق شدند دو تن از نیروهای دشمن را دستگیر کنند. این دو نفر را آوردند و شروع کردند به تنبیه کردن و زدن و از آنها خواستند که اطلاعات نظامی را بگویند که چه تعداد هستید. اینها هم می‌گفتند نمی دانیم. مثل همین چیزی که الان مدل است و روش شده است. هر کسی که متهم به هر کاری است را وقتی می گیری انکار می‌کند. پیامبر اکرم مشغول نماز خواندن بود. نمازش که تمام شد فرمود شما بلد نیستید کارتان را انجام دهید. بعد رو فرمود به این دو جوان و پرسید اسم شما چیست؟ هر کس خودش را معرفی کرد که نامش چیست و از کدام قبیله است. فرمودند چند روز است اینجا سکونت دارد؟ سپس فرمودند برای غذا چند شتر نحر می کنید و می پزید؟ گفتند بین نه تا ده تا، همین حدود؛ پیامبر اکرم رو کرد به اصحابش که آنها حدود هزار نفر هستند. چون بر اساس تخمین هر شتر صد نفر را سیر می‌کند. پس اینها حدود هزار نفر هستند.

معنای این حرف چنین است که پیامبر اکرم برای پیشبرد اهداف دینی خود در جنگ تیم اطلاعاتی داشت و از آنان استفاده می کرد. ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ﴾ همه اینها را در بر می گیرد. اعداد یعنی فراهم کردن ابزار کار که شامل همه اینهاست. قوه به معنای توان است یا هر ابزاری که وجود آن کار معینی برای ما انجام می دهد. مثلاً اسلحه، شمشیر یا سلاح دفاع فردی یا مردان جنگی! ما نمی‌توانیم بگوییم اسلحه باید داشته باشیم و مرد جنگی را اعتنا نکنیم. افراد نظامی را تربیت نکنیم. ما به افراد نظامی، تجهیزات نظامی، نقشه نظامی، به همه اینها نیاز داریم. کلمه رباط مبالغه در ربط است. رباط الخیل چون که اسب ها را گره می زدند و به طویله ها می بستند، این گره اسمش رباط بود. گره شل را رباط می گویند. گره محکم و سفت را عقد می گویند. بنابراین رباط الخیل یعنی اسب هایی را که افسارشان را بستید و در طویله نگه‌ داشته اید؛ اینها را آماده جنگ کنید. ترجمه آیه بر اساس مفرداتی که گفتیم، چنین است که همه مومنین مأمور هستند تا تمام توانمندی خود را برای مقابله دشمن به کار ببندند و آماده کنند. اینکه می‌فرماید «اعدوا»؛ خود را مجهز آماده کنید؛ مراد این نیست که به صورت فردی اسلحه بگیری و بگویی من آماده ام. مراد این است که همه جور آمادگی را برای جامعه اسلامی و لشکر اسلام باید تدارک دید که برای روز حادثه و جنگ همه جور توانایی داشته باشد. «اعدوا» می‌فرماید همه جور تجهیزات برای خودتان آماده کنید. تدارکات و جنگ-افزارهایی که لشکر اسلام به آنها نیاز دارد، این را ما باید داشته باشیم. نمی شود که در شب جنگ بگوییم آقا ما امشب هواپیما نداریم. خیر! اگر احتمال جنگ وجود دارد باید از قبل هواپیما، تانک، آذوقه، همه اینها فراهم شود. نقشه جنگی و دکترین نظامی کاملا تعریف شده باشد. طرح های عملیاتی، طرح های جایگزین، طرح های تاکتیکی، طرح های راهبردی، اینها در جنگ باید فراهم باشد. اگر در جنگ به تیم عملیاتی-اطلاعاتی نیاز هست تا موقعیت دشمن را خوب بشناسد، باید این تیم ها تشکیل شود. نباید جامعه اسلامی یا لشکر اسلامی در جنگ دچار غافلگیری شود. برای اینکه غافلگیر نشود، باید از حیث تنوع هر چه که به آن نیاز است را ما فراهم کنیم. نیازمندی هر چه که می خواهد باشد.

همچنین تجهیزات باید به میزانی که دشمن از آن برخوردار است باشد. اگر دشمن هزار تانک دارد، ما با دویست تانک نمی‌توانیم به جنگ او برویم. ما باید هزار یا هزار و دویست تانک داشته باشیم. در تقابل و رویارویی با دشمن باید موازنه به نفع مسلمانان باشد. این که در جنگ کفه ترازو آنها خیلی سنگین تر و کفه ترازو ما خیلی سبک تر باشد، این کار عاقلانه ای نیست. قرآن وقتی می فرماید «اعدوا»؛ یعنی هرچه که نیاز دارید و به هر مقدار که نیاز دارید، این را فراهم کنید. از آنجا که نباید نتیجه جنگ به دشمن واگذار شود، نباید ما برای باختن به جنگ برویم. به جنگ می رویم برای پیروز شدن! بنابر‌این از قبل باید ابزار پیروزی را برای خودمان فراهم کرده باشیم. موازنه تسلیحاتی حتما باید به نفع مسلمانان باشد. لذا تسلیحات سازی و ساخت و ساز این به جامعه اسلامی اعتماد به نفس می دهد و دشمن را اخافه می‌کند و میترساند و اجازه نمی‌دهد که ما غافلگیر شویم. این، آن بازدارندگی است که از این آیه شریفه فهمیده می شود. شما ابزار و عِدّه و عُدّه جنگی خودتان را آماده کنید، جوری که دشمن وقتی چشم انداخت از کانال های اطلاعاتی یا ظاهریش یا ملاحظه مانور های نظامی نگاه کرد، احساس کند در جنگ با مسلمانان شانس پیروزی اش کم است.

نکته سوم | لشکر مسلمانان و کارگزاران نظام اسلامی باید همه تلاششان را بگذارند به هر مقدار که بیشتر می‌توانند تجهیزات نظامی و ابزار و جنگ افزار فراهم کنند تا ریسک خطر آفرینی دشمن برای ما کاهش پیدا کند. قران میفرماید ﴿تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم﴾. سخن از ترساندن دشمن است که یک موقع به سرش نزند و هجوم نظامی به ما بیاورد. دشمن باید عِدّه و عُدّه ما را که می‌بیند بیمناک شود. این اخافه و ترساندن، یعنی ایجاد بازدارندگی کردن. شما اگر خودتان را تقویت کنید، ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم﴾؛ این واکسینه سازی داخل، این تقویت داخل، مقاوم سازی داخل، آماده کردن همه استعداد ها، این می شود مقاوم سازی از داخل؛ این باعث می شود وقتی دشمن از آن اطلاع پیدا می‌کند بیمناک و نگران شود. نگران نتیجه جنگ شود و قدرت ریسک او پایین بیاید. خیلی از وقت ها توان جامعه ای یا توان یک لشکری بیشتر از توان دشمن مقابل است؛ ولی چون طرف مقابل ریسک می‌کند و خودش را به خطر می زند، پیروز می شود. لشکر اسلام با در نظر گرفتن این آیه باید توانمندی های خودش را هر روز مقاوم تر کند تا دشمن جرئت تعرض به مسلمانان را نداشته باشد. این دستور «اعدوا لهم ما استطعتم» که مربوط به جنگ نظامی نیست، مربوط به قبل از جنگ نظامی است. مربوط به لحظه آتش گرفتن شعله های درگیری نظامی نیست. آن موقع که دیگر شما زمانی برای اعداد و آمادگی ندارید. آن موقع زمان مصرف این تولیدات و تجهیزات است. شما قبل از اینکه جنگ شکل بگیرد باید فراهم کنید تا دشمن بترسد. یعنی در این آیه به ما دستور می‌دهد قبل از هجوم سخت دشمن به شما، با مقاوم سازی خودتان، یک جنگ نرمی را در مقابل دشمن به نمایش بگذارید. تا وقتی توان شما را می بیند، بیمناک شود. فکر دشمن را باید مدیریت کرد. یعنی چه؟ یعنی اگر شما صد تا نیرو دارید، او احساس کند هزار تا دارید. اگه صد تانک دارید احساس کند هزار تانک دارید. اگر پنجاه هزار جوان آماده دارید، او احساس کند که شما دویست هزار جوان آماده کار دارید. این مدیریت فکر قبل از اقدام نطامی دشمن، باعث می‌شود در دشمن تردید ایجاد شود و نتواند به راحتی ریسک کند و به صفوف مسلمانان و مرزهای مسلمانان و مرزهای عقیدتی مسلمانان حمله ور شود.

چون جنگ سخت پر هزینه است، قران کریم وقتی می‌فرماید ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ﴾؛ یعنی توان جنگ را بالا ببرید و آماده کنید و جلوی آنها بگذارید. اما اگر دشمن توان بالا و قدرت نظامی را دید، ممکن است از جنگ سخت که پرهزینه است صرف نظر کند و با همین جنگ نرمی که شما راه انداختید پیروزی را نصیب شما کند. پس این جنگ نرم مقدمه ای است برای پیروزی در آن جنگ سخت احتمالی. لذا شارع مقدس امر به اعداد فرموده، و امر کرده که «اعدوا»! با تقویت و آمادگی نظامی یا هر امکان دیگری که می‌تواند شوکت و قوت مسلمانان را افزایش دهد، ادراک فرمانده دشمن را باید مدیریت کرد. فرمانده دشمن باید احساس کند که اگر به لشکر مسلمین حمله ور شد، ریسک پر هزینه ای کرده است. اگر به مرزهای فیزیکی هجوم برد یا به مرز های عقیدتی هجوم برد، باید بداند سیلی می خورد. باید ادراکات فرماندهی دشمن را با استعدادهای قوی که ما در خود به وجود می آوریم مدیریت کنیم. با چنین اقدامی جرئت ریسک نظامی و عملیات نظامی در دل دشمن کاهش پیدا می‌کند و از تجری برای انجام جنگ سخت خودداری می‌کند.

در آیاتی که قبلاً بررسی کردیم واژه های «قاتلوا» و «اقتلوا» زیاد بود که فرمان به قتال یعنی همان جنگ سخت است. اما در این آیه سخن از تقویت آمادگی و ارتقای تجهیزاتی برای ترساندن دشمن و ایجاد بازدارندگی است. ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ﴾؛ من قوه چرا؟ ﴿تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ﴾؛ یعنی همین که جنگ افزارهای شما در زاغه های شما است، در پادگان های شما است، در فردوگاه های شما است، این ها باعث می‌شود دشمن با اطلاعات اجمالی که بدست می آورد از اقدام سخت و اقدام نرم علیه شما بترسد. اعداد در این آیه برای مدیریت اندیشه و باور فرماندهان دشمن است. هدف از این کار، تأثیرگذاری بر روی باورها و استنتاجات ذهنی و فکری فرماندهان دشمن است. فرماندهان دشمن باید با این استنتاجات احساس کنند که لشکر اسلام لشکر کوچکی نیست. حتی اگر احساس کنند که توان جامعه اسلامی و لشکر اسلامیان بیشتر از واقعیت است باید چنین واقعیتی را به اینها القا کرد.

مدیریت ادراک فرماندهان نظامی با عملیات مقاوم سازی، این همان چیزی است که در ادبیات سیاسی امروز از آن به جنگ نرم یاد می‌شود. ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم﴾ یعنی وارد جنگ نرم با دشمن شوید، توانتان را بالا ببرید تا دشمن را بترسانید. نیاز نیست بجنگید، آنجایی که لازم است بگوید بفرمایید که بجنگید، می‌فرماید قاتلوا فی سبیل‌الله؛ اما اینجا آماده باشید و ذهن طرف مقابل را بترسانید که وارد جنگ با شما نشود. این یعنی ذهن طرف مقابل را مدیریت کن و بترسان! یعنی وارد جنگ نرم با دشمن بشو! پس این آیه شریفه بر وجوب و لزوم جنگ نرم در مقابله با دشمن به خوبی و به صراحت دلالت دارد. ما نیاز نیست حرف از جای دیگر بیاوریم برای اینکه اثبات کنیم جنگ نرم هم مانند جنگ سخت واجب است. قرآن کریم وقتی می‌فرماید ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ و عدوکم﴾؛ این ترسانیدن دشمن با تقویت تجهیزات نظامی و با نمایشی از قدرت نظامی. این همان عملیات جنگ نرمی است که ما در صدد اثبات وجوب آن در برابر طراحی-ها و فتنه دشمن هستیم. انشاله مطالب باشد برای جلسه بعد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo