1404/03/10
بسم الله الرحمن الرحیم
جزاء، ارکان و شرایط صلاة الجمعه/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /جزاء، ارکان و شرایط صلاة الجمعه
کلام در اجزاء، ارکان و شرایط فقهی صلاة الجمعه بود، صلاة الجمعه سه ویژگی دارد ؛
۱- اجزاء و ارکان و شرایط ، مراد از اجزاء، اجزائ داخلی است مثل ؛ قرائت ، ذکر در رکوع و سجده مراد از ارکان آن اجزایی است که نبود آن ها موجب عدم تحقق صلاة الجمعه میگردد چه سهواً چه عمداً به خلاف سایر اجزا (غیر رکن) که اگر سهوا اتیان نشود اشکال ندارد، شرایط یعنی اموری که خارج از ماهیت نماز جمعه است ولی در صحت آن نقش دارد.
۲-هیئت امتثالیه: اینطور نیست به هر نحوی اتیان شود درست باشد، مثلاً نماز و خطبه هر کدام بدون دیگری صحیح نیست.
۳- موقعیت امتثالیه : وقت خاص بعد الزوال الیوم الجمعه که اگر از آن زمان گذشت نمیتوان نماز جمعه خواند ولو اینکه وقت ظهر باقی باشد، گفته شده سایه شاخص باید به اندازه خودش باشد که در آینده بحث خواهیم کرد به همین خاطر گفتهاند خطبهها کوتاه باشد یا جایز دانستهاند که یک خطبه قبل از زوال باشد برای مراعات این زمان اتیانیه.
در مورد واجبات مثل واجباتی است که در نماز صبح است همانگونه که برخی از علما فرمودند ؛نیت ، تکبیرة الاحرام، رکوع، سجود، سلام، تشهد، ترتیب ،موالات فقط خطبه و به جماعت بودن اضافه بر آنهاست.
ارکان: ۱- نیت ۲- قیام ۳-تکبیرة الاحرام ۴- رکوع ۵- سجود ۶- خطبتان ۷- جماعت
در رابطه با نیت و قیام برخی اشکال دارند مثل مرحوم خویی ،نیت اصلاً جزء واجب صلاة نیست بلکه خارج از صلات است و شخص تا نیت نکرده وارد صلات نمیشود ،نماز با تکبیرة الاحرام شروع میشود نیت یک فعل قلبی است که قبل از نماز تحقق میپذیرد تا شخص نماز بخواند و اینکه چه نوع نمازی بخواند،میتواند نیت کند ولی نماز نخواند،ولی اگر تکبیرة الاحرام گفت وارد نماز شده است. یا در مورد قیامها قیام هنگام تکبیر الاحرام، قیام متصل به رکوع، قیام بعد از رکوع ، مثلاً قیام در تکبیر که جز ماهیت و از مقومات تکبیرة الاحرام نیست به همین خاطر این قیام دخیل در تحقق تکبیرة الاحرام نیست بلکه یک شیئ عارض بر آن است ، همچنین قیام قبل از رکوع جزء رکوع نیست بلکه از شرایط آن است، باید قبل از رکوع ایستاده باشد وگرنه چگونه میخواهد رکوع کند لذا مقوم رکوع نیست آن یک حالتی است که برای تحقق حالت رکوع باید وجود داشته باشد ،قیام بعد از رکوع نیز همین گونه است شئی است که هرچند واجب است اما رکن نیست،چرا رکن نیست ؟! چون اگر کسی رکوع کرد و بدون اینکه بایستد سهوا سجده کرد میگویند نمازش صحیح است. بنابراین فقها روی نیت و قیام بحث دارند، میگویند نیت خارج از نماز و روح حاکم بر آن است و این سه نوع قیام جزء لازم ذات است و لازم خارج از شی است واجب میباشد اما رکن نیست.
نکته : ما ذکر از قنوت نکردیم! در بین ارکان قنوت که در نماز جمعه ویژگی خاصی دارد نماز جمعه در هر دو رکعت قنوت هست ، محقق صاحب شرایع در شرایط و صاحب جواهر در جواهر و مابقی علما که به بحث نماز جمعه پرداختهاند صحبتی از قنوت به میان نیاوردهاند زیرا نظر مشهور استحباب قنوت است.
در رابطه با قنوت سه نظریه عمده است؛
۱- عدم جواز: مثل اهل سنت که قنوت ندارند حتی در نمازهای یومیه برخی از این حضرات که میگویند؛ قنوت ما لیس فی الصلاة است و داخل در صلات شده ولی از جهتی که عبادات توقیفی هستند، لذا ورود آن به صلات مجوز میخواهد که نداریم لذا اهل سنت قائل به جواز نیست.
جواز ؛ نظر شیعه :
الف ) وجوب( شیخ صدوق) : وَ الْقُنُوتُ سُنَّةٌ وَاجِبَةٌ مَنْ تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً فِي كُلِّ صَلَاةٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ.[1]
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ ع لِزُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ «..... وَ عَلَى الْإِمَامِ فِيهَا قُنُوتَانِ قُنُوتٌ فِي الرَّكْعَةِ الْأُولَى قَبْلَ الرُّكُوعِ وَ فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ بَعْدَ الرُّكُوعِ»[2] قاعدتا چون محوریت نماز جمعه با امام است و بقیه تابع او هستند .
ب) استحباب ( مشهور علما) ؛
۱- مشهور ؛ دو قنوت ، رکعت اول قبل از رکوع و در رکعت دوم بعد از رکوع است.
۲- ابی صلاح حلبی و ابن ابی عقیل : دو قنوت هر دو قنوت قبل از رکوع در هر دو رکعت.[3]
۳- شیخ مفید؛ یک قنوت در رکعت اول قبل از رکوع.[4]
۴- مرحوم شیخ صدوق: « أَنَّ الْقُنُوتَ فِي جَمِيعِ الصَّلَوَاتِ فِي الْجُمُعَةِ وَ غَيْرِهَا فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ بَعْدَ الْقِرَاءَةِ وَ قَبْلَ الرُّكُوعِ»[5] یک قنوت در رکعت دوم قبل از رکوع، ایشان همان کسی است که پیشتر گفتیم قائل به وجوب است و روایت من لایحضر را بیان کردیم .
نکته: روایات فراوانی بر جواز قنوت داریم ، حتی به حد تواتر ، این قول که می گویند « عدم جواز » از سوی اهل سنت یک نکته دارد و ما متوجه میشویم روایات دال بر عدم قنوت تقیه ای است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ قَالَ: سَمِعْتُ مَعْمَرَ بْنَ أَبِي رِئَابٍ يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنِ الْقُنُوتِ فِي الْجُمُعَةِ فَقَالَ لَيْسَ فِيهَا قُنُوتٌ.[6]
در سند عنایت بفرمایید : شیخ طوسی بإسناده عن سعد ( سعد بن عبدالله اشعری ) از بزرگان حدیث اشعری است، طریق شیخ به ایشان چیست؟ دو طریق دارند ؛
۱- شیخ طوسی از شیخ مفید ،عن جعفر بن محمد بن قولویه ، عن محمد بن قولویه، عن سعد بن عبدالله.
۲- شیخ طوسی از شیخ مفید، عن محمد بن علی بن الحسین ( پدرش) ، عن علی بن الحسین بن بابویه ، عن سعد بن عبدالله.
تحقیقاً بین شیخ طوسی وسعد بن عبدالله سه طبقه رجالی وجود دارد .
عن محمد بن الحسین (ثقه) جعفر بن بشیر بجلی (ثقه) ، عن داوود بن الحصین ( الاسدی ) واقفی است اما در ثقه بودن ایشان حضرات رجالی تایید کردند. اما معمر بن ابی رئاب برای ما مهم نیست که ثقه است یا نیست، زیرا او دارد از امام سوال میپرسد ولی کسی که برای ما نقل میکند داوود بن الحصین است و او نیز پاسخی که امام به معمر بن ابی رئاب داد را نقل میکند. این روایت با نظر اهل سنت مطابق است لذا نتیجه میگیریم تقیهای است.