درس نهایة الدرایه استاد علیرضا صادقی
99/11/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نهایه الدرایه/تعلیقه پنجم/تمایز العلوم
کفایه الاصول
فلا يكون الاختلاف بحسب الموضوع أو المحمول موجبا للتعدد كما لا يكون وحدتهما سببا لأن يكون من الواحد.[1]
این عبارت، نتیجه دیدگاه آخوند خراسانی درباره تمایز علوم است.
بخش اول از عبارت ـ فلا يكون الاختلاف بحسب الموضوع أو المحمول موجبا للتعدد ـ معنایی روشن دارد: اگر یک غرض بر مجموعهای از مسائل که چندین موضوع جامع یا چندین محمول جامع دارند مترتب گردد، آن مجموعه به عنوان یک علم تدوین میشود؛ پس تعدد موضوعات علوم یا تعدد محمولات علوم، موجب تعدد علوم نمیشود.
اما بخش دوم ـ كما لا يكون وحدتهما سببا لأن يكون من الواحد ـ را در نگاه ابتدایی میتوان به دو گونه تفسیر کرد:
الف: اگر مجموعهای از مسائل که یک موضوع جامع و یک محمول جامع دارند، دو غرض را تأمین کنند، آن مجموعه به عنوان دو باب در دو علم مطرح میشود، نه یک باب در یک علم.
ب: اگر مجموعهای از مسائل که یک موضوع جامع و یک محمول جامع دارند، دو غرض را تأمین کنند، آن مجموعه به عنوان دو علم تدوین میشود.
محقق اصفهانی، تعلیقه پنجم را برای اثبات ترجیح تفسیر اول بر تفسیر دوم نگاشته است.
نهایه الدرایه
5ـ قوله: كما لا يكون وحدتهما سببا لأن يكون من الواحد ... الخ.كبابين من علمين إذا كانا متحدي الموضوع و المحمول، فان هذه الوحدة لا تجعل البابين من علم واحد؛ لتعدد الغرض الموجب لاندراجهما في علمين، و إلّا فالمركّب الاعتباري المترتب عليه غرضان لا يصح أن يدون علمين، و يسمى باسمين كما صرح ـ مد ظله ـ به.و في قوله دام ظلّه: (من الواحد) إشارة إلى أن فرض الكلام ما ذكرنا، فلا تغفل.[2]
جمله «كما لا يكون وحدتهما سببا لأن يكون من الواحد» بدین معناست که اگر مجموعهای از مسائل که یک موضوع جامع و یک محمول جامع دارند، دو غرض را تأمین کنند، آن مجموعه به عنوان دو باب در دو علم مطرح میشود، نه یک باب در یک علم.
این تفسیر به دو دلیل بر تفسیر دوم ترجیح دارد:1ـ اگر مجموعهای از مسائل که یک موضوع جامع و یک محمول جامع دارند، دو غرض را تأمین کنند، تدوین دو علم با آن یک مجموعه، موجّه نیست بلکه آن مجموعه به عنوان یک علم تدوین شده و در آن یک علم، هر دو غرض مترتب بر مسائل مورد بررسی قرار میگیرند.
لا يكاد يصح لذلك تدوين علمين و تسميتهما باسمين بل تدوين علم واحد يبحث فيه تارة لكلا المهمين و أخرى لأحدهما.[3]
2ـ اگر مقصود آخوند خراسانی از جمله «كما لا يكون وحدتهما سببا لأن يكون من الواحد» تفسیر دوم بود، عبارت را چنین مینگاشت:
كما لا يكون وحدتهما سببا لأن يكون علماً واحداً.
اما او به جای «علماً واحداً»، «من الواحد» را به کار گرفته است زیرا تنها یک باب که دو غرض بر مسائل آن مترتب میشود میتواند «از» یک علم در شمارآید یا نیاید.