< فهرست دروس

درس تفسیر استاد ربانی بیرجندی

91/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 خداوند مي فرمايند: «وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ / يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ » [1]
 واژه شناسي:
 كلمه «و اتقوا»:
 اين واژه قبلا بحث كرديم كه از «وقي، يقي، وقاية» است و در ثلاثي مجرد دو مفعولي است و در باب افتعال يك مفعولي است و به معناي نگه داشتن است. «قو انفسكم و اهليكم نارا» يعني خودتان و خانواده تان را از آتش نگه داريد.
 در باب افتعال فاءالفعل تبديل به «تا» مي شود و ادغام مي شود و مي شود «اتّقي».
 كلمه «ترجعون»:
 از ماده «رجع» است. اگر از «رجع يرجع، رجوع» لازم است و اگر از «رجع يرجع، رجع» باشد متعدي است و در ما نحن فيه از همين قسم دوم است چون مجهول است. اين ماده به معناي بازگشت و يا بازگرداندن است. كه مترادف آن «عاد، عال، صار، آب» مي باشد.
 كلمه «يوم»:
 در قرآن هم «يوم» به صورت مفرد و هم «ايام» به صورت جمع به كار رفته است. «يوم» به معناي روز است و شامل شب نمي شود. اما گاهي شب هم در روز داخل است اما از باب اين نيست كه موضوع له كلمه «يوم» شب هم هست. بلكه از باب قرينه مقاليه و حاليه است. مثل اينكه مثلا مي گويند ده روز اعتكاف كنيد. در اينجا شب هم داخل آن است از باب قرينه.
 اما اگر گفتند ده شب، روز داخل در آن نيست.
 حال ما يك «يوم» دينوي داريم و يك «يوم» اخروي. روز دنيايي مشخص است، اما روز اخروي به معناي وقتي است كه مشخص نيست چه مقدار است. اما از باب اينكه روشن است و چشمهاي همه به حقايق باز مي شود كه به همين جهت به قيامت «يوم تبلي السرائر» گفته مي شود كه همه چي در روز قيامت ظاهر مي شود.
 كلمه «توفّي»:
 از «وفي» آمده است. در باب تفعيل دو مفعولي است و در باب ثلاثي مجرد و افعال يك مفعولي است كه هم با «باء» آمده و هم بدون «باء». در باب تفعّل هم يك مفعولي است.
 در اين آيه «توفّي» صيغه 7 مضارع است كه يك «تاء» آن از باب تخفيف حذف شده است و مجهول است.
 و امكان دارد «توفّي» از باب تفعيل باشد و دو مفعولي باشد كه يك مفعول «كل نفس» باشد كه نائب فاعل قرار گرفته و مفعول ديگر «ما كسبت» است.
 اما در اينجا چون دو مفعول داريم كه يكي نائب فاعل قرار گرفته، حكم مي كنيم از باب تفعيل است.
 كلمه «كسب»:
 «كسب» از ثلاثي مجرد است به معناي بدست آوردن چيزي و يك مفعولي است. و اگر به باب افتعال برود مي شود «اكتسب» كه بدست آوردن با زحمت را مي گويند. يعني مبالغه در بدست آوردن است.
 كلمه «لايظلمون»:
 قبلا اين كلمه را توضيح داديم كه سه نوع «ظلم» داريم:
 1- به معناي داخل شدن در تاريكي كه لازم است.
 2- «ظلم» كه يك مفعولي است. مثل «و هم لايظلمون» خداوند در حق آنها ظلم نمي كند.
 3- «ظلم» كه دو مفعولي است. مثل «و لاتظلمون فتيلا»
 تعريف ظلم: اميرالمومنين عليه السلام مي فرمايند: «العدل وضع الاشياء مواضعها»
 عدل يعني گذاشتن اشياء در مواضع آن است.
 بعد راوي مي گويد معناي ظلم چيست؟ حضرت مي فرمايند از همين جمله فهميده مي شود يعني ظلم گذاشتن اشياء در غير موضع آن است.
 نکات ادبی:
 دليل نصب «يوماً»: اين مفعول براي «اتقوا» است.
 نقش جمله «ترجعون فيه»: اين جمله صفت براي «يوماً» است چون اين كلمه نكره است و جمله بعد از آن صفت است.
 هر دو جار و مجرور متعلق به «ترجعون» است و اشكالي هم ندارد.
 نكته: اگر دو حرف جر مثل هم و به يك معنا باشد، مرجع آنها نمي تواند يكي باشد.
 «ثم» حرف عطفي است كه بين آن تراخي وجود دارد.
 يعني به سوي خدا بر مي گرديد و بعد انتظاري كشيده مي شود بعد حساب رسي مي شود.
 جمله «توفّي» عطف بر «ترجعون» است و صفت براي «يوماً» است.
 «كلُّ نفس» فاعل براي «توفّي» است و اگر مجهول باشد بخاطر اين است كه كلّ به نفس كه مونث مجازي است اضافه شده است و به اعتبار آن فعل مونث آورده شده است. اما اگر معلوم باشد به اعتبار لفظ «كل» است.
 نكته: «كل ما خالف لفظ، معناه جاز فيه الوجهان» هر چه كه لفظ آن با معناي آن مخالف بود، دو وجه در آن جايز است.
 «كل» در بحث ما مذكر است و با معنايش مخالف است، پس جايز است كه فعل هم مونث بيايد به اعتبار معناي آن و هم مذكر به اعتبار لفظ آن.
 اين قاعده را هم نحويون و هم بلاغيون قبول دارند. اما نحويون در مذكر و مونث به كار مي رود، اما در بلاغت در حاضر و غائب بودن به كار مي رود.
 «ما كسبت» هم مونث آمده به اعتبار معناي آن و عائد موصول هم محذوف است.
 جمله «و هم لايظلمون»، اسميه و حال است.
 مفاد اين آيه شريفه، مطلب اخلاقي است كه در روز قيامت به سوي خدا برمي گرديد.
 و جلسه بعد بيشتر توضيح خواهيم داد.
 خلاصه:
 ما در اين جلسه آيه 281 را واژه شناسي كرديم و نكات نحوي آن را بيان كرديم.


[1] سوره بقره، آيه 281 و 282

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo