< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1401/07/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /مقدمات جنگ نرم

 

     حدیث خوانی

في تفسير القمي؛ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام): وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ «يا بُنَيَّ- لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ»‌ قَالَ فَوَعَظَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ بِآثَارٍ حَتَّى تَفَطَّرَ وَ انْشَقَّ- وَ كَانَ فِيمَا وَعَظَهُ‌ بِهِ يَا حَمَّادُ! أَنْ قَالَ: يَا بُنَيَّ - إِنَّكَ مُنْذُ سَقَطْتَ إِلَى الدُّنْيَا- اسْتَدْبَرْتَهَا وَ اسْتَقْبَلْتَ الْآخِرَةَ- فَدَارٌ أَنْتَ إِلَيْهَا تَسِيرُ أَقْرَبُ إِلَيْكَ- مِن دَارٍ أَنْتَ عَنْهَا مُتَبَاعِدٌ، وَ خُذ مِنَ الدُّنْيَا بَلَاغاً وَ لَا تَرْفُضْهَا- فَتَكُونَ عِيَالًا عَلَى النَّاس.

پسرم؛ از وقتی که پا به این دنیا گذاشتی، به سمت هدفی دیگر از دنیا رو برگردانی و مسیری دیگر که آخرت است. از روزی که از عمرت میگذرد هر مقداری که حرکت می‌کنی، تو به آخرت نزدیک‌تر و از دنیا دورتر می‌شوی. ما در این دنیا، در مسیر آخرتیم. فرمود به اندازه نیاز و کفاف از این دنیا استفاده کن؛ همچنین به طور صد در صدی آن را رها نکن. سربار دیگران می‌شوی! اینکه از دنیا به اندازه لزوم و کفاف استفاده کنی و اینکه دنیا را همواره و همیشه ترک نکنی -رهبانیت برای خودمان فرض نکنیم- این یک قاعده است. قاعده‌ای که در مکتب اهلبیت علیهم السلام می‌آموزیم، که از دنیا به اندازه مسیری که نیازمندیم برای رسیدن به آخرت بهره بگیریم. در این کشتزار به اندازه‌ ای که نیاز داریم برای آخرت بکاریم. از توشه دنیا استفاده کنیم و خط قرمزش هم اینجاست، کاری نکنیم برای زندگی روزمره خودمان و خانواده واجب نفقه‌مان وابسته به دیگران یا سربار دیگران باشیم.

خداوند انشاءالله توفیق دهد که همینگونه باشد.

     شباهت و تفاوت جنگ سخت و جنگ نرم

کلام در بحث جنگ نرم بود. در جنگ نرم به مقدماتی اشاره کردیم که انشاالله این مقدمات را امروز به آخر می‌رسانیم. در این مقدمات تأکید کردیم که جنگ نرم یک واقعیت عینی و حقیقت انکار ناپذیر است. شبیه سازی کردیم که جنگ نرم مشابه جنگ سخت است.

در جنگ سخت با تسلیحات نظامی از مرزهای فیزیکی عبور می‌شود. در جنگ نرم با تجهیزات فرهنگی و اثرگذار از مرزهای معنوی عبور می‌شود. این جنگ نرم در طول سال های گذشته، در دورانی که ما زیست سیاسی را رصد می‌کنیم؛ با همین ویژگی‌ها وارد عراق شد. وقتی حکومت صدام کنار رفت، به بهانه حفظ و نگهداری و ساخت و بهره گیری از سلاح‌های متعارف، سلاح‌های غیرمتعارف آمریکایی‌ها آمدند خیمه زدند. چند سالی و چند وقتی حاکم نظامی گذاشتند. حکومت دست نشانده درست کردند. نفت عراق را غارت کردند. ثروت‌ها را بردند. اما وقتی در غالب حکومت جدید، مردم عراق، شیعیان عراق، قوت و انرژی گرفتند؛ از پتانسیل‌های قانونی استفاده کردند و حکومتی قوی در آنجا درست کردند و در جهت فعالیت های ملی خودشان قدم برداشتند؛ به جنگ داخلی دامن زده شد. این مجموعه مسلحی که به اسم داعش درست کرده بودند را به جان مردم عراق انداختند. با عملیات روانی هر روز تلاش کردند مردم عراق را به تقابل با یکدیگر قرار دهند. تا حکومت از درون ناپایدار و ناموفق جلوه کند و دست نشانده‌ها فرصت بهتری برای پیشرفت خودشان فراهم سازند.

در سوریه نیز مستحضر هستید که این جنگ‌های داخلی چگونه و از کجا و با چه بهانه‌هایی شروع شد. مسیر چگونه طی شد برای اینکه سوریه و عراق آسیب ببینند. پل ارتباطی ایران با لبنان هم از بین برود. حکومت‌هایی که اینجا هستند در این مسیر در برابر ایران ایستادگی بکنند. تا فشار از روی حکومت رژیم صهیونیستی کاهش یابد.

علی ای حال در این منطقه درگیری های بسیاری رخ داد که همه نتیجه جنگ نرم دشمن بود. در افغانستان هم همین تاکتیک پیاده شد. در ایران هم بارها این شانس را برای خودشان امتحان کردند ولی به نتیجه نرسیدند. ممکن است همه ابعاد جنگ نرم را ما ادراک نکنیم؛ ولی قابل انکار نیست که جنگ نرم همواره و به طور مستمر علیه کشورهای اسلامی خصوصاً در کشورهایی که با محوریت مقاومت و جمهوری اسلامی ایران حرکت می‌کنند این جنگ وجود دارد و یک عینیتی است که قابل انکار نیست. همانطور که گفتیم در این جنگ اعتقادات و وابستگی‌های دینی و فرهنگی، آداب و سنن و همبستگی‌های ملی را نشانه می‌روند. به نوعی الحاد فکری را در بین نسل جدید و مجموعه های جوانی که از طریق این شبکه های اجتماعی با هم ارتباط هستند را ترویج می کنند.

     چگونگی آغاز الحاد در میان جوانان

الحاد از همینجا سرچشمه می‌گیرد. گاهی جوانان یک جامعه ای به تکالیف شرعی عمل نمی‌کنند، اما باورشان این است که نماز واجب است، ولی این عصیان میکند و اقامه نماز نمی‌کند. یک موقع روزه نمیگیرد ولی باورش این است که معصیت خدا را می‌کند و روزه نمی‌گیرد. این در گذشته هم در کشور های اسلامی وجود داشته است. خیلی ها ممکن بود عصیان بکنند. البته عصیان علنی قواعد و ضوابط خودش را هم در شرع حنیف دارد و پیش‌بینی های لازم شده است. اما در مدل جدیدی که علیه کشور های اسلامی طراحی شده، تلاش برای الحاد فکری‌ست یعنی اگر نماز نمی‌خواند این باور را هم در وجودش داشته باشد که اصلا نماز یعنی چه! اگر روزه نمی‌گیرد یعنی اصلا روزه‌ای وجود ندارد! لعبت هاشم بالملک فلا، خبر جاء و لا وحی نزل! همین حرف یزید بن معاویه را می‌گویند. این حرفا بازیچه است. این حرفا تکرار یک سری مسائل طراحی شده است. ترویج بی‌دینی از جمله اهداف مهم جنگ نرم علیه کشورهای اسلامی است. در این میان اشاره کردیم که جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی که پایگاه اصلی و قلعه اصلی دفاع از اسلام است به طور همه جانبه در جریان است. جنگ نرم از جنگ سخت بسیار خطرناک تر است.

     خطرناک تر بودن جنگ نرم از جنگ سخت

در جنگ سخت صدای توپ و تانک دشمن را می‌بینیم و می‌شنویم. آمار کشته‌ها را می‌بینیم. آمار شهدا را می‌بینیم. آمار مجروحین را می‌بینیم. آتش‌هایی که بر نخل‌ها زبانه می‌کشند را می‌بینیم. در جنگ نرم همه این اتفاقات می‌افتد؛ اما ما نمی‌بینیم. چه بسا انسان‌هایی که یک به یک بر اثر هجوم دشمن سقوط می‌کنند و تبدیل به مردگانی می‌شوند.

ما در جنگ سخت هر مقدار که تاثیر پذیری داریم و آسیبی را می‌بینیم؛ متناسب با آن موضع گیری می کنیم و رفتار می‌نماییم. اما در جنگ نرم چنین نیست. یک دفعه چشم‌مان ا باز می‌کنیم می‌بینیم ستون‌های اصلی فرو ریخته و دشمن تا پشت منازل ما پیشروی کرده و این جنگ است. می‌تواند از جنگ سخت خطرناک‌تر هم باشد. جنگ نرم را گفتیم چند وجهی است. می‌شود که در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده نمایند و هجوم بیاورند. یعنی در جنگ سخت اگر فقط فعالیت نظامی صورت می‌گیرد، در جنگ نرم علاوه بر اینکه جامعه را تحریک می‌کنند، به ایجاد بن‌بست، به ایجاد موانع، به ایجاد چالش، به ایجاد مشکلات اقدام می‌کنند. مستحضر هستید که در جنگ نرم علاوه بر این‌ها، با تبلیغات و با رسانه ها و با دروغ و با ترویج کذب، جوری جلوه می‌دهند گویا فلان کشور الان دیگر همه چیز در آن فرو ریخته است. بعضی وقت‌ها اخباری که از تهران و شهرهای ایران را در این رسانه های وابسته به غرب و کشورهای وابسته نشان میدهند، آدم احساس می‌کند تهران سقوط کرده است. این چند وجهی بودن جنگ را نشان در این نبرد می‌دهد.

     جلوه های مختلف جنگ نرم

جنگ نرم معمولا پایدار و طولانی است. آسیب محور است. مقام معظم رهبری فرمودند دشمن می‌آید روی زخم می نشیند. یعنی یک زخمی را تشکیل میدهد، یک واقعیتی هست، ممکن است یک جایی کمبودی باشد، سوء مدیریت باشد، سوء رفتار باشد، اما به این حدی که دشمن به آن دامن می‌زند نیست. تمام تلاش‌شان را می‌کنند که نقاط قوت و قدرت را در حاشیه جلوه دهند و زخم‌ها را بزرگ‌نمایی کنند. اینکه توانمندی‌ها را ناکارآمد جلوه دهند و ناتوانی‌ها را بسیار برجسته سازند. با وجود دانستن تمام پیشرفت‌های جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف نظامی و علمی، این توسعه‌ها را پنهان می‌سازند و مردم را ناامید می‌کنند و از ناکارآمدی نظام می‌گویند. مثلا کمبود روغن را بحث می‌کنند. کمبود آذوقه را بحث می‌کنند. گرانی را... یکی از ریشه‌های گرانی خود آمریکایی‌ها هستند. تحریم هست که کمبود دارو را ایجاد می‌کند. اینها را برجسته می‌کنند.

عرض کردیم که اینها جلوه‌های مختلف جنگ نرم هست. در جنگ سخت گفتیم ساختمان‌ها، کارخانه‌ها، فرودگاه‌ها، مراکز حساس، این‌ها همه آسیب می‌بیند؛ اما در جنگ نرم که یک جنگ هیجانی است، پایدار است، با دوام است، روح انسان‌ها، عقل انسان‌ها و مغز انسان‌ها و ادراک انسان‌ها وارد هجوم می‌شود. کشور های زیادی در دهه‌های مختلف و در این چند سال اخیر در جنگ نرم مورد هجوم قرار گرفتند. اینها در اثر جنگ نرم حاکمیت‌های خودشان را از دست دادند. در عمده کشوره‌های آسیای میانه و اروپای شرقی این اتفاقات افتاد و جنگ نرم باعث شد حاکمیت ها تغییر کنند. اين یک الگوی پیشرفته و الگوی موثر شد که بعدا نامش را فروپاشی از درون گذاشتند. این الگو در عموم جوامعی که آمریکایی‌ها از طریق جنگ سخت نتوانستند به اهدافشان برسند، به حرکت درآمد. گاهی چیزی را که انسان‌ها در جنگ سخت به دست می‌آوردند، در جنگ نرم به آسانی تسلیم شده و تحویل میدهند. در مصر، مصری‌ها با سختی، با حضور قوی در میدان، حکومت استبدادی و قوی مبارک را فرو ریختند؛ اما وقتی قدرت به دست اسلامی‌ها رسید، با مدل طراحی جنگ نرم آمریکایی‌ها و سعودی‌ها کاری کردند که فردی با عنوان به عنوان یک عنصر و افسر انقلابی روی کار آمد و حاکمیت را به دست گرفت. بعد از اینکه حاکمیت را گرفت، مسیر را برد در همان نقطه ابتدایی و پا گذاشت جای پای همان حاکمانی که درگذشته حکومت می‌کردند. حکومت از دست رفته دوران گذشته در عهد مبارک احیا شد. بنابر‌این به این دلایل است که جنگ نرم می‌تواند زیان بارتر از جنگ سخت باشد. هوشیاری و توجه در جنگ نرم ضرورت بیشتری دارد. ما باید اذعان داشته باشیم که توانمندی ما در جنگ نرم می‌تواند کاسته‌تر و کمتر از توامندی‌های ما در جنگ سخت باشد. چرا؟ چون در جنگ سخت حریف نیروهایش را به میدان می‌آورد. اگر به دو نفر آسیب می‌زند، به پنج نفر از نیروهای خودش نیز آسیب می‌رسد. اگر هجومی می‌آورهد، تانکی را میزند، ممکن است توپش آسیب ببیند. اگر هواپیمایی را بزند، ممکن است هواپیمایش نیز ساقط شود. اگر از ما کشته‌ای بگیرد، ممکن است مجبور شود کشته دهد. اما در جنگ نرم دشمن در کنار نشسته و با مدیریت صحنه و تحریک صحنه، با استفاده از ابزارها و رسانه‌های ارتباطی و اثرگذاری‌ها و استفاده از موارد زخم، با چالش های موجود در جامعه، خود جامعه را به جان هم اندازد. در جنگ نرم هر کس از دو طرف درگیری کشته شود، به نفع دشمن است. بنابراین جنگ نرم می‌تواند بسیار خطرناک‌تر از جنگ سخت باشد. نکته بسیار مهم اینکه در جنگ نرم مدیریت صحنه با نظامی‌ها نیست. در جنگ سخت این نظامی‌ها هستند که هجوم می‌آورند. این نظامی‌ها هست که طراحی عملیات می‌کنند. این نظامی‌ها هستند که می‌آیند نقاط مهم را شناسانی کرده و هجوم می‌برند. نظامی ها هستند که تهدید می‌کنند. اما در جنگ نرم، هم مدیریت صحنه توسط غیرنظامی‌ها و دستگاه‌های امنیتی طراحی می‌شود، هم مقابله با آن نمی‌تواند کار نظامی باشد. در جنگ نرم، برخلاف جنگ سخت که ژنرال‌ها تصمیم گیرنده هستند؛ این نخبگان و علما هستند که می‌توانند خط تدافعی و حرکت تدافعی را تدبیر کنند. در جنگ نرم این صاحبان اندیشه و افراد صاحب تأثیر و کسانی که پایگاه مردمی و اجتماعی دارند هستند که می‌توانند هشیاری و آگاهی دهند. خط مرموز دشمن رامعرفی کنند. این همان جهاد تبیین است که مقام معظم رهبری به آن تاکید دارند. ما وقتی وقایع و واقعیت‌ها را خوب تبیین کنیم، علت مسائل را خوب معرفی کنیم، چالش‌ها و مشکلات را خوب مورد تأکید قرار دهیم و بگوییم دشمن چه خطی را دارد که نظام فکری و تدبیر و عقلانیت ما را تحت الشعاع افکار خودش قرار دهد، این بزرگترین حرکت جهادی است که رویکرد دشمن در جنگ نرم را خنثی می‌سازد.

     چگونگی حرکت پدافندی در جنگ نرم

بنابرین حرکت پدافندی در جنگ نرم لزوماً نظامی نیست. حرکت پدافندی در جنگ نرم لزوماً از جنس سخت نیست. اگر دشمن هجوم آورد و مرزها و انسان‌ها و افکار و ایده و عقیده و تدین جوانان را هدف قرار داد، با هجوم نظامی به او نمی‌شود این حرکت را خنثی کرد. اولین کار در این جنگ این است که باید جبهه خودی را تقویت و توانمند کنیم. این توانمندسازی تا حدود زیادی نقشه دشمن را خنثی می‌کند. حرکت پیچیده و شایسته رسانه‌ای می‌تواند اهداف و افکار و برنامه‌های دشمن را خنثیکند. برای همین علما، صاحب نظران، نخبگان و اندیشمندان در جنگ نرم بار سنگین‌تری به دوش دارند. لزوم توجه بیشتر به چنین جنگی در حوزه‌های اندیشه‌ای و فقهی بیشتر از گذشته خودش را نشان می‌دهد.

با این مقدماتی که در این جلسه عرض شد، می‌خواهیم بگوییم که جنگ نرم، تمام ابعاد یک جنگ را داراست و پیچیدگی‌ها و اثرگذاری‌های زیادی دارد. در چنین شرایطی آیا ما می‌توانیم ادله‌ای را که درباره لزوم جهاد و لزوم دفاع در برابر دشمن و تهدیدات دشمن استفاده می‌کنیم و فتوا به مبارزه و جهاد می‌دهیم را در این میدان و با همان ادله استفاده کنیم و مستند سازیم؟ آیا ادله‌ای که شامل جنگ سخت می‌شود، جنگ نرم را نیز در بر می‌گیرد؟ آیا این ادله تنها در مقام دفاع قابل استناد است، یا در جنگ نرم نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد؟ در جنگ نرم هجومی چطور؟

فرض بفرمایید شما اطلاع دارید که دشمن طراحی کرده بخشی از عناصرش را وارد حوزه استحفاظی ما کند، چه به صورت عینی یا مجازی و جوانان ما را تحریک کند. آیا ما به صورت پیش‌دستانه می‌توانیم وسائل ارتباط جمعی و سایبری آنها را مورد هجوم قرار دهیم تا به ما هجوم نیاورند؟ آیا آن شروطی که در شرع برای جنگ نظامی و جهاد وجود دارد و فقها به آن تاکید می‌کنند، عین آن می‌تواند در اینجا اجرا شود و وجود داشته باشد؟

جنگ سخت یک جنگ متمرکزی است که نظامی‌ها هستند؛ چه به صورت سازمان یافته و کلاسیک یا به صورت جنگ پارتیزانی. در هر صورتش فرمانده متمرکز دارد. آیا در جنگ نرم هر کسی می‌تواند ابزار خودش را فعال کند تا علیه دشمن جنگ کند یا باید با هماهنگی فرمانده کل باشد و امامت جامع نیاز دارد؟ آیا در جنگ نرم مکلفین می‌توانند آتش به اختیار عمل کنند؟ به نظر می‌آید که اینها همه مسائلی است که باید در سلسله مباحثی که پیش رو داریم به آنها توجه کنیم.

نکاتی را که از باب مقدمه گفتیم کافی است. البته در گام نخست مباحث زیادی باقی ماند که در این مقدمات از پرداختن به آنها پرهیز می‌کنیم و در طول بحث به آنها اشاره می‌کنیم. ابتدا ادله وجوب جهاد و ادله وجوب دفاع را مورد بررسی قرار می‌دهیم تا بعد از بررسی این ادله ببینیم با این شبیه سازی بین جنگ نرم و جنگ سخت، آیا میتوانیم و مجازیم که برای جنگ نرم از این ادله استفاده کنیم؟ دایره دلالت این ادله کجاست؟ در چه مواردی ما با استفاده از این ادله می‌توانیم وارد کارزار شویم؟

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo