< فهرست دروس

درس تفسیر استاد ربانی بیرجندی

91/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 خداوند مي فرمايند: «وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً» [1]
 بحث ما در آيه 282 سوره بقره بود كه چند فراز از آن را توضيح داديم.
 در اين فرازها خداوند فرمود كه طلب شهادت كنيد از دو مرد و اگر دو مرد نشد، يك مرد و دو زن از كساني كه عادل باشند و شما شهادت آنها را قبول داريد، و دو شاهد بگيريد كه اگر يكي از آنها فراموش كرد، ديگري به او يادآوري كند. و شاهدان زماني كه خوانده شدند، امتناع نورزند.
 تا اينجا بحثهاي واژه شناسي، ادبي و اصولي را مطرح كرديم.
 نکات فقهی:
 احكامي كه از فرازهاي گذشته استفاده مي شود، بدين قرار است:
 1- شاهد گرفتن.
 سوال: آيا شاهد گرفتن واجب است؟
 جواب:
 الف: ظاهريه از مذاهب اهل سنت: شاهد گرفتن در معاملات و دين ها واجب است. چون خداوند متعال در اين آيه امر به شاهد گرفتن، كرده و امر هم دال بر وجوب است.
 اين گروه به هر امري كه برخورد مي كنند، مي گويند دال بر وجوب است.
 ب: بقيه اهل سنت و شيعه: شاهد گرفتن در معاملات واجب نيست و مستحب است كه شاهد گرفته شود تا نزاعي بين متعاملين پيش نيايد.
 2- شاهدها دو مرد باشند.
 3- اگر دو شاهد مرد نبود، يك مرد و دو زن.
 قاعده كلي: شارع مقدس در غير موارد مختص به زنان، شهادت زنان را به تنهايي قبول ندارد. لذا اگر يك مرد بود، دو زن ديگر هم بايد شهادت بدهند، چون اگر يكي باشد شايد فراموش كند و اگر دو تا باشد ديگري به او يادآوري مي كند.
 نكته: اين كه يك زن به ديگري يادآوري كند، شاهد بر اين است كه معناي «ان تضلّ» فراموش كردن است. و اين حكمت براي حكم است و علت نيست، چون علت با «لام» مي آيد.
 4- وقتي شاهدها دعوت به شهادت شدند، شاهدان نبايد فريبكاري كنند.
 5- زماني كه شاهدها به دعوت خوانده شدند، امتناع نكنند.
 اين حكم 5 دو تفسير دارد:
 الف: وقتي كه مي خواهند معامله كنند، اين فرد شاهد باشد.
 ب: وقتي كه نزاع واقع شد، اين فردها شهادت دهند.
 بعضي كه قائل به جواز استعمال يك لفظ در بيشتر از يك معنا هستند، مي گويند كه هر دو تفسير مراد آيه است.
 ادامه آيه
 « وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ»
 واژه شناسي:
 كلمه «لاتساموا»:
 اين كلمه مهموز العين از ماده «سأم، يسأم» است يعني ناراحت شدن. در اين آيا به «لا» نهي آمده و معنا مي شود كه ناراحت نشويد.
 «سائم» يعني ناراحت.
 كلمه «ان يكتبوا»:
 «كتابت» يعني چيندن حروف در كنار هم. به خاطر همين به امر مستقر، تعبير به «كتب» مي شود. مثل «كتب عليكم الصيام».
 چيزي كه در ديوان و كتاب نوشته مي شد، ديگر قابل تغيير نيست.
 يا مثلا «كتب الله علي نفسه رحمة»
 خداوند بر خود ثابت كرده است كه رحمت كند.
 منصوب به نزع خافض است. و «من» حذف شده است.
 يعني ناراحت نشويد از اينكه كتابت كنيد چه معامله اي بزرگ در بين باشد و چه معامله اي كوچك در كار باشد. چون امكان دارد معامله كوچكي در آينده بزرگ شود.
 كلمه «صغير»:
 «صغير» در جسم كوچك و عدد كم به كار مي رود و در مقابل آن «كبير» است كه دال بر جسم بزرگ و يا عدد زياد است.
 در قرآن كريم سه لفظ «صغير»، «كبير» و «عظيم» استعمال شده است كه «عظيم» از دو لفظ ديگر بالاتر است. وقتي مقام فردي از همه بالاتر باشد، تعبير به «عظيم» مي شود. و در مقابل آن «حقير» به كار مي رود.
 خلاصه:
 در اين جلسه احكام فرازهايي از آيه 282 بقره بيان شد و بعضي ديگر از كلمات اين آيه را نيز واژه شناسي كرديم.


[1] سوره بقره، آيه 282

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo