< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1401/07/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /آیات جهاد

 

     حدیث خوانی

أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدٍ اَلْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اَللَّهِ صلی الله علیه وآله عَنْ خِيَارِ اَلْعِبَادِ قَالَ اَلَّذِينَ إِذَا أَحْسَنُوا اِسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اِسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا وَ إِذَا اُبْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا.

مرحوم صدوق در صفات شیعه از قول امام باقر علیه‌السلام نقل می‌کند که از رسول خدا سوال کردند: بهترین بندگان خدا چه کسانی هستند؟

حضرت فرمودند: بهترین بندگان خدا کسانی هستند که وقتی کار نیک و خیری را انجام می‌دهند خوشحال و سر زنده هستند.

عده‌ای کار خیر را با کراهت و دل مردگی انجام می‌دهند. به خاطر اجبار جامعه است که انفاق می‌کنند و نماز می‌خوانند. اما برخی با عشق و علاقه و سرزندگی به کار نیک می‌پردازند. اینان بهترین بندگان خدا هستند. زیرا کار خیر را با یک عامل بیرونی انجام نداده است. اگر به جهاد رفته، به خاطر خدا بوده و نه به اجبار روزگار؛ با عشق و علاقه و برای ترویج دین خدا بوده که به جهاد رفته است. از درون و با یک انگیزه درونی دست به شمشیر شده و چناچه انفاقی کرده، برای رضایت پروردگار بوده است.

بالاخره انسانها ممکن است مسیر را اشتباه بروند. در مواقعی که شرایط پر از غوغا و فتنه است، خطایی از آنان سر بزند. چه خطای فردی، چه اجتماعی، چه سیاسی، اگر مسیر را غلط رفت برگردد. استغفار کند و از مسیر درست برود. استغفار هم نه اینکه فقط بگوید استغفرالله! بله؛ استغفرالله کلمه خوبی است؛ منتها این استغفار یعنی درست کردن مسیر و بازگشت از خطا!

سومین گروهی که مورد تفقد قرار می‌گیرند و به آنها نعمتی داده می‌شود -چه این نعمت، نعمتی که خدای متعال دهد، چه لطفی که دیگران کنند- «إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا»؛ چیزی که به آنان داده شود، شاکر و سپاسگزارند. دسته چهارم نیز کسانی‌اند که اگر مبتلا شوند، بر آن صبر می‌کنند؛ «إِذَا اُبْتُلُوا صَبَرُوا». بهترین بنده خدا کسی است که در هنگام صبر و بلا صبور باشد. «وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا»؛ انسان ممکن است به هر دلیلی عصبانی شود و غضب کند و تصمیمی بگیرد که تصمیم درستی نباشد؛ تصمیم می‌گیرد کسی را تنبیه کند؛ تصمیم می‌گیرد با کسی برخورد کند؛ تصمیم می‌گیرد کاری انجام دهد که شایسته نیست؛ این فرد بالاخره آتش غضبش فرو می‌نشیند. وقتی غضب کرد و تصمیم نابه‌جایی گرفت، بعد از فرو نشستن غضب، از متوجه اشتباه خود شده و پشیمان می‌شود.

     فتنه و جنگ نرم

آیات مربوط به جهاد در راه خدا را بررسی می‌کردیم. از این آیات می‌خواهیم استفاده کنیم و ببینیم آیات باب جهاد و وجوب جهاد و دفاع، بر وجوب جنگ نرم نیز دلالت دارند یا خیز؟!

چند نکته را بیان کردیم که مجددا به صورت کوتاه مرور می‌کنیم. گفتیم که فتنه از مصادیق جنگ نرم است. اگر دشمن نتوانست در جنگ سخت و در میدان با ما رو در رو شود و از طریق شبیه‌خون و حمله ناگهانی کاری کند؛ به جای اینکه تانک‌های ما را هدف قرار دهد، شروع می‌کند فرماندهان تانک‌ها را خریدن و با پول و تبلیغ و اغواء از میدان به در کردن! مشابه چیزی که در جنگ‌های امام مجتبی علیه‌السلام رخ داد. گفتیم فتنه روی دوم سکه‌ای است که جنگ بر آن نقش بسته است. گفتیم فتنه برای سرگرم سازی و ناکارآمدسازی و ایجاد تردید و چند قطبی سازی از سوی دشمن در حق جامعه اسلامی اعمال می‌شود. همچنین گفتیم جنگ نرم یا فتنه، تاثیر مستقیم بر میدان نبرد و تقابل و رویایی لشکر اسلام با کفر دارد. وقتی جنگ نرم در حق جامعه اسلامی اعمال می‌شود، نمی‌توان آن را رها کرده و به تماشا نشست. بلکه باید پاسخ دندان شکن داد. به قرینه همین آیاتی که تعبیر می‌فرمود: ﴿وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾ و ﴿وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ﴾ و ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾. فتنه‌ی فتنه انگیز را باید پاسخ دندان شکن داد و او را پشیمان کرد و جلوی فتنه را گرفت. گفتیم تا فتنه ریشه کن نشود، جنگ علیه فتنه‌گرها باید ادامه پیدا کند. تاکید کردیم اگر ماشین فتنه‌انگیزی دشمن ناکارآمد نشود و از کار نیافتد، امروز هم اگر دشمن مجال پیدا نکند، در آینده نزدیک این ماشین جنگ فتنه نرم را روشن می‌کند و هجومش را علیه ما مجددا می‌آورد. لذا باید فتنه را از ریشه درآورد و با آن به‌طور اساسی مقابله کرد.

هر کشور و نظام حاکمیتی و ارتشی، برای مقابله با جنگ سخت، یک دکترین و راهبرد نظامی دارد. الگویی دارد که همانند یک بازی فوتبال، هر تیمی بر اساس یک چارچوبی نیروهایش را می‌چیند. بر اساس همان چارچوب نیز بازی می‌کند. چینش در برابر دشمن در جنگ نظامی بر اساس یک دکترین نظامی است. باید اذعان داشت که چینش در برابر هجوم جنگ نرم نیز بر اساس اندیشه مقابله ای و جهادی و مبارزه‌ای است که باید بر چه اساسی این اندیشه و این رویارویی مدیریت شود.

     سه مسئله مهم در همه دکترینهای مقابلهای

عموما در جنگ نرم برای مقابله و ریشه کن کردن نبرد و فتنه انگیزی، به سه مسئله مهم در همه دکترین‌های مقابله‌ای تأکید می‌شود:

     مقاوم سازی

مسئله نخست | نخستین کاری که همه نظریه-پردازان در راهبردهای مقابله‌ای با جنگ نرم دشمن به آن توجه می‌کنند، لزوم مقاوم سازی است. مقاوم‌سازی یعنی چه؟ مقاوم‌سازی همانطوری که از لفظش پیداست، متناسب با کاربردش، یعنی تقویت در برابر تهدید. یعنی وقتی احتمال می‌دهیم منطقه محل سکونت زلزله‌خیز است، برای مقابله با زلزله ناگهانی، ستون ساختمان‌هایمان را محکم می‌کنیم. قوت استقامت ساختمان و دیوارها را بالا می‌بریم. در برابر بیماری که ممکن است وارد جامعه شده و انتشار یابد و آلودگی ویروسی و میکروبی ایجاد کند، شما خودت را مقاوم می‌سازی و واکسن می‌زنی که اگر این میکروب وارد بدن شد، قبلا جسم در برابر این میکروب آمادگی لازم را کسب کرده باشد.

در جنگ نرم چون دشمن می‌آید روی اندیشه و فکر سرمایه‌گذاری می‌کند تا فکر و اندیشه انسانها را تغییر دهد، مقاوم سازی به این معناست که شما فکر نسل جوان فکر و افکار مخاطبین را در مقابل این پرسش‌ها، چالش‌ها، سوال‌ها و فتنه‌انگیزی‌ها قبلاً واکسینه کرده باشی. این است که در روایات ما، تقویت ایمان و اعتقاد به خدا و پایبندی به فرامین دینی را دائما تأکید می‌کند. برای اینکه جامعه را برای تاکید لامذهبی مقاوم کند، مقاوم‌سازی یک رویکرد عمومی است. مثلاً دشمن ترویج می‌کند که جامعه اسلامی از ظرفیت لازم برای اعطای آزادی‌ها برخوردار نیست. آزادی یعنی چی؟ از این نگاه یعنی می‌گویند که در غرب مردم هر موقع بروند و بیایند و با هرکسی بنشینند و با هرکسی معاشرت کنند و هرگونه پوششی بخواهند داشته باشند و هر چیزی را بخورند؛ خب، در شرع حنیف بیان شده که مستی و مستی‌بارگی کار حرامی است. لاابالی‌گری و بی‌حجابی حرام است. اینکه در حق دیگران تعدی کنیم حرام است. اینکه با استفاده ابزاری از آزادی، هر سخنی را علیه اعتقادات دیگران بیان کنیم حرام است. ولی آنها استناد می‌کنند که در اسلام آزادی نیست. واکسینه سازی یعنی ذهن مخاطب را توجیه کنیم اگر مستی و مستی‌زدگی حرام است، چرا حرام است؟ اگر لاابالی‌گری و بی‌حجابی حرام است، چرا حرام است؟ سودش برای جامعه چیست؟ وقتی ما می‌گوییم نباید به اعتقادات دیگران - حتی مشرکین- اهانت کرد؛ تا آنها نیز به اعتقادات ما اهانت نکنند. اهانت به اعتقاد دیگران عملی حرام است. ولی به راحتی در رسانه‌ها و تلویزیون‌هایشان علیه پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله سخن می‌گویند، حرف می‌زنند، بی‌ادبی و هتاکی می‌کنند، علیه قرآن هم همانطور!

اگر ما به درستی تبلیغ کنیم و به ذهن جامعه دقت داشته باشیم، می‌توانیم جلوی دشمن و اثرگذاری‌اش بر فکر و باور و اعتقاد نسل جوان را بگیریم. ولی اگر ما جامعه خویش را نسبت به مسائل دینی و اعتقادی مقاوم نکرده باشیم، با یک زلزله کوچک تبلیغاتی و روانی دشمن فرو می‌ریزند و امر بر آنان مشتبه می‌شود. این یک ضرورت غیرقابل انکار است.

     لزوم بازدارندگی

مسئله دوم | دومین مسئله‌ای که همگان در راهبردهای دفاعی در جنگ نرم به آن تأکید دارند، لزوم بازدارندگی است. دشمن اگر احساس کند هر شری را به ما برساند، ما در مقابل آن شر سکوت می‌کنیم و قدرت واکنش نشان دادن را نداریم؛ ناتوانی ما در پاسخ دادن را ببیند، در برابر این ناتوانی جری می‌شود. هر کاری را می‌تواند، در حق جامعه مسلمان انجام می‌دهد. اما اگر دید که مثلاً شما در برابر تهدید آنها ابزار کافی برای مقابله یا بیشتر از مقابله -پشیمان سازی دشمن- این بازدارندگی ایجاد می‌کند.

مثلا اگر دشمن احساس کند در مقابل تهدید هوایی که برای جمهوری اسلامی دارد، ما با تهدید ضد‌هوایی، همه هواپیماهای آنها را در نقطه مناسب هدف قرار می‌دهیم؛ ما پهباد دشمن را در پنجاه هزار پایی نشانه می‌گیریم. یا اگر احساس کند که ناوهای هواپیمابرشان در برابر موشک‌های دور برد جمهوری اسلامی توانایی ایستادگی ندارد. یعنی ناو با همه عظمتی که دارد و حدود هفت هزار خدمه‌ای که در آن فعال هستند، با دویست و چند هواپیمایی که ممکن است بتواند در درون خودش جای دهد، یا پرندگان ریز و درشتی که دارد، با تانک هایی که در درون خودش جای داده و با سوخت عظیمی که برای خودش برای مدتی که مثلاً دو ماه، سه ماه، شش ماه است که حمل می‌کند، اگر یک موشک از فاصله دوهزار کیلموتری به قلب این ناو اصابت کند، تمام این ناو تبدیل می‌شود به یک شهر متحرکی از آتش وسط اقیانوس! این آسیب پذیری دشمن در برابر این هجوم، باعث می‌شود در دشمن بازدارندگی ایجاد شود. یعنی وقتی می‌خواهد یک ضربه‌ای بزند، فکر کند که من این ضربه را الان زدم، یک موشک زدم، یک هواپیمای من از روی این ناو حرکت کرد به سمت مثلاً ایران و ضربه‌ای را در فلان شهر زدند، ایرانی‌ها چه پاسخی خواهند داد. یک موشک به قلب ناو هواپیمابر و ناو هواپیمابر می‌زنند و تبدیل می‌شود به یک جهنمی آز آتش! وقتی فکر پاسخ لشکر اسلام را می‌کند، این پاسخ قوی و دندان شکن، راهبرد بازدارندگی می‌شود. در دشمن بازدارندگی ایجاد می‌کند. این بازدارندگی از مجموعه رویکردهای نظامی ارزش بسیار بالایی دارد. زیرا پیش از این که به ما خسارتی وارد شود، دشمن را وادار می‌کنیم که در رابطه با ما خویشتن دار باشد و به ما هجوم نیاورد.

بنابرین ابتدا باید جامعه خود را در برابر تهدید نرم دشمن مقاوم کنیم. سپس باید در دل دشمن رعبی را ایجاد کنیم که به خود اجازه ندهد هر موقع دلش خواست به ما هجوم بیاورد. این راهبرد، راهبرد اثرگذاری است.

     لزوم مقابله در صورت هجوم و حمله

مسئله سوم | چناچه دشمن علی‌رغم مقاوم‌سازی و همچنین لزوم بازدارندگی، به خودش جرئت داد و جری بود و به میدان و کارزار و جنگ نرم وارد شد؛ ما لازم است با او مقابله کنیم. مقابله هم به این است که وقتی به ما موشکی را در جنگ سخت می‌زنند، به آنان موشک بزنیم. وقتی به شهرهای ما هجوم می‌آورند، باید به شهرهای آنان هجوم بیاوریم. در جنگ نرم هم وقتی علیه ما عملیات روانی طراحی می‌کنند، باید بتوانیم علیه آنها عملیات روانی طراحی کنیم. وقتی علیه ما اثرگذاری در جسم و جان جامعه ما می‌کنند و فکر جامعه ما را مدیریت می‌کنند، باید بتوانیم فکر جامعه آنها را مدیریت کنیم. وقتی جامعه ما را از یک چیزی می‌ترسانند، باید بتوانیم جامعه آنها را از نکاتی که برایشان ترس آور است بترسانیم. اینها آن مراحل اصلی یا ابعاد اصلی مقاتله و مقابله با دشمن در میدان جنگ نرم است.

     آیه شریفه ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّة﴾

بنابرین باید با اصل جنگ نرم مقابله کنیم. برخی از آیات را مورد استناد قرار دادیم. همانند آیه ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾ که بیان فرمود دشمن فتنه‌انگیزی که علیه ما فعالیت می‌کند را باید در مقابلش طوری رفتار کنیم که از این فتنه‌انگیزی پشیمان شود و دست برداشته و تسلیم شود. باید منشأ فتنه را کور کنیم. مقاوم سازی و لزوم بازدارندگی، هم دو پارامتر و آماری هستند که از بعضی آیات قرآن می‌شود استفاده کرد و لزوم این‌ها را اثبات نمود. از جمله آیه شریفه ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّة وَمِن رِّبَاطِ ٱلخَيلِ تُرهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُم﴾. به دلیل اطلاقی که این آیه دارد، آماده سازی لشکر خودی می‌تواند شامل اعداد نظامی و آماده سازی نظامی باشد. این که فرمود خودتان را آماده کنید؛ به هر چه که می‌توانید، به هر مقدار که توانایی دارید، توان خودتان را بالا ببرید. بالا بردن توان می‌تواند هم توان نظامی و در کف میدان باشد همچنین توانی فکری و روحی تا بتواند پاسخگوی تبلیغات دشمن باشد. باید با این توانمندی‌ها، شما بتوانید دشمن را بترسانید. نگران کنید. دست روی نقطه ضعف دشمن بگذارید. اگر دشمن عوامل خودش را برای اثرگذاری روی جوانان به داخل مرزها فرستاد، همانند همین چیزی که اخیراً راجع به دو افسر امنیتی فرانسه در اخبار اعلام کردند؛ دو نفر آمدند و به دنبال این هستند که جامعه ایران و افراد ناراضی؛ افراد مسئله‌دار و فرهنگیان در ایران را علیه نظام حکومتی تحریک کنند. اگر دشمن هنگامی که عواملش را برای تحریک و تاثیر بر جامعه ایران به داخل مرزها می‌فرستد، احساس کند که جامعه ایران آنقدر قوی است که به جای تاثیر پذیرفتن از افسران امنیتی آنها، روی آنها اثر می‌گذارند و اینها برمی‌گردند و در جامعه خود تاثیر می‌گذارند؛ دیگر دست به چنین تحرکاتی نمی‌زنند. اگر دشمن حس کند آدم‌های خود را می‌فرستد تا جامعه ایرانی را متزلزل کنند، امروز جامعه فرانسوی به واسطه همین آدم متزلزل می‌شود، آیا همچنان جرئت می‌کند کسی را برای اثرگذاری در ایران مامور کنند؟! پس این اعداد و آماده‌سازی و توانمندسازی و این اثرگذاری دقیق انجام شود؛ اینها دشمن را می‌ترساند.

﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّة وَمِن رِّبَاطِ ٱلخَيلِ﴾؛ اجمالا می‌شود از آن حکم وجوب را استفاده کرد. برای مقاوم‌سازی جامعه و برای هزینه‌مند کردن دشمن؛ در صورتی که فکر تعرض به نظام اسلامی و به جامعه اسلامی را در سر خود بپروراند. ما باید بتوانیم این هزینه‌های دشمن را بالا ببریم. بر اساس این آیه، روشن می‌شود که با هر توانایی که دارید، آذوقه و تسلیحاتی که دارید، آلات جنگی که دارید، اینها را افزایش دهید و توانمند کنید. همه اینها را به رخ دشمن بکشید. تا دشمن وقتی فکر جنگ با شما را می‌کند بترسد. جوانان‌تان را آنقدر قوی کنید که دشمن وقتی فکر هجوم به این جوانان را - چه در فضای فکری و چه در فضای میدانی- می‌کند، نگران شود. آنقدر توانمند شوید که در دشمن بازدارندگی به وجود آید. تا علیه شما هجوم نیاورد. از این آیه می‌شود توانمند سازی و مقاوم سازی را استخراج نمود.

ما پیرامون این آیه بعداً بیشتر صحبت می‌کنیم. از مجموع ادله‌ای که در باب جهاد در راه خدا داریم -که ظاهرش جهاد سخت را بیان می‌کند- از اطلاق این ادله اصل لزوم مقابله و پایداری در برابر دشمن در جنگ نرم و فتنه را استفاده می‌کنیم. این آیات، آیات متعددی بودند: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ﴾؛﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾؛﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾؛ ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾؛ اطلاق این ادله کاملا می‌رساند که در برابر دشمن – چه در فتنه جنگ سخت و چه در فتنه جنگ نرم - باید پایداری نمود.

     برداشت پنج نکته از اطلاق آیات

همچنین از اطلاق این ادله، پنج نکته را استخراج کرده‌ایم:

نکته اول | این آیات بر وجوب مقاتله و جنگ با کفار و مشرکین در دو صورت دلالت دارند: نخست هنگام بروز جنگ سخت، ﴿يُقَاتِلُونَكُمْ﴾ و همچنین هنگام مبادرت کفار به فتنه‌انگیزی و شرارت در بین مسلمانان و جنگ نرم ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾.

نکته دوم | بنا بر قرائن تأکید کردیم جنگ نرم مصداق عینی فتنه‌انگیزی است؛ زیرا هدف فتنه جویان آن است که با فتنه و شرارت مانع رواج دین خدا و اجرای احکام دین الهی گردند. جنگ نرم از کشتار مسلمانان سخت‌تر است ﴿وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾، پس نباید در ایستادگی در برابر آن تردید کرد.

نکته سوم | فتنه انگیز و دشمن، حتی اگر در خانه خدا پناه گرفت و از حریم و حرمت خانه خدا برای حفظ جان خود و ضربه زدن به مسلمانان [با فتنه‌انگیزی و جنگ نرم] استفاده ابزاری کرد، قتال با آنها واجب است؛ ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ﴾. پس نباید با سطحی اندیشی به دشمن مجال فتنه‌انگیزی و آسیب رسانی به جامعه اسلامی را داد.

نکته چهارم | در قتال با دشمن - خواه در جنگ سخت یا جنگ نرم - نباید دشمن را کوچک شمرد و آن را دست کم گرفت، بلکه باید در نبرد با دشمن مردانه و جانانه جنگید ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾.

نکته پنجم | جنگ با دشمن تا زمان از کار انداختن ماشین جنگی و ماشین جنگ نرم دشمن باید ادامه یابد تا ظرفیت فتنه انگیزی آنان نابود شده و امنیت سخت و نرم برای جامعه اسلامی فراهم آید.

این نکات را عرض کردیم و گفتیم اطلاقاتی که این آیات دارد بر این نکات دلالت دارد اعم از جنگ نرم و سخت. اما برای مقاوم سازی و ایجاد بازدارندگی، به نظر ما آیه ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّة﴾ دلالت واضح و کافی دارد که توضیحاتش را انشاالله در جلسات بعد عرض خواهیم کرد. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo